احتمالاً شما هم کلمۀ برندینگ (Branding) یا برندسازی را زیاد شنیدهاید. کسبوکارها همیشه در تلاش هستند تا در بازاری که فعالیت میکنند، حرف اول را بزنند و بیشترین فروش را به دست آورند. اینکه برند را مختص کسبوکارهای بزرگ بدانیم، گزارۀ درستی نیست. کسبوکارهای کوچک هم درواقع برندهایی هستند که هنوز در مراحل شکلگیری قرار دارند و باید این برند را بهشکل درستی بسازند تا زمانی که یک کسبوکار بزرگ شدند، بتوان آنها را یک برند خوب و معتبر نامید.
در این مطلب قصد داریم که بیشتر درمورد این مفهوم و انواع آن صحبت کنیم و اصول آن را بیشتر بشناسیم. بنابراین، اگر شما هم به دنبال اطلاعات بیشتری در این زمینه هستید، تا انتها همراه ما باشید.
برندینگ چیست؟
برندینگ (Branding)، در سادهترین تعریف، بهمعنای وعدههایی است که یک برند میدهد و در راستای تحققبخشیدن به آنها تلاش میکند. بنابراین:
«به تمام اقداماتی که در راستای ساخت و ایجاد یک برند و شناساندن آن به مخاطبان انجام میشود، از انتخاب نام و طراحی لوگو و هویت بصری گرفته تا فعالیتهای بازاریابی و تبلیغاتی، ’برندسازی‘ یا ’برندینگ‘ گفته میشود.»
برندسازی فرایندی است که به صبر و استراتژی نیاز دارد و نمیتوان انتظار داشت که یکشبه تصویر مناسبی در ذهن مخاطبان ایجاد شود.
هدف برندینگ چیست؟
برندینگ یا همان برندسازی فرایندی منظم است که برای ایجاد آگاهی از برند و افزایش وفاداری مشتریان استفاده میشود. با انجام این فرایند میتوانید با مخاطبان خود ارتباط عاطفی برقرار کنید، درمورد محصولات یا خدماتی که ارائه میدهید برای مشتریان ذهنیت ایجاد کنید و توسط آنان با صفات دلخواهتان به یاد آورده شوید.
برندینگ باعث میشود مخاطبان در هنگام خرید یک محصول، نامی آشنا را که قبلاً بارها و بارها شنیدهاند و تصویر مطلوبی از آن در ذهن دارند، انتخاب کنند.
همین امر، به افزایش فروش آن محصول میانجامد. کسبوکارهای کوچک و بزرگ میتوانند با کمک برندینگ مزیت رقابتی خوبی برای خود کسب کنند و از سایرین متمایز شوند.
چرا برندینگ مهم است؟
در اهمیت برندینگ برای کسبوکارها، میتوان ۷ دلیل عمده را برشمرد:
۱) برندسازی باعث افزایش آگاهی از برند میشود
هدف اول برندسازی این است که یک کسبوکار و ارزشهایی که ارائه میدهد، توسط مشتریان هدفش به رسمیت شناخته شود. مصرفکنندگان اغلب از شرکتهای شناختهشده خرید میکنند. بنابراین، با برندسازی میتوانید برند خود را بهخوبی تثبیت کنید و مشتریان بیشتری به دست آورید.
۲) برندینگ به شما کمک میکند تا از رقبا متمایز شوید
برندسازی باعث تمایز یک کسبوکار از رقبا میشود و مزیت رقابتیاش را عیان میکند. زمانی که مصرفکنندگان نام برند شما را میشنوند، کسبوکارتان را از طریق ارزش پیشنهادی منحصربهفردی که ارائه میدهید به یاد میآورند.
۳) برندینگ، DNA شرکت شما را برای مخاطبان روشن میکند
در یک بازار رقابتی، کسبوکار شما چه تفاوتی با دیگران دارد؟ برندینگ، DNA شرکت شما را به مخاطبان نمایش میدهد و به آنها میگوید که عناصر سازندۀ برند و جوهره و معنای وجودی برند شما چیست؛ از طراحی لوگو و هویت بصری گرفته تا فعالیتهای بازاریابی و تبلیغاتی مانند تجربۀ مشتری و پشتیبانی.
