امروزه دسترسی به اینترنت، برای همۀ افراد، از کودک گرفته تا کهنسال، بدون توجه به موقعیت جغرافیاییشان ساده است؛ درنتیجه هر روز به تعداد کاربران اینترنتی افزوده میشود. طبق تحقیقات Pewresearch، استفادۀ «مستمر» از اینترنت در میان بزرگسالان، تنها در سه سال گذشته ۵درصد افزایش یافته است. ممکن است زیاد به نظر برسد، اما درواقع نحوه و سبک خرید مردم واقعاً همراه با آن تغییر کرده است؛ به این معنی که بازاریابی آفلاین به اندازۀ گذشته مؤثر نیست.
بازاریابی همیشه درمورد برقراری ارتباط با مخاطبان در مکان و زمان مناسب بوده است. امروز، این بدان معناست که شما باید آنها را در جایی که بیشتر وقت خود را سپری میکنند، ملاقات کنید؛ یعنی در اینترنت.
دیجیتال مارکتینگ چیست؟
بازاریابی دیجیتال یک اصطلاح کلی برای تمام تلاشهای بازاریابی آنلاین شرکت شماست.
به هر بازاریابیای که از دستگاههای الکترونیکی استفاده میکند و میتواند توسط متخصصان بازاریابی برای انتقال پیامهای تبلیغاتی و سنجش تأثیر آن در سفر مشتری شما استفاده شود، بازاریابی دیجیتال گفته میشود. درعمل، دیجیتال مارکتینگ معمولاً به کمپینهای بازاریابیای گفته میشود که روی رایانه، تلفن، تبلت یا دستگاههای الکترونیکی دیگر اجرا میشوند. بازاریابی دیجیتال میتواند شکلهای مختلفی داشته باشد.
بسیاری از کسبوکارها از کانالهای دیجیتالی مانند ویدئوهای آنلاین، تبلیغات نمایشی، بازاریابی موتورهای جستوجو، تبلیغات شبکههای اجتماعی پولی و پستهای رسانههای اجتماعی، برای ارتباط با مشتریان فعلی و آیندۀ خود استفاده میکنند. بسیاری از شرکتها روی کانالهای آنلاین (یا دیجیتال) بیش از تاکتیکهای بازاریابی آفلاین تمرکز میکنند؛ زیراتبلی به آنها اجازه میدهد به مخاطبان هدف ایدئال خود، در جایی که بیشتر وقت خود را سپری میکنند، برسند.
تفاوت بازاریابی دیجیتال با بازاریابی سنتی
بهترین بازاریابانِ دیجیتال تصویری واضح از نحوۀ پشتیبانی هریک از موارد گفتهشده در بالا یا اهداف کلی تاکتیکهای خود دارند.
جالب است که بازاریابی دیجیتال اغلب با «بازاریابی سنتی» مانند تبلیغات مجلات، بیلبوردها و… مقایسه میشود.
حتی یک بازاریاب درونگرای باتجربه ممکن است بگوید بازاریابی درونگرا و بازاریابی دیجیتال تقریباً یک چیز هستند، اما در واقعیت تفاوتهای آشکاری وجود دارد.
- دیجیتال مارکتینگ نوعی از بازاریابی است که از اینترنت و شبکههای اجتماعی برای بازاریابی استفاده میکند، اما بازاریابی سنتی از مجله، تلویزیون و… بهره میبرد.
- در بحث تعاملیبودن نیز بازاریابی دیجیتال بسیار تعاملیتر از بازاریابی سنتی است.
- نرخ تبدیل در بازاریابی سنتی بسیار پایین ولی در بازاریابی دیجیتال بسیار بالاست.
- ذات دیجیتال مارکتینگ پویا ولی ذات بازاریابی سنتی ایستا است.
- عملکرد بازاریابی سنتی بهطور مشخص قابل اندازهگیری نیست، اما برای دیجیتال مارکتینگ KPIهای متفاوت و زیادی برای سنجش عملکرد وجود دارد.
- در بازاریابی سنتی نمیتوان مخاطبان را بهشکل تفکیکشده هدف قرار داد، اما در دیجیتال مارکتینگ قابلیت هدفگیری مخاطب براساس سن، جنسیت، محل زندگی و… وجود دارد.
- درنهایت هم بازاریابی دیجیتال با هزینۀ کمتر، کارآمدی بیشتر و بازاریابی سنتی با هزینۀ بیشتر، کارآمدی کمتری دارد.
مزایای دیجیتال مارکتینگ برای کسبوکارهای B2B و B2C
پرواضح است که بسیاری از کسبوکارها، چه کسبوکارهای B2B و چه کسبوکارهای B2C، برای بازاریابی محصولات یا خدماتشان بهوسیلۀ دیجیتال مارکتینگ، با محدودیتهای شدیدی مواجهاند. مثلاً ممکن است یک محصول کاربرد بسیار بومی و محلی داشته باشد یا اینکه خدماتی که توسط یک شرکت ارائه میشود، آنقدر تخصصی باشد که عملاً مخاطب چندانی برایش در فضای اینترنت وجود نداشته باشد.
تمام این شرایط، در انتها دست به دست هم میدهند که آن کسبوکار، عطای دیجیتال مارکتینگ را به لقایش ببخشد و سراغ روشهای بازاریابی جایگزین برود. اما برای عموم کسبوکارها استفاده از بازاریابی دیجیتال بسیار سودده است. قبل از بررسی مزایای دیجیتال مارکتینگ باید سراغ این موضوع برویم که دیجیتال مارکتینگ برای چه کسبوکارهایی مناسب است.
دیجیتال مارکتینگ برای چه کسبوکارهایی مناسب است؟
بدون شک، دیجیتال مارکتینگ آیندۀ بیشتر کسبوکارها را تشکیل میدهد. طبق آمار WordStream، بیش از ۵۵% کسبوکارهای کوچک خودشان را در فضای آنلاین به مشتریان عرضه میکنند. شما بهعنوان صاحب یک کسبوکار احتمالاً آگاهی بیشتری از شرایط رقابتی صنعت فعالیت خود دارید؛ اما بهطور کلی میتوان ۱۰ صنعتی که میتوانند بیشترین بهره را از بازاریابی دیجیتال ببرند به این شکل لیست کرد:
- صنعت بهداشت و درمان: طبق آمار Pewresearch، حدود ۸۸% از افراد این روزها در گوگل به دنبال جواب سؤالهای درمانیشان میگردند، پس این یعنی پانسیل بالایی برای عرضۀ کسبوکارهای فعال در حوزۀ بهداشت و درمان وجود دارد.
- رستوران: طبق آمار SearchEngineLand، بیش از ۹۵% کاربران گوشیهای هوشمند دربارۀ رستورانها در گوگل جستوجو میکنند و طبق همان آمار، حدود ۹۰% هم تبدیل میشوند!
- شرکتهای حقوقی (خدمات حقوقی): طبق آمار NivaContent، نزدیک به یکسوم موکلان در اینترنت به دنبال یک وکیل میگردند و این موضوع نشان میدهد که حضور آنلاین چقدر میتواند برای این شرکتها تأثیرگذار باشد.
- مؤسسات آموزشی: دیجیتال مارکتینگ به خاطر دقت بالایی که در هدفگذاری مخاطبان دارد، میتواند به مؤسسات آموزشی کمک کند که دقیقاً به مخاطب هدفشان برسند. همچنین، با استفاده از پلتفرمهای آنلاین امکان استفاده از خدمات را به افراد بیشتری میدهند.
- صنایع غذایی (خدمات غذیه و تناسب اندام): طبق آمار BMCPublicHealth، بیش از ۹۲.۷% افراد اطلاعاتی را که دربارۀ تناسب اندام میخواهند، در اینترنت جستوجو میکنند. به عبارت دیگر، آنها مشتریان بالقوهای هستند که این صنایع میتوانند آنها را به خود جذب کنند.
- صنایع املاک و مستغلات: تقریباً هرکسی که به دنبال ملکی باشد، در اولین قدم سراغ اینترنت و گوگل میرود تا مظنه دستش بیاید. دیجیتال مارکتینگ میتواند این افراد را به مشتریان کسبوکارها تبدیل کند.
- صنایع نرمافزاری (شرکتهای IT): این شرکتها ذاتاً با دیجیتال مارکتینگ سازگاری دارند و چون احتمالاً دانش کافی برای بازاریابی دیجیتال را دارند و بسیاری از خدمات و محصولاتشان بهصورت آنلاین نیز در دسترس است، پیشاپیش از بسیاری دیگر از کسبوکارها جلوترند.
- صنعت لجستیک: برای دسترسی به مشتریان بالقوه در صنعت لجستیک، شما میتوانید از تبلیغات کلیکی و شبکههای اجتماعی استفاده کنید.
- صنعت توریسم و گردشگری: در گذشته افراد برای پیداکردن یک هتل یا سوییت در شهر دیگر باید استرس زیادی میکشیدند، اما امروزه با چند کلیک ساده و در کمتر از شاید دو دقیقه شما قادر هستید که در هر جای دنیا، یک اتاق یا یک تور گردشگری رزرو کنید، راجع به آثار تاریخی و مکانهای دیدنی اطلاعات کسب کنید و نظرات افراد را دربارۀ اقامت در آن شهر بخوانید. این نشان میدهد که چقدر این صنعت در فضای بازاریابی دیجیتال فعال است.
- صنعت تجارت الکترونیک: از آمازون و ایبی در خارج گرفته تا دیجیکالا در ایران، همگی بهواسطۀ بازاریابی دیجیتال توانستهاند به خردهفروشیهای عظیمالجثهای تبدیل شوند که این روزها تقریباً هرکسی از آنها خرید میکند. شما نیز بهعنوان صاحب یک کسبوکار نباید از این قافله عقب بمانید.
مزایای دیجیتال مارکتینگ برای کسبوکار B2B
بازاریابی دیجیتال برای هر کسبوکاری میتواند مزایای خاص خودش را داشته باشد، اما بهطور کلی میتوان برای بازاریابی B2B به مزایای زیر اشاره کرد:
- ایجاد آگاهی از برند بیشتر نسبت به بازاریابی سنتی؛
- فرصتهای ارائۀ کسبوکار در کانالهای متنوعتر و بیشتر؛
- ایجاد تبلیغات دهان به دهان؛
- هزینۀ تبلیغات کمتر؛
- کسب دادههای مفید بیشتر.
مزایای دیجیتال مارکتینگ برای کسبوکار B2C
کسبوکارهای B2C به خاطر بعضاً شرایط خاص و پیچیدهای که دارند ممکن است از بازاریابی دیجیتال بهشکل متفاوتی بهره ببرند، اما اگر یک کسبوکار B2C بخواهد از دیجیتال مارکتینگ استفاده کند، به مزیتهای زیر دست پیدا خواهد کرد:
- دقیقاً روی مشتری بالقوه تمرکز میکند.
- میزان فروش را بیشتر میکند.
- باعث میشود به درک بهتری از مشتریان دست پیدا کنید.
- روند حفظ مشتری را بهبود میدهد.
- وفاداری به برند ایجاد میکند.

اهمیت استفاده از بازاریابی دیجیتال
بازاریابی دیجیتال به شما کمک میکند مخاطبان بیشتری را نسبت به روشهای سنتی جذب کنید و مشتریان بالقوهای را که احتمالاً قصد خرید محصول یا خدمات شما را دارند، هدف قرار دهید. علاوهبراین، بازاریابی دیجیتال اغلب مقرونبهصرفهتر از تبلیغات سنتی است. بازاریابی دیجیتال به شما این امکان را میدهد که موفقیت را بهصورت روزانه اندازهگیری کنید و آنطور که مناسب است حرکت کنید.
بازاریابی دیجیتال مزیتهای فراوانی دارد که در ادامه به ۴ ویژگی مهم آن اشاره میکنیم.
۱) فقط هدفقراردادن مشتریان بالقوه
اگر تبلیغی را در تلویزیون، مجله یا بیلبورد قرار دهید، کنترل محدودی روی افرادی که آگهی را میبینند دارید. البته میتوانید جمعیتشناختی خاصی را اندازهگیری کنید، مثلاً خوانندگان معمولی مجله یا جمعیت یک محلۀ خاص، اما هنوز هم تا حد زیادی نتیجه مبهم است. از سوی دیگر، بازاریابی دیجیتال به شما این امکان را میدهد که مخاطبان بسیار خاص را شناسایی و هدف قرار دهید و پیامهای بازاریابی شخصیشده و با تبدیل بالا، برای مخاطب خاص ارسال کنید.