۴) برندینگ قوی بازاریابی دهانبهدهان را تقویت میکند
با برندینگ قوی و عملکردن به وعدههای خود، اعتماد مشتریان را جلب میکنید و باعث میشوید آنها با خیال راحت شما را به دیگران معرفی کنند. طبق گزارش فوربس، ۷۵٪ مشتریان از برندهای آشنا و مورد اعتماد خرید میکنند. درنتیجه، برندینگ قوی شما را قادر میسازد تا مشتریان بیشتری به دست بیاورید.
۵) برندسازی به ایجاد شفافیت و متمرکزماندن شما کمک میکند
برندسازی ثابت و شفاف به مشتریان کمک میکند تا کسبوکار شما را در میان انبوه برندها و تبلیغات شناسایی کنند. از سوی دیگر، یک استراتژی برند شفاف، تلاشهای بازاریابی شما را بهطور مؤثر هدایت میکند و باعث میشود بر مأموریت و چشمانداز خود بهعنوان یک سازمان متمرکز بمانید.
۶) برندینگ به برقراری ارتباط عاطفی با مشتریان کمک میکند
در برندسازی احساسی، کسبوکارها با ایجاد محتوایی که احساسات، خواستهها، نیازها و آرزوهای مصرفکنندگان را برمیانگیزد، آنها را بهلحاظ عاطفی درگیر میکنند. درنتیجه، با برندسازی میتوانید نحوۀ تصمیمگیری خرید مشتریان و تبدیلشدن آنان به مشتریان وفادار را هدایت کنید.
۷) برندسازی به کارکنان شما انگیزه و جهت میدهد
برندسازی به روابط داخلی شرکت شما نیز کمک میکند. با ایجاد یک برند قوی، کارمندان شما انگیزۀ بیشتری برای همکاری پیدا میکنند و به اهداف تجاری شما متعهد میشوند. بنابراین، شما میتوانید انتظار خروجیهای مثبت از اعضای تیم خود داشته باشید.
اصول برندینگ چیست؟
همانطور که گفته شد، برندینگ یک پروسه است که نیاز به برنامهریزی و استمرار دارد. موارد زیادی هستند که میتوان آنها را زیرمجموعۀ این مفهوم و تکمیلکنندۀ آن در نظر گرفت؛ اما بهصورت کلی، اگر بنا باشد نکاتی را بهعنوان اصول برندینگ نام ببریم، به موارد زیر خواهیم رسید:
۱) تعیین مخاطب هدف
در اولین گام نیاز است که بدانید با چه کسانی طرف هستید و مخاطبان خود را خوب بشناسید. اگر بدون شناخت مخاطب برندینگ کنید، با احتمال خیلی کمی، ممکن است به نتیجه هم برسید، اما برای مخاطبانی که برای شما مناسب نیستند و نمیتوانند شما را به هدف خود نزدیک کنند.
برند شما باید با نیازها و تمایلات مخاطبان هدفتان همراستا باشد تا به اندازۀ کافی تأثیر بگذارد.
قبل از اینکه شروع به کار کنید، باید تعیین کنید که مخاطبان برند شما قرار است چه کسانی باشند و استفاده از محصول شما برای چه افرادی سود دارد؟ هدف راهاندازی کسبوکار و یافتن مشتریان ایدئال یا ویژه هم میتواند در این بخش جای بگیرد. به این خاطر، تعیین جامعۀ هدف در اولین گام قرار دارد که اطلاعات بهدستآمده در این مرحله، میتواند روی نحوۀ تصمیمگیری شما در انتها تأثیر بگذارد.
۲) مشخصکردن اهداف و ارزشها
قبل از اینکه به سراغ مخاطبان بروید، باید تکلیف خود را معلوم کنید. کسبوکار شما دقیقاً چه اهدافی را دنبال میکند و چه ارزشهایی دارد؟ اگر اهداف و ارزشهایی که دارید برای شما روشن باشد، میتوانید وارد مراحل بعدی شوید.
تصویری که از برند خود ایجاد میکنید، لوگو، تگلاین و سایر اجزایی که در برندینگ شما نقش دارند هم باید در راستای اهداف و ارزشهای کسبوکار شما باشند، همۀ اجزا باید این اهداف را نشان دهند و برنامههای برندسازی که دارید، باید در همین مورد باشد تا چیزی که میخواهید، در ذهن مخاطبان شکل بگیرد.
۳) ایجاد مزایای منحصربهفرد
برند شما بهتنهایی میتواند باعث تمایز شما از رقبایتان شود. علاوه بر مزایای رقابتی که در محصولات و خدمات خود ایجاد میکنید، نیاز است که نام برندتان را با یک مورد منحصربهفرد نشان دهید. این ویژگی میتواند تا همیشه همراه برند شما باشد و هرجا اسمی از آن برده شود، مردم یاد برند شما بیفتند.
۴) ساخت هویت بصری
هویت بصری جایی است که شما را از لحاظ دیداری، از سایر کسبوکارها متمایز میکند. هویت بصری شامل لوگو، رنگ سازمانی، فونتها و سایر مواردی است که تصویر شما را شکل میدهند. سعی کنید از یک طراح حرفهای در این زمینه کمک بگیرید تا هویت بصری درستی را برای شما شکل دهد و آن را با حوزۀ کسبوکارتان متناسب کند.
هویت بصری آنقدر مهم است که میتواند در ذهن مخاطب ثبت شود و سبب شود شما را برای همیشه به خاطر داشته باشد.
برای مثال، به هویت بصری برند کوکاکولا نگاهی بیندازید؛ کوکاکولا نهتنها در طراحی لوگو و فونت و رنگ سازمانی، بلکه در طراحی محصولات خود هم سعی کرده تا خاص باشد. هویت بصری کوکاکولا آنقدر تأثیرگذار است که فقط با دیدن سایۀ شیشهنوشابۀ آن هم یاد این برند خواهید افتاد.
در نمونههای ایرانی هم شبیه این مورد زیاد داریم که یک نمونه از آن شامپو تخممرغی یا صابون گلنار است که با دیدن این محصول، بدون اینکه اسم آن را نگاه کنید، میتوانید برند آن را به خاطر آورید.
۵) پیداکردن لحن برند
مهم است که در تمامی ارتباطات خود با مشتری، لحن یکسانی داشته باشید. تعیین این مورد میتواند به یکپارچگی بیشتر شما کمک کند و مخاطب هرجا ادبیات شما را دید، بتواند برندتان را تشخیص دهد. لحن فقط محدود بهشیوۀ گفتوگو با مخاطب نیست و نحوۀ پیامرسانی به آنها هم در این دسته قرار میگیرد.
ممکن است با آزمون و خطا بتوانید لحن برند خود را پیدا کنید، ولی نیاز است که حتماً از آن مطلع باشید و در مکالمات خود با مخاطب آن را رعایت کنید.
۶) استفاده از برند
حالا که برند خود را تا حد خوبی ساختید، نوبت آن است که از آن استفاده کنید. هرجایی از کسبوکار شما باید رنگ و بوی برندتان را بدهد. از داخل شرکت تا محصولات و خدماتی که به مشتریان ارائه میکنید، باید ردی از برند شما در آن باشد تا برندینگ بهخوبی انجام شود و در ذهن مخاطبان باقی بماند.
مراحل برندسازی یک محصول
فرایند برندسازی ترکیبی از تحقیق، تفکر استراتژیک، مدیریت پروژه و خلاقیت است. به زبان ساده، در فرایند برندسازی ۵ مرحلۀ اصلی وجود دارد:
- انجام تحقیقات
- توسعه/شفافسازی استراتژی
- طراحی هویت
- ایجاد نقاط تماس
- مدیریت داراییها
عوامل اساسی برای طی مراحل برندینگ
در اینجا به ۷ عامل کلیدی برای طیکردن موفقیتآمیز مراحل برندینگ اشاره میکنیم:
- حفظ کیفیت: کیفیت یک عنصر حیاتی در برندسازی است. محصولی که میفروشید باید با نیازهای اساسی بازار مطابقت داشته باشد. یک برند باکیفیت، در مقایسه با رقبا به سودهای بالاتری دست مییابد.
- موقعیتیابی: با موقعیتیابی برند میتوانید جایگاهی متمایز در ذهن مخاطبان هدف خود به دست بیاورید. موقعیتیابی برند بیانگر آن است که یک برند چگونه از رقبای خود متمایز میشود و در ذهن مشتریانش مینشیند. ایجاد اعتماد، به تأثیرگذاری برند در ذهن خریداران کمک میکند. جایگاهیابی برند از طریق ابزارهای مختلفی همچون صدای برند، شعار برند، هویت بصری، خدمات مناسب، تضمین، تحویل ایمن و مطمئن و درکل نحوۀ ارائۀ برند به مشتریان محقق میشود.