برای مثال، ممکن است از ویژگیهای هدفگذاری رسانههای اجتماعی برای نشاندادن تبلیغات رسانههای اجتماعی به مخاطبی خاص براساس متغیرهایی مانند سن، جنسیت، مکان، علایق، شبکهها یا رفتارها استفاده کنید. از طرف دیگر، میتوانید از استراتژیهای PPC یا SEO برای ارائۀ تبلیغات آنلاین به کاربرانی که به محصول یا خدمات شما علاقه نشان دادهاند، یا از کلمات کلیدی خاصی که مرتبط با صنعت شما هستند، استفاده کنید.
درنهایت، با استفاده از بازاریابی دیجیتال میتوانید تحقیقات لازم را برای شناسایی شخصیت خریدار خود انجام دهید و همچنین میتوانید استراتژی بازاریابی خود را در طول زمان اصلاح کنید تا مطمئن شوید که به احتمال زیاد، به مشتریان بالقوهای دست خواهید یافت.
نکتۀ حائز اهمیت این است که بازاریابی دیجیتال به شما کمک میکند که برای زیرگروههای مخاطب بزرگتر خود بازاریابی کنید.
زمانی که چندین محصول یا خدمات را به شخصیتهای مختلف خریدار (پرسونای مختلف) میفروشید، اهمیت ویژۀ بازاریابی دیجیتال نمایان میشود.
۲) نسبت به روشهای بازاریابی سنتی، مقرونبهصرفهتر است
بازاریابی دیجیتال به شما کمک میکند کمپینها را بهصورت روزانه دنبال کنید و درصورتیکه نرخ بازگشت سرمایه ROI بالایی را نشان ندهند، مقدار پولی را که در یک کانال خاص خرج میکنید، کاهش دهید. این را نمیتوان درمورد روشهای سنتی تبلیغات گفت؛ چراکه مهم نیست بیلبورد شما چه نتایجی برای کسبوکار شما دارد؛ چه برای شما تبدیل شود یا نه، همچنان هزینۀ آن یکسان است.
بهعلاوه، با بازاریابی دیجیتال، کنترل کاملی بر جایی که میخواهید پول خود را خرج کنید، دارید. شاید شما بهجای پرداخت هزینه برای کمپینهای PPC، تصمیم بگیرید که برای طراحی حرفهای محتوای اینستاگرام با نرخ تبدیل بالا، هزینه کنید.
یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ به شما امکان میدهد بهطور مداوم چرخش کنید و مطمئن شوید که هرگز پول خود را برای کانالهایی که عملکرد خوبی ندارند، هدر نمیدهید.
بهطور کلی، بازاریابی دیجیتال راهحل مقرونبهصرفهتری است و فرصتهای منحصربهفردی را در اختیار شما قرار میدهد تا مطمئن شوید بیشترین سود را به دست میآورید. برای مثال، اگر برای یک کسبوکار کوچک با بودجۀ محدود کار میکنید، ممکن است سعی کنید در رسانههای اجتماعی، بلاگنویسی یا سئو سرمایهگذاری کنید. این سه استراتژی میتوانند حتی با حداقل هزینه، بازگشت سرمایۀ بالایی برای شما داشته باشند.
۳) بازاریابی دیجیتال به شما کمک میکند از رقبای بزرگتر صنعت خود پیشی بگیرید
اگر برای یک کسبوکار کوچک کار میکنید، احتمالاً رقابت با برندهای اصلی صنعت خود، که بسیاری از آنها برای سرمایهگذاری در تبلیغات تلویزیونی یا کمپینهای سراسری بودجۀ میلیاردی در نظر میگیرند، بسیار دشوار است. خوشبختانه، فرصتهای زیادی وجود دارد تا از طریق خلاقیت در استراتژی بازاریابی دیجیتال، از رقبای بزرگ خود پیشی بگیرید.
برای مثال، ممکن است کلمات کلیدی خاصی را شناسایی کنید که مرتبط با محصول یا خدمات شما هستند. محتوای باکیفیت ایجاد کنید و از رتبهبندی آن کلمات کلیدی در موتورهای جستوجو استفاده کنید. موتورهای جستوجو اهمیتی نمیدهند که کدام برند بزرگتر است؛ درعوض، محتوایی را اولویتبندی میکنند که بهترین بازخورد را از مخاطب هدف داشته باشد.
علاوهبراین، شبکههای اجتماعی به شما کمک میکنند از طریق اینفلوئنسر مارکتینگ مخاطبان جدیدی به دست بیاورید. اکثر افراد شاید برندهای بزرگ را در شبکههای اجتماعی دنبال نمیکنند، اما اینفلوئنسرهایی را که محصولات یا خدمات موردعلاقۀ خود را معرفی میکنند، دنبال میکنند. اگر برای یک شرکت کوچک تا متوسط کار میکنید، اینفلوئنسر مارکتینگ میتواند راه خوبی برای بررسی باشد.
۴) دیجیتال مارکتینگ قابل اندازهگیری است
بازاریابی دیجیتال میتواند دیدی جامع و کامل از تمام معیارهایی که ممکن است برای شرکت شما مهم باشد، ازجمله ایمپرشن، اشتراکگذاریها، بازدیدها، کلیکها و زمان ماندن روی صفحه به شما ارائه دهد.
این یکی از بزرگترین مزایای بازاریابی دیجیتال است. اگرچه تبلیغات سنتی میتواند برای اهداف خاصی مفید باشد، اما بزرگترین محدودیت آن، قابلیت اندازهگیری است.
معیارهای قابل اندازهگیری با دیجیتال مارکتینگ
برخلاف اکثر تلاشهای بازاریابی آفلاین، بازاریابی دیجیتال به بازاریابان اجازه میدهد تا نتایج دقیق را در زمان واقعی ببینند. اگر تابهحال تبلیغی را در روزنامه قرار داده باشید، میدانید که چقدر دشوار است تخمین بزنید که واقعاً چند نفر به آن صفحه رفته و به تبلیغ شما توجه کردهاند. هیچ راه مطمئنی برای دانستن اینکه آیا اصلاً آن تبلیغ مسئول و دلیل فروش بوده است یا نه، وجود ندارد.
از طرفی، با دیجیتال مارکتینگ تقریباً میتوانید نرخ بازگشت سرمایۀ هر جنبهای از تلاشهای بازاریابی خود را اندازهگیری کنید.