- تغییر موقعیت: بازارها دائماً در حال تغییرند و با تغییر بازار، موقعیت برند نامربوط خواهد شد. به همین دلیل، تغییر موقعیت برند در مواقع لزوم حیاتی است. اگر تغییرات بازار تدریجی باشد، میتوانید خود را با بازار هماهنگ کنید. اما در صورت بروز تغییرات ناگهانی، باید هدفقراردادن بازارهای مختلف را در پیش بگیرید یا موقعیت خود را تغییر دهید تا حضورتان مرتبطتر شود.
- ارتباطات: یک برند برای تعیین موقعیت خود در بازار به برقراری ارتباطات قوی نیاز دارد. شما باید برای جذب مشتریان بیشتر، شخصیت مثبت برند خود را تقویت کنید. این اتفاق از طریق تبلیغات، کارشناسان فروش، اسپانسرشیپ (حمایت مالی از ورزشکاران، هنرمندان و… در ازای تبلیغ)، فروش فوقالعاده، حراجیها و… میسر میشود.
- ادراک بلندمدت: سالها طول میکشد تا بتوانید یک پایگاه مشتریان وفادار ایجاد کنید. مشتریان وفادار برندهای مورد علاقۀ خود را رها نمیکنند. بهعنوان یک صاحب کسبوکار، باید درک کنید که درمورد برندینگ هیچچیز کوتاهمدتی وجود ندارد. اعتبار یک برند زمانی ثابت میماند که با مشتریان خود بهطور مداوم ارتباطات قوی داشته باشد.
- بازاریابی داخلی: ارتباطات و بازاریابی داخلی (Internal Marketing) یکی از بخشهای ضروری برندسازی است که بر بهبود اهداف، ارزشها، محصولات و خدمات هر شرکت برای کارمندانش تمرکز میکند. در بازاریابی داخلی، با کارمندان بهعنوان مشتری رفتار میشود و به آنها آگاهی و انگیزه داده میشود تا بتوانند در تعامل با مشتریان بیرونی، ارزشها و چشمانداز شرکت را به دنیای بیرون منتقل کنند. در بازاریابی داخلی، آموزش کارکنان و ارتباطات داخلی مؤثر بسیار اهمیت دارد و باعث ایجاد اشتیاق و انگیزه در کارکنان برای انتقال ارزشهای برند به مشتریان بیرونی میشود.
- تحقیق دربارۀ رقبا: تجزیهوتحلیل رقبای بازار بسیار مهم است تا بتوانید بفهمید که آنها چگونه روی موقعیت خود کار میکنند. فرایند برندسازی شما باید روی بهبود خدمات و محصولاتتان در مقایسه با رقبا کار کند. علاوهبرآن، برقراری ارتباط با مشتریان میتواند آنها را برای انتخاب محصولات/خدمات شما متقاعد کند.
انواع برندینگ چیست؟
زمانی که از برندینگ صحبت میکنیم، باید با انواع آن هم آشنا باشیم تا برای هرکدام که مدنظر ماست برنامهریزی کنیم و استراتژی خود را بچینیم. کارکردن روی تمامی جوانب برندینگ میتواند شما را از هدف خود دور کند. پس نیاز است که انواعی را که در ادامه از آنها نام برده شده بشناسید و از آنها بهدرستی استفاده کنید.
۱) برندینگ سازمانی (Corporate Branding)
برندینگ سازمانی یا شرکتی یک استراتژی بازاریابی است که بهجای اینکه صرفاً به برندسازی یک محصول یا خدمت بپردازد، کل برند را هویتبخشی و ترویج میکند. برندینگ سازمانی شامل لوگوی برند، ارزشها، لحن، پیام برند، اهداف، پیشنهادها، مخاطبان هدف و تمایز بازار شما میشود.
۲) برندینگ محصول (Product Branding)
همانطور که از نام این برندسازی پیداست، بهمعنای اجرای اصول و استراتژی برندینگ روی یک محصول خاص است. برندینگ محصول با برندینگ سازمانی تفاوتهای بسیاری دارد و بهنوعی زیرمجموعۀ آن محسوب میشود. در برندسازی سازمانی شما برای تمام اجزای سازمان خود برنامهریزی میکنید، اما در برندینگ محصول فقط یکی از محصولات یا یک دستهبندی از آنها را هدف خود قرار میدهید.
برای مثال به برند چیتوز نگاه کنید. این برند محصولات متنوعی اعم از چیپس، پفک، پففیل و… دارد، اما چیتوز موتوری یکی از محصولات خاص آن است که در بسیاری از مواقع برای آن برندسازی میکند.