۱) ترافیک سایت
با دیجیتال مارکتینگ میتوانید تعداد دقیق افرادی را که صفحۀ اصلی سایت شما را در زمان واقعی مشاهده کردهاند، با استفاده از نرمافزار تجزیهوتحلیل دیجیتال موجود در پلتفرمهای بازاریابی مانند HubSpot (🧰 ابزارگشایی: نگاهی به هاباسپات (Hubspot)) مشاهده کنید. همچنین میتوانید از بین سایر دادههای تجزیهوتحلیل دیجیتال ببینید که از چه تعداد صفحه بازدید کردهاند، از چه دستگاهی استفاده میکنند و از کجا آمدهاند.
این هوشمندی به شما کمک میکند تا براساس تعداد افرادی که آن کانالها به سایت شما میبرند، اولویتبندی کنید که کدام کانالهای بازاریابی را بیشتر یا کمتر استفاده کنید. برای مثال، اگر تنها ۱۰% از ترافیک شما از جستوجوی ارگانیک است، میدانید که برای افزایش این درصد احتمالاً باید مدتی را صرف سئو کنید.
با بازاریابی آفلاین، تشخیص اینکه مردم چگونه با برند شما تعامل دارند، قبل از اینکه با یک فروشنده تعامل داشته باشند یا خرید کنند، بسیار دشوار است. با بازاریابی دیجیتال، میتوانید روندها و الگوهای رفتار افراد را قبل از رسیدن به مرحلۀ نهایی سفر خریدارشان شناسایی کنید؛ به این معنا که درست در بالای قیف بازاریابی میتوانید تصمیمات آگاهانهتری درمورد نحوۀ جذب کاربران به سایت خود بگیرید.
۲) عملکرد محتوا و تولید سرنخ
تصور کنید یک بروشور محصول ایجاد کردهاید و آن را از طریق پست برای صندوق پستی افراد ارسال کردهاید. آن بروشور نوعی محتواست، اما آفلاین. مشکل این است که شما نمیدانید چند نفر بروشور شما را باز کردهاند یا چند نفر آن را مستقیماً به سطل زباله انداختهاند.
حالا تصور کنید که بهجای پستکردن، آن بروشور را در سایت خود منتشر کنید. شما میتوانید تعداد دقیق افرادی را که آن بروشور را دیدهاند اندازهگیری کنید و میتوانید با استفاده از فرمها، اطلاعات تماس کسانی را که آن را دانلود کردهاند جمعآوری کنید. درواقع، علاوه بر اندازهگیری دقیق افرادی که با محتوای شما درگیر میشوند، میتوانید هنگام دانلود آن توسط افراد، سرنخهای باکیفیت ایجاد کنید.
۳) مدلسازی اسناد
یک استراتژی بازاریابی دیجیتال مؤثر همراه با ابزارها و فناوریهای مناسب، این امکان را به شما میدهد که تمام مسیر فروش خود را به اولین نقطۀ تماس دیجیتال مشتری با تجارت خود، ردیابی کنید. به این امر، مدلسازی اسناد گفته میشود.
مدلسازی اسناد به شما کمک میکند روندهایی را که افراد در تحقیق و خرید برای محصول خود استفاده میکنند شناسایی کنید. همچنین، این کار به شما کمک میکند تا تصمیمات آگاهانهتری درمورد اینکه کدام بخش از استراتژی بازاریابی شما مستحق توجه بیشتر است و چه بخشهایی از چرخۀ فروش شما به اصلاح نیاز دارد، بگیرید.
اتصال نقاط بین بازاریابی و فروش بسیار مهم است.
طبق گفتۀ Aberdeen Group، در مقایسه با کاهش ۴% درآمد برای شرکتهایی که همسویی ضعیف دارند، شرکتهایی که فروش و همسویی بازاریابی قوی دارند به نرخ رشد سالانه ۲۰% دست مییابند. اگر بتوانید سفر مشتری خود را در چرخۀ خرید با استفاده از فناوریهای دیجیتال بهبود ببخشید، به احتمال زیاد تأثیر مثبتی بر نتیجۀ کسبوکار شما خواهد داشت.
نحوۀ انجام دیجیتال مارکتینگ برای یک کسبوکار
درحالیکه بازاریابی سنتی ممکن است در تبلیغات چاپی، ارتباطات تلفنی یا بازاریابی فیزیکی فعالیت داشته باشد، بازاریابی دیجیتال میتواند بهصورت الکترونیکی و آنلاین انجام شود. این بدان معناست که برندها از طریق ایمیل، ویدئو، شبکههای اجتماعی و موتورهای جستوجو دسترسی بیشتری به مشتریان خود دارند.
در این مرحله، بازاریابی دیجیتال برای کسبوکار و آگاهی از برند شما حیاتی است. به نظر میرسد هر برند یک سایت دارد. اگر سایت ندارد، حداقل یک حضور در شبکههای اجتماعی یا استراتژی تبلیغات دیجیتال دارد. محتوای دیجیتال و بازاریابی آنقدر رایج است که مصرفکنندگان از آن بهعنوان راهی برای آگاهی از برندها و اعتماد به آنها استفاده میکنند.
بهطور خلاصه، برای رقابتیبودن بهعنوان یک صاحب کسبوکار، باید برخی از جنبههای بازاریابی دیجیتال را بهطور کامل اجرا کنید.
ازآنجاکه دیجیتال مارکتینگ گزینهها و استراتژیهای زیادی را شامل میشود، میتوانید خلاق باشید و انواع تاکتیکهای بازاریابی را با بودجهای محدود آزمایش کنید. با بازاریابی دیجیتال، میتوانید از ابزارهایی مانند داشبوردهای تحلیلی، بیشتر از محتوای تبلیغاتی سنتی مانند بیلبورد یا تبلیغات چاپی، برای نظارت بر موفقیت و بازگشت سرمایۀ کمپینهای خود استفاده کنید.
بازاریابی دیجیتال، استفاده از تاکتیکها و کانالهای دیجیتال متعدد برای ارتباط با مشتریان، در جایی که بیشتر وقت خود را سپری میکنند، تعریف میشود. بازاریابی دیجیتال شامل سایت، داراییهای برندسازی آنلاین یک کسبوکار، تبلیغات دیجیتال، بازاریابی ایمیلی، بروشورهای آنلاین و موارد دیگر میشود. البته طیفی از تاکتیکها وجود دارند که زیر چتر «بازاریابی دیجیتال» قرار میگیرند. بهترین بازاریابان دیجیتال تصویر واضحی از نحوۀ حمایت هر کمپین بازاریابی دیجیتال از اهداف کلی خود، دارند. بازاریابان میتوانند بسته به اهداف استراتژی بازاریابی خود، از طریق کانالهای رایگان و پولی که در اختیار دارند، از کمپین بزرگتری حمایت کنند.