۳) برندینگ شخصی (Personal Branding)
برندسازی شخصی که بیشتر آن را با نام پرسونال برندینگ میشناسید، برای سازمانها کاربرد چندانی ندارد و مربوط به اشخاص میشود. رشد و توسعه درزمینۀ کاری و ارائۀ آن در جامعۀ هدف را برندینگ شخصی میگویند. برند شخصی شما میتواند نشانگر افکار و باورهای شما باشد و جایگاه شما را در میان افراد دیگر آن جامعه مشخص میکند.
برای اینکه تصویر خوبی از خود بسازید، باید حواستان به شخصیت خود و حرفهایی که میزنید باشد؛ چون میتوانند در جایگاه شما تأثیر بگذارند و به ارتقا یا کاهش پرسونال برندینگتان کمک کنند.
۴) دیجیتال برندینگ (Digital Branding)
دنیای برندینگ، گستردگی زیادی دارد. زمانی که این دنیا را به فضای آنلاین و دنیای مجازی محدود کنیم، دیجیتال برندینگ شکل میگیرد. هدف دیجیتال برندینگ مشخصاً برندسازی در فضای آنلاین و با استفاده از ابزار دیجیتال است و با استفاده از آن میتوانید در فضای آنلاین و بین کاربران اینترنت، بیشتر شناخته شوید.
اهمیت برندینگ در کسب درآمد چیست؟
برای بررسی اهمیت برندینگ در کسب درآمد، باید به این پرسش پاسخ داد: چگونه برندسازی میتواند پول بیشتری برای شما به ارمغان بیاورد؟ پاسخ را در چند مورد میتوان خلاصه کرد:
۱) با برندسازی میتوانید پول بیشتری مطالبه کنید!
مصرفکنندگان خرید محصولات متمایز را دوست دارند. وقتی روی برندتان سرمایهگذاری کنید، ظاهری شیک داشته باشید و پیامرسانی شما شفاف، جذاب و هدفمند باشد، مردم حاضرند پول بیشتری بابت محصولات شما بپردازند.
۲) از طریق برندینگ میتوانید مشتریان رقبای خود را بقاپید
برندینگ شما را متمایز میکند؛ کل ماجرا همین است. با برندسازی نهتنها میتوانید مشتریان جدیدی به دست آورید، بلکه میتوانید مشتریان رقبای خود را نیز بقاپید؛ زیرا شما چیزی فراتر از آنها دارید. بدیهی است که مشتریان بیشتر نیز مساوی است با درآمد بیشتر!
۳) برندسازی مشتریان شما را وفادارتر خواهد کرد
اگر برندسازی شما قوی باشد، مشتریانتان بیش از هر زمان دیگری به برند شما وفادار خواهند بود. مشتریان وفادار، خریدهای بیشتری انجام میدهند و دوستان و آشنایان خود را نیز به خرید از شما ترغیب میکنند. همۀ اینها باعث افزایش درآمد شما میشود.
۴) افرادی که به برند شما اعتماد میکنند، تمایل بیشتری دارند که محصولات جدیدتان را نیز بخرند
مشتریانی که به شما اعتماد دارند، در صف اول خرید محصولات جدیدتان قرار میگیرند. این امر به شما قوت قلب میدهد تا فرصتها و خطوط تولید مختلفی را آزمایش کنید و از آن طریق پول بیشتری به دست بیاورید، بهویژه اگر محصول جدید شما در بازار هیچ رقیبی نداشته باشد.
۵) برندینگ خوب به شما کمک میکند تا بهطور مؤثرتر و کارآمدتری بازاریابی کنید
اگر یک برند متمایز منحصربهفرد داشته باشید، پیام شما بسیار قوی خواهد بود و خیلی راحت به افراد مدنظرتان خواهد رسید. همین امر بازاریابی شما را بسیار آسانتر میکند و باعث میشود هزینههای بازاریابیتان زودتر و بهتر به ثمر بنشیند. بنابراین، در پول شما صرفهجویی میشود و درآمد بیشتری خواهید داشت.
۶) برند شما یک دارایی است!
این یک ویژگی فوقالعاده است که معمولاً نادیده گرفته میشود، بهخصوص توسط کسبوکارهای کوچک! برندسازی نوعی سرمایهگذاری است و شما در تمام مراحل ساختن یک برند، در حال خلق یک دارایی نامشهود هستید! شرکتهایی که برندسازی قدرتمندی دارند، در ارزشگذاری سهام موفقتر عمل میکنند و این حسن شهرت میتواند به کسب درآمدهای آتی از طرق مختلف بینجامد.