برای مثال، یک بازاریاب محتوا میتواند مجموعهای از بلاگپستها را ایجاد کند تا برای تولید سرنخ از کتاب الکترونیکی جدیدی که اخیراً کسبوکار ایجاد کرده است، از آنها استفاده کند. پس از آن، بازاریاب شبکههای اجتماعی شرکت ممکن است به تبلیغ این پستهای بلاگ از طریق پستهای پولی و ارگانیک در حسابهای شبکههای اجتماعی کسبوکار، کمک کند. شاید بازاریاب ایمیل یک کمپین ایمیلی ایجاد کند تا برای کسانی که کتاب الکترونیکی را دانلود میکنند، اطلاعات بیشتری درمورد شرکت ارسال کند.
انواع دیجیتال مارکتینگ
در این بخش، خلاصهای از رایجترین تاکتیکهای بازاریابی دیجیتال و کانالهای درگیر در هریک را بیان میکنیم. شما میتوانید با توجه به کسبوکار خود، بعد از خواندن این بخش، بهترین روشهای بازاریابی دیجیتال را برای ارتباط با مشتریان خود و توسعۀ تجارتتان بهکار ببرید.
بازاریابی موتورهای جستوجو (SEO)
بهینهسازی موتورهای جستوجو یا همان سئو، درواقع فرایند بهینهسازی سایت شما برای کسب «رتبۀ» بالاتر در صفحات نتایج موتورهای جستوجو است که به افزایش میزان ترافیک ارگانیک (یا رایگان) سایت شما منجر میشود.
کانالهایی که از سئو سود میبرند شامل سایتها، بلاگها و اینفوگرافیکها هستند. راههای مختلفی برای بهبود سئو وجود دارد تا ترافیک واجد شرایطی برای سایت خود ایجاد کنید. در ادامه به توضیح آنها میپردازیم:
- سئوی صفحه: این نوع سئو روی تمام محتوایی که «در صفحه»، در هنگام مشاهدۀ یک سایت وجود دارد، تمرکز میکند. با تحقیق درمورد کلمات کلیدی برای حجم جستوجو و هدف کلمات کلیدی منحصربهفرد کسبوکارتان، میتوانید به سؤالات خوانندگان پاسخ دهید و در صفحۀ نتایج موتور جستوجو (SERP) که این سؤالات را مطرح میکنند، رتبۀ بالاتری کسب کنید.
- سئوی خارجی: این نوع سئو روی تمام فعالیتهایی تمرکز میکند که هنگام بهینهسازی سایت شما «خارج از صفحه» انجام میشود. ممکن است از خود بپرسید چگونه فعالیتی که در سایت من انجام نشود، میتواند بر رتبۀ سایت من تأثیر بگذارد؟ پاسخ، همان لینکهای ورودی هستند که بهعنوان بکلینک نیز شناخته میشوند. تعداد ناشرانی که به شما لینک میدهند و «اعتبار» نسبی آن ناشران، بر میزان بهبود رتبۀ شما برای کلمات کلیدی موردعلاقهتان تأثیر میگذارد. با ایجاد شبکه با ناشران دیگر، نوشتن پستهای مهمان در این سایتها (و لینکدادن به سایت خود) و جلب توجه خارجی، میتوانید بکلینکهایی را که برای ارتقای سایت خود در همۀ SERPهای مناسب نیاز دارید، به دست آورید.
- سئوی تکنیکال: این نوع سئو روی باطن سایت شما و نحوۀ کدگذاری صفحات شما تمرکز دارد. فشردهسازی تصویر، دادههای ساختاریافته و بهینهسازی فایلهای CSS، همگی روشهای سئوی تکنیکال هستند که میتوانند سرعت بارگذاری سایت شما را افزایش دهند. سئوی تکنیکال یک عامل رتبهبندی مهم در چشم موتورهای جستوجو مانند Google است.
بازاریابی محتوایی
بازاریابی محتوایی درواقع بهمنظور ایجاد و ارتقای داراییهای محتوا برای آگاهی از برند، رشد ترافیک و تولید سرنخ و مشتری انجام میشود. کانالهایی که میتوانند در استراتژی بازاریابی محتوایی شما نقش داشته باشند، عبارتاند از:
- بلاگپست: نوشتن و انتشار مقالات در بلاگ شرکت به شما کمک میکند تخصص صنعت خود را نشان دهید و ترافیک جستوجوی ارگانیک را برای کسبوکار خود ایجاد کنید. بلاگپستها درنهایت به شما فرصتهای بیشتری برای تبدیل بازدیدکنندگان سایت به سرنخی برای تیم فروش خود میدهند. راند فیشکین (Rand Fishkin)، مؤسس سایت MOZ، دربارۀ نحوۀ داستانسرایی در محتوا برای اثرگذاری بیشتر، اینگونه میگوید: «یک داستان تعریف کنید و سپس آن را واقعی، متقاعدکننده و مرتبط کنید.» (برای آموزش کامل ابزار ماز به صفحه 🧰 ابزارگشایی: نگاهی به ماز (Moz) مراجعه نمایید.)
- کتابهای الکترونیکی و وایت پیپر: کتابهای الکترونیکی، وایت پیپر (کاغذهای سفید) و محتوهاای طولانی مشابه، به آموزش بیشتر بازدیدکنندگان سایت کمک میکنند. همچنین، شما میتوانید محتوا را با اطلاعات تماس خواننده مبادله کنید، برای شرکت خود سرنخ ایجاد کنید و مردم را در سفرشان بهعنوان مشتری، به جلو حرکت دهید.
- اینفوگرافیک: گاهیاوقات کاربران دوست دارند معنای توضیحات شما را بهتر درک کنند. اینفوگرافیکها شکلی از محتوای بصری هستند که به بازدیدکنندگان سایت کمک میکنند تا مفهومی را که میخواهید به آنها آموزش دهید، تجسم کنند.