۷) برندسازی خوب، استعدادهای بزرگ را جذب میکند
کارمند خوب یک سرمایه است و برندسازی به جذب کارمندان مستعد و کارآمد کمک میکند. افراد بااستعداد تمایل دارند برای برندهای موفق کار کنند. این افراد با قابلیتها و خلاقیتهای خود به شما کمک میکنند تا پول بیشتری کسب کنید.
برندینگ حرفهای یا پیشرفته چیست؟
برندسازی حرفهای (Professional Branding) فرایند ایجاد نشانهای معتبر حول اسم شما یا کسبوکاری است که دارید. برای واضحترشدن این جمله، علامت مخصوص حاکم بزرگ، میتی کومون را به یاد بیاورید که در کارتونهای کودکی میدیدیم. این علامت به بقیه یادآوری میکرد که با چه شخصی، چه فلسفهای، چه ارزشهایی و… طرف هستند. برندسازی پیشرفته نقشی مثل علامت حاکم بزرگ را برای شما و کسبوکارتان ایفا میکند.
مهم نیست این نشانه یک شعار مخصوص باشد، یک لوگوی خاص باشد، یک شخصیت کاریزماتیک باشد یا تلفیقی از اینها؛ چون درنهایت وقتی برندسازی بهشکل حرفهای انجام شده باشد، افراد شما را با آن نشانه یا نشانهها میشناسند.
در برندسازی پیشرفته، بهیادآوردهشدن شما و یا کسبوکارتان توسط افراد، اهمیت زیادی پیدا میکند؛ به همین دلیل است که بعضی افراد تفاوت کمی بین برندسازی شخصی و برندسازی پیشرفته قائل میشوند. حالا چه راجع به برندسازی شخصی صحبت کنیم و چه راجع به برندسازی پیشرفته، هدف این است که درنهایت افراد برای برند شما جای مخصوصی در حافظه و ذهنشان داشته باشند.
چرا برندسازی پیشرفته مهم است؟
در هر کسبوکاری که فعالیت کنید، رقبای زیادی برای شما پیدا میشوند که برندی مشابه برند شما دارند؛ درنتیجه بهشکلی از برندسازی احتیاج پیدا میکنید که شما را از رقبایتان متمایز نگه دارد. شما دیگر نمیتوانید با همان شیوهای که رقیبانتان در گذشته و در بازار کار اعتبار کسب کردهاند، به موفقیتی بیشتر از آنها دست پیدا کنید.
در همین نقطه است که برندسازی پیشرفته در بازاریابی برندتان، بهخصوص در بازاریابی دیجیتال، اهمیت پیدا میکند. با این نوع از برندسازی، با بیانیهای کوتاه به مخاطبان خود اعلام میکنید که نقاط قوتتان به نسبت رقبایی که دارید چیست و چرا به نفع آنهاست که از محصول یا خدمات برند شما استفاده کنند.

۸ توصیه برای برندسازی پیشرفته
اگر در اول راه کسبوکارتان هستید ۸ توصیۀ زیر به شما کمک میکند تا برندسازی پیشرفتهتری داشته باشید. این روشها به برندسازی شخصی شما هم کمک میکند؛ درنتیجه چه قصد دارید برند شخصیتان را بسازید و چه قصد دارید برندی را که دارید بهشکلی پیشرفتهتر معرفی کنید، در ادامۀ مطلب همراه ما باشید.
۱) خودتان را در فضای آنلاین جستوجو کنید
در اولین قدم نام خودتان یا برندتان را در اینترنت جستوجو کنید و ببینید که به چه شکل نمایش داده میشوید، در چه سایتهایی اسمی از شما برده شده است، شبکههای اجتماعی شما یا برندتان را چطور معرفی کردهاند و اینکه اصلاً در فضای آنلاین نامی از شما یا برندتان برده شده است یا خیر.
بعد از چککردن این موارد، حالا نوبت این است که سعی کنید تا با دیدی نقادانه، نوع نمایش نام و برندتان را بهتر کنید. اگر از معرفی نام و برندتان در شبکۀ اجتماعی یا سایتی راضی نیستید، با ادمین آنها ارتباط برقرار کنید و از آنها بخواهید تا توضیحات مربوط به شما را حذف کنند. از طرف دیگر، روی سایتها یا شبکههای اجتماعیای که اختیار آنها دست شماست بیشتر تمرکز کنید و نوع معرفی برندتان را در آنها بهبود ببخشید.
۲) قابلیتهایتان را به نمایش بگذارید
اگر برند شما قابلیت و توانایی ویژهای دارد که آن را از دیگر برندها متمایز میکند، بدون شکستهنفسی آن را به نمایش بگذارید. البته منظور از بهنمایشگذاشتن این نیست که بهشکلی خودنمایانه و خودشیفتهوار این کار را انجام دهید؛ بلکه فقط به مشتریان و کارفرمایان بالقوهتان نشان دهید که در حوزۀ کاریتان متخصص هستید.
برای مثال، اگر نویسندۀ بلاگپست یا مقالۀ سفید هستید، در شبکههای اجتماعی خود به نوشتههایی که دارید لینک دهید یا اینکه اگر در صنعتی مشغول به کار هستید، آخرین مقالات و اخبار مربوط به آن را همراه با تحلیل تخصصی خودتان به اشتراک بگذارید.
۳) روی محتوا تمرکز کنید
هیچچیز به اندازۀ تولید محتوای تخصصی و کاربردی در دنیای امروز شما را از رقیبانتان جلو نمیاندازد. در برندسازی پیشرفته محتوا بیشترین چیزی است که باید روی آن تمرکز کنید. محتوای خوب در میانمدت و بلندمدت شما را از یک برند معمولی به یک برند حرفهای تبدیل میکند.
برای این کار اول از همه تعیین کنید که مخاطبان شما در چه فضای آنلاینی بیشتر فعال هستند، سپس تمرکز تولید محتوای خود را روی همان فضا بگذارید. در آخر، تقویم محتوایی یا تقویم شبکههای اجتماعی تنظیم کنید و براساس آن محتوای خود را تولید و منتشر کنید. بهطور مداوم بازخورد محتواهایتان را ثبت کنید تا ببینید چطور میتوانید آن را بهبود ببخشید.
۴) یک فضای مشخص و واحد برای برندتان طراحی کنید
منظور از ایجاد فضای مشخص این است که شخصیت برند و پرسونای مخاطبتان را بهطور کامل بشناسید و براساس آن پیش بروید. اگر این دو مورد را بشناسید، میتوانید دقیقتر و حرفهایتر تصمیم بگیرید که لحن برند، رنگ سازمانی برند، نوع داستانگویی برند، شعار برند و… باید به چه شکل باشد تا فضایی یکدست را به مخاطبان و مشتریانتان نشان دهد. از طرف دیگر، داشتن فضای مشخص و واحد به برند شما کمک میکند تا در ذهن مخاطبانتان راحتتر جا بگیرید و آنها شما را سریعتر به خاطر بیاورند.
۵) برای تبلیغات برنامهریزی کنید
هرچقدر هم که بهشکلی حرفهای مراحل برندسازی را پیش ببرید، درنهایت به تبلیغات احتیاج پیدا میکنید. یک برند حرفهای با توجه به تواناییها، ظرفیتها، نوع مخاطب و زمان مناسب به سراغ تبلیغات میرود و برای بیشتردیدهشدن، از همۀ روشهای تبلیغات بهطور همزمان استفاده نمیکند.
به این فکر کنید که برند شما دقیقاً به چه تبلیغاتی احتیاج دارد. اگر لازم است از اینفلوئسرها در شبکههای اجتماعی کمک بگیرید، اگر فکر میکنید بازاریابی ایمیلی برای برند شما بهتر جواب میدهد از آن استفاده کنید، یا اگر تبلیغات بنری را بهترین راه میدانید حتماً این روش را برای بهتردیدهشدن انتخاب کنید. درنهایت، مهمتر از نوع روش تبلیغات، هدفی است که شما در تبلیغات دنبال میکنید.
۶) راست بگویید
در هر جایگاهی که باشید و هر کسبوکاری که داشته باشید، به زمانهایی برمیخورید که وسوسه میشوید تا درمورد برندتان حقیقت را نگویید و کمی دروغ چاشنی برندسازیتان کنید. این کار ممکن است در کوتاهمدت به نفع برند شما باشد، اما درنهایت این شما و برندتان هستید که از گفتن دروغ ضرر میبینید.