بازاریابی از طریق شبکههای اجتماعی
این روش، برند و محتوای شما را در کانالهای رسانههای اجتماعی تبلیغ میکند تا آگاهی از برند و ترافیک را افزایش دهد و برای کسبوکار شما سرنخ ایجاد کند. کانالهایی که میتوانید در بازاریابی شبکههای اجتماعی استفاده کنید عبارتاند از:
- توییتر
- لینکدین
- اینستاگرام
- فیسبوک
- اسنپ چت
- پینترست
- تیکتاک
ماری اسمیت (Mari Smith)، یکی از فعالان حوزۀ شبکههای اجتماعی، میگوید:
«راز نتیجهگیری در شبکههای اجتماعی این است که شبیه یک عضو (فالوئر) رفتار کنید، نه یک بازاریاب!»
این حرف نشان از این دارد که باید در بازاریابی شبکههای اجتماعی استراتژی درستی را در پیش بگیرید. اگر در پلتفرمهای اجتماعی تازهکار هستید، میتوانید از ابزارهایی مانند HubSpot برای اتصال کانالهایی مانند LinkedIn و Facebook در یک مکان استفاده کنید. به این ترتیب، میتوانید بهراحتی محتوا را برای چندین کانال بهطور همزمان برنامهریزی کنید. از ابزارهای تجزیهوتحلیل این ابزار برای کنترل پلتفرم دلخواه استفاده کنید و صندوق ورودی شبکههای اجتماعی خود را با هم ادغام کنید تا تمام پیامهای دایرکت خود را یکجا ببینید.
پرداخت به ازای کلیک (PPC)
PPC روشی برای هدایت ترافیک به سایت شماست. در این روش، شما باید به ازای هر بار کلیک روی تبلیغ، به ناشر هزینه پرداخت کنید. یکی از رایجترین انواع PPC، تبلیغات گوگلی است که به شما امکان میدهد برای اسلاتهای برتر در صفحات نتایج موتور جستوجوی Google، به ازای هر کلیک روی لینکهایی که قرار میدهید، مبلغی پرداخت کنید. کانالهای دیگری که میتوانید در آنها از PPC استفاده کنید عبارتاند از:
- تبلیغات پولی در فیسبوک: در این روش میتوانید برای سفارشیکردن یک ویدئو، پست تصویر یا نمایش اسلاید، که فیسبوک در فید خبری افرادی منتشر میکند که با مخاطبان کسبوکار شما مطابقت دارند، هزینه پرداخت کنید.
- کمپینهای تبلیغاتی توییتر: در کمپینهای تبلیغاتی توییتر، کاربران میتوانند برای قراردادن یکسری پست یا نشانهای پروفایل در فیدهای خبری یک مخاطب خاص، پولی بپردازند که همگی برای دستیابی به یک هدف خاص برای تجارت شما اختصاص داده شده است. این هدف میتواند ترافیک سایت، دنبالکنندگان بیشتر توییتر، مشارکت در توییت یا حتی دانلود اپلیکیشن باشد.
- پیامهای حمایتشده در لینکدین: در پیامهای حمایتشده در لینکدین، کاربران بهراحتی میتوانند برای ارسال مستقیم پیامها به کاربران خاص لینکدین براساس صنعت و پیشینهشان، پول بپردازند.
افیلیت مارکتینگ
افیلیت مارکتینگ نوعی تبلیغات مبتنی بر عملکرد است که در آن شما برای تبلیغ محصولات یا خدمات دیگران در سایت خود، کمیسیون دریافت میکنید. کانالهای افیلیت مارکتینگ عبارتاند از:
- میزبانی تبلیغات ویدئویی از طریق شریک تجاری برنامۀ YouTube؛
- ارسال لینکهای افیلیت از حسابهای رسانههای اجتماعی شما.
تبلیغات بومی
تبلیغات بومی به تبلیغاتی گفته میشود که بهطور معمول مبتنی بر محتوا هستند و در یک پلتفرم، در کنار محتواهای غیرپولی دیگر نمایش داده میشوند.
پستهای حمایتشده توسط BuzzFeed مثال خوبی هستند، اما بسیاری از مردم تبلیغات رسانههای اجتماعی مانند تبلیغات فیسبوک و تبلیغات اینستاگرام را نیز «بومی» میدانند.
اتوماسیون بازاریابی
اتوماسیون بازاریابی (مارکتینگ اتومیشن) به نرمافزاری گفته میشود که عملیات اصلی بازاریابی شما را خودکار میکند.
با استفاده از اتوماسیون بازاریابی میتوانید بسیاری از بخشهای بازاریابی را که کارهای تکراری هستند، بهصورت خودکار انجام دهید. در ادامه برخی از این موارد را با هم بررسی میکنیم.
- خبرنامههای ایمیلی: خبرنامۀ ایمیل فقط به شما این امکان را نمیدهد که بهطور خودکار به مشترکان خود ایمیل ارسال کنید؛ خبرنامۀ ایمیلی میتواند به شما کمک کند که در صورت نیاز، فهرست مخاطبان خود را کوچک کنید یا گسترش دهید، تا خبرنامههای شما فقط به افرادی ارسال شود که میخواهند آن را در صندوق ورودی خود ببینند.
- زمانبندی پست شبکههای اجتماعی: اگر میخواهید حضور کسبوکارتان را در یک شبکۀ اجتماعی افزایش دهید، باید بهطور مرتب پست و استوری بگذارید تا بیشتر دیده شوید. حضور روزانه و بهموقع ممکن است برای شما مشکل باشد و شما را از برنامههایتان دور کند. ابزارهای زمانبندی شبکههای اجتماعی، محتوای شما را به کانالهای رسانههای اجتماعی شما هدایت میکنند؛ بنابراین میتوانید زمان بیشتری را صرف تمرکز بر استراتژی محتوا کنید.
- تولید و پرورش سرنخ: تولید سرنخها و تبدیل آنها به مشتریان میتواند فرایندی طولانی باشد. شما میتوانید این فرایند را با ارسال ایمیلها و محتوای خاص سرنخها، بهمحض اینکه با معیارهای خاصی مطابقت داشته باشند، خودکار کنید. جریانهای کاری رهبریکننده با واژۀ Lead-nurturing، روند برقراری ارتباط با مشتری بالقوۀ آینده و تلاش برای تبدیلکردن آن به مشتری کنونی است.