با گسترش فضای آنلاین و بهخصوص شبکههای اجتماعی، دیگر چیزی از چشم مردم پنهان نمیماند؛ درنتیجه بهتر است بهعنوان یک برند، با توجه به ضعفهایی که دارید، خودتان را معرفی کنید و در ذهن مردم جا بیندازید. بدون شک منظور ما این نیست که برندتان را ضعیف معرفی کنید، بلکه منظور این است که ضعفهایتان را بپذیرید، برای بهترشدن آن تلاش کنید و روی نقاط قوتتان تمرکز بیشتری داشته باشید تا از رقبایتان عقب نیفتید.
۷) ثابتقدم باشید
یکی از تفاوتهای مهم برندینگ پیشرفته با یک برندینگ معمولی در این است که در یک برندینگ پیشرفته شما شاهد ضربالمثل «رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود، رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود» هستید، ولی در برندینگ معمولی ضربالمثل «تب تند زود به عرق میشینه» به چشمتان میآید.
برندینگ حرفهای و تأثیرگذار، راه یکشبهای نیست. در این راه حتماً شکست میخورید، به چالش گذاشته میشوید، خسته میشوید و اشتباه میکنید؛ مهم این است که از تمام اینها درس بگیرید و دوباره برای معرفی بهتر خودتان قدم بردارید. اگر هدف شما یک برندینگ معمولی باشد، مطمئن باشید که بالاخره در مواجهه با یکی از موانع شکست میخورید و از زمین بازی رقبایتان حذف میشوید؛ بنابراین از اول به فکر برندینگ حرفهای باشید.
۸) مشارکت کنید
یکی از راههای برندینگ پیشرفته، مشارکت در فضاهای حضوری و آنلاینی است که به بیشتردیدهشدن شما و قابلیت برندتان کمک میکند. به همین خاطر، حتماً سعی کنید به غیر از صفحۀ خودتان، در فضاهایی مثل شبکههای اجتماعی نیز حضوری فعال داشته باشید. مثلاً میتوانید در زیر پستهای دیگران کامنت بگذارید، آنها را راهنمایی کنید یا نقد بنویسید. میتوانید در سایت دیگران پست مهمان داشته باشید یا اینکه لایو اینستاگرامی و لایو لینکدینی با همصنفهایتان برگزار کنید.
فعالیتهای داوطلبانه مثل شرکت در کمپینهای CSR هم به برند شما کمک میکند تا چهرهای مسئولیتپذیرتر و اجتماعیتر از برند خود به مخاطبان و مشتریان نشان دهید.
مهمترین اصطلاحات برندینگ
دامنۀ اصطلاحات برندینگ بسیار گسترده است. در اینجا تعدادی از مهمترین این اصطلاحات را معرفی میکنیم.
Brand
«برند» یعنی یک نام، عبارت، نشانه، علامت یا ترکیبی از اینها که با هدف متمایزکردن یک کالا یا خدمت از سایر کالاها و خدمات یک فروشنده، یا برای ایجاد تمایز میان کالا و خدمت یک فروشنده با کالاها و خدمات سایر فروشندگان به کار گرفته شود.
Brand Awareness
«آگاهی از برند» به میزان یا سطح آشنایی مشتریان بالقوۀ یک برند با محصولات و خدمات آن برند گفته میشود. افزایش آگاهی از برند، یکی از اهداف مهم کمپینهای تبلیغاتی دیجیتال است.
Brand Image
«تصویر برند»، دیدگاه فعلی مشتریان درمورد یک برند است. میتوان آن را بهعنوان مجموعهای از تداعیها، برداشتها و تصورات در ذهن مشتریان هدف تعریف کرد. این تصویر نشان میدهد که برند در حال حاضر چه چیزی را برای مشتریان تداعی میکند. تصویر برند در طول زمان شکل میگیرد و بعد از تجربۀ محصول توسط مشتری، به ثبات میرسد.
Brand Slogan
«شعار برند» یک شعار تبلیغاتی جذاب است که روح برند را به کوتاهترین شکل ممکن، در قالب تنها چند کلمه منتقل میکند. این شعار در آگهیهای تبلیغاتی برند استفاده میشود.
Rebranding
«بازسازی برند» یا «ریبرندینگ» بهمعنای بازسازی تصویر برند در ذهن مخاطبان، با هدف بهترشدن یا جلوگیری از بدترشدن است. در ریبرندینگ تلاش میشود با تغییر عناصر هویت بصری (نام، رنگ، لوگو، طراحی) و پیامهایی که به مخاطبان داده میشود (استراتژی برند، ارزشها، مأموریت، چشمانداز، هدف، تگلاین