- پیگیری و گزارش کمپین: کمپینهای بازاریابی میتوانند شامل تعداد زیادی از ایمیلها، محتواها، صفحات وب، تماسهای تلفنی و موارد دیگر باشند. اتوماسیون بازاریابی میتواند به شما کمک کند هر چیزی را که روی آن کار میکنید، براساس کمپینی که ارائه میکنید مرتب کنید و سپس عملکرد آن کمپین را براساس پیشرفت همۀ این اجزا، در طول زمان پیگیری کنید.
ایمیل مارکتینگ
شرکتها از بازاریابی ایمیلی بهعنوان راهی برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود استفاده میکنند. ایمیل اغلب برای تبلیغ محتوا، تخفیفها و رویدادها و همچنین هدایت افراد بهسمت سایت کسبوکار استفاده میشود. انواع ایمیلهایی که ممکن است در کمپین بازاریابی ایمیلی ارسال کنید عبارتاند از:
- خبرنامههای اشتراک بلاگ؛
- ایمیلهای بعد از خرید یا دانلود از سایت؛
- ایمیلهای خوشامدگویی مشتری؛
- تبلیغات تعطیلات برای اعضای وفادار برنامه؛
- نکات یا ایمیلهای سری مشابه برای پرورش مشتری.
روابط عمومی آنلاین
روابط عمومی آنلاین، عملی است برای تضمین پوشش آنلاین بهدستآمده با نشریات دیجیتال، بلاگها و سایر سایتهای مبتنی بر محتوا. روابط عمومی آنلاین، بسیار شبیه روابط عمومی سنتی است، اما در فضای آنلاین. کانالهایی که میتوانید برای بهحداکثررساندن تلاشهای روابط عمومی خود استفاده کنید عبارتاند از:
- ارتباط با خبرنگاران از طریق شبکههای اجتماعی: برای مثال، گفتوگو با روزنامهنگاران در توییتر، راهی عالی برای ایجاد ارتباط با مطبوعات است که فرصتهای رسانهای برای شرکت شما ایجاد میکند.
- بررسی آنلاین جذاب شرکت شما: وقتی شخصی شرکت شما را بهصورت آنلاین بررسی میکند، چه آن بررسی خوب باشد و چه بد، شما بهطور غریزی ممکن است آن را حس نکنید. اما درست برعکس آن، بررسیهای جذاب شرکت به شما کمک میکند برند خود را انسانی کنید و پیامهای قدرتمندی ارائه دهید که از شهرت شما محافظت میکند.
- نظرات جذاب در سایت یا بلاگ شخصی شما: مشابه روشی که شما به بررسیهای شرکت خود پاسخ میدهید، پاسخ به افرادی که محتوای شما را میخوانند، بهترین راه برای ایجاد مکالمۀ سازنده، حول محور صنعت شماست.
بازاریابی درونگرا
بازاریابی درونگرا به یک روش بازاریابی اشاره دارد که در آن شما مشتریان را در هر مرحله از سفر خریدار جذب و خوشحال میکنید.
شما میتوانید از هر تاکتیک بازاریابی دیجیتالی که در بالا ذکر شده است، در طول یک استراتژی بازاریابی درونگرا، برای ایجاد تجربهای برای مشتری استفاده کنید که با مشتری همراه است، نه علیه او. در اینجا چند نمونۀ کلاسیک از بازاریابی درونگرا در مقابل بازاریابی سنتی آورده شده است:
- بلاگنویسی در مقابل تبلیغات پاپآپ؛
- بازاریابی ویدئویی در مقابل تبلیغات تجاری؛
- لیست مخاطبان ایمیل در مقابل هرزنامۀ ایمیل.
محتوای حمایتشده (اسپانسری)
با محتوای حمایتشده، شما بهعنوان یک برند به شرکت یا نهاد دیگری پول میدهید تا محتوایی را ایجاد و تبلیغ کند که بهنوعی دربارۀ برند یا خدمات شما بحث میکند.
یکی از محبوبترین محتواهای اسپانسری، اینفلوئنسر مارکتینگ است.
در این نوع محتوای اسپانسری، یک برند از یک اینفلوئنسر در صنعت خود حمایت میکند تا پستها یا ویدئوهای مربوط به شرکت را در رسانههای اجتماعی منتشر کند. نوع دیگری از محتوای اسپانسری میتواند یک پست بلاگ یا مقاله (رپورتاژ) باشد که برای برجستهکردن یک موضوع، خدمت یا نام تجاری نوشته شده است.
۴ جایگاه شغلی در صنعت بازاریابی دیجیتال
بازاریابان دیجیتال مسئول هدایت آگاهی از برند و تولید سرنخ از طریق تمام کانالهای دیجیتالی، اعم از رایگان و پولی، هستند که در اختیار یک شرکت است. این کانالها شامل رسانههای اجتماعی، سایت خود شرکت، رتبهبندی موتورهای جستوجو، ایمیل، تبلیغات نمایشی و بلاگ شرکت است.
بازاریاب دیجیتال معمولاً روی یک شاخص عملکرد کلیدی متفاوت (KPI) برای هر کانال تمرکز میکند، تا بتواند عملکرد شرکت را در هر کانال بهدرستی اندازهگیری کند. برای مثال، یک بازاریاب دیجیتال که مسئول سئو است، «ترافیک ارگانیک» سایت خود را از ترافیک بازدیدکنندگانی که صفحهای از سایت کسبوکار را از طریق جستوجوی Google پیدا کردهاند، اندازهگیری میکند.
امروزه بازاریابی دیجیتال در بسیاری از نقشهای بازاریابی انجام میشود. در شرکتهای کوچک، یک متخصص عمومی ممکن است همزمان صاحب بسیاری از تاکتیکهای بازاریابی دیجیتالی باشد که در بالا توضیح داده شد. در شرکتهای بزرگتر، این تاکتیکها متخصصان متعددی دارند که هرکدام تنها روی یک یا دو کانال دیجیتال برند تمرکز دارند.
در اینجا به چند نمونه از این متخصصان اشاره شده است:
مدیر سئو
KPIهای اصلی: ترافیک ارگانیک
بهطور خلاصه، مدیران سئو کسبوکار را در رتبهبندی گوگل قرار میدهند. با استفاده از روشهای مختلف برای بهینهسازی موتورهای جستوجو، ممکن است مدیر سئو مستقیماً با سازندگان محتوا کار کند تا مطمئن شود محتوایی که تولید میکند در Google عملکرد خوبی دارد، حتی اگر شرکت این محتوا را در رسانههای اجتماعی نیز پست کند.
کارشناس بازاریابی محتوایی
KPIهای اصلی: زمان ماندن در صفحه، ترافیک کلی بلاگ، مشترکان کانال YouTube
متخصصان بازاریابی محتوایی، تولیدکنندگان محتوای دیجیتال هستند. آنها اغلب تقویم بلاگنویسی شرکت را پیگیری میکنند و استراتژی محتواییای را ارائه میدهند که شامل ویدئو نیز میشود. این متخصصان اغلب با افراد در بخشهای دیگر کار میکنند تا اطمینان حاصل کنند که محصولات و کمپینهایی که کسبوکار راهاندازی میکند، با محتوای تبلیغاتی در هر کانال دیجیتال پشتیبانی میشود.
مدیر شبکههای اجتماعی
KPIهای اصلی: دنبالکردن، تأثیرگذاری، اشتراکگذاری
نقش مدیر رسانههای اجتماعی را بهراحتی میتوان از عنوان آن درک کرد، اما اینکه کدام شبکههای اجتماعی را برای شرکت مدیریت میکند، به صنعت بستگی دارد. مهمتر از همه، مدیران رسانههای اجتماعی یک برنامۀ زمانبندی پست برای محتوای نوشتاری و بصری شرکت ایجاد میکنند. مدیر رسانههای اجتماعی همچنین ممکن است با متخصص بازاریابی محتوایی همکاری کند تا یک استراتژی برای پستکردن محتوای مخصوص یک شبکۀ اجتماعی ایجاد کند.
توجه: براساس KPIهای بالا، «impressions» به تعداد دفعاتی که پستهای یک کسبوکار در فید یک کاربر ظاهر میشود، اشاره دارد.
هماهنگکنندۀ اتوماسیون بازاریابی
KPIهای اصلی: نرخ بازشدن ایمیل، نرخ کلیک کمپین، نرخ تولید سرنخ (تبدیل)
هماهنگکنندۀ اتوماسیون بازاریابی به انتخاب و مدیریت نرمافزاری کمک میکند، که به کل تیم بازاریابی اجازه میدهد رفتار مشتریان خود را درک کرده و رشد کسبوکار خود را اندازهگیری کنند. ازآنجاکه بسیاری از عملیات بازاریابی که در بالا توضیح داده شد ممکن است جدا از یکدیگر اجرا شوند، وجود فردی که بتواند این فعالیتهای دیجیتال را در کمپینهای فردی گروهبندی کند و عملکرد هر کمپین را ردیابی کند اهمیت دارد.
کلام آخر
مطمئن باشید دیجیتال مارکتینگ باعث رشد کسبوکارتان میشود. بازاریابی دیجیتال باید یکی از محورهای اصلی استراتژی بازاریابی هر کسبوکاری باشد. هرگز تابهحال راهی برای ارتباط مستمر با مشتریان شما وجود نداشته است و هیچچیز دیگری سطح شخصیسازیای را که دادههای دیجیتال میتوانند برای شما فراهم کنند، ارائه نمیدهد. هرچه بیشتر از امکانات بازاریابی دیجیتال استقبال کنید، بیشتر میتوانید پتانسیل رشد شرکت خود را درک کنید.
اگر در حال حاضر بازاریابی دیجیتال انجام میدهید، احتمالاً حداقل در حال دسترسی به برخی از بخشهای مخاطبان خود بهصورت آنلاین هستید. پس بدون شک میتوانید به برخی از زمینههای استراتژی خود فکر کنید که میتوانند باعث بهبود و رشد کسبوکار شما شوند.
سؤالات متداول:
تفاوت دیجیتال مارکتینگ با بازاریابی سنتی چیست؟
دیجیتال مارکتینگ نسبت به بازاریابی سنتی دارای هزینۀ کمتر، قدرت هدفگیری بالاتر، KPIهای بیشتر و تأثیرگذاری افزونتر است.
انواع کانالهای بازاریابی دیجیتال کداماند؟
ازجمله کانالهای بازاریابی دیجیتال میتوان به شبکههای اجتماعی، سایت (سئو)، انواع تبلیغات، ایمیل مارکتینگ و… اشاره کرد.
سلام ممنون از مطالب مفیدتون
امکانش هست مؤسسه یا استادید در حوزه بازاریابی دیجیتال معرفی کنید؟
موسسات و آموزشگاههای بسیار زیادی هستند که اقدام به برگزاری دورههای آموزش بازاریابی دیجیتال میکنند. شما میتوانید با جستوجو در گوگل، به لیستی از این موسسات آموزشی دست یابید.
چه رشته متناسب با کار دیجیتال مارکتینگ هست؟ و آیا کار تو این زمینه حتما نیاز به مدرک تحصیلی داره؟
نزدیکترین رشتههای متناسب با حوزۀ دیجیتال مارکتینگ، بازاریابی و MBA و DBA است. اما برای شروع به فعالیت در این حوزه، شما لزوماً نیازی به مدرک دانشگاهی مرتبط یا غیرمرتبط ندارید.
سلام و خسته نباشید🌹
باتوجه به اینکه من اطلاعات کافی در زمینه بازاریابی دیجیتال ندارم؛ ممنون میشم راهنمایی ام کنید چطور میتونم فعالیتم رو تو این حوزه شروع کنم؟
پیشنهاد میکنیم پیش از شروع فعالیت در حوزۀ بازاریابی دیجیتال، در دورههای آموزشی مربوطه شرکت کنید. همچنین برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید این مطلب را نیز مطالعه کنید:
https://blog.sabavision.com/dm/need-course-start-dm-career
آیا کسی که تو حوزه دیجیتال مارکتینگ کار میکنه از طرف شرکت یا کارفرما بیمه میشه؟؟
بله. طبق قانون کار، تمامی مجموعهها موظف به بیمهکردن پرسنل خود هستند.
باتوجه به اینکه من دانشجو هستم و درحال تحصیل؛ آیا شغل دیجیتال مارکتینگ برای من مناسبه؟
بله. این شغل میتونه برای شما هم مناسب باشه، اما توجه داشته باشید که اکثر مجموعهها اقدام به استخدام دیجیتال مارکترهایی میکنند که بتوانند بهطور تمام وقت در مجموعه حضور داشته باشند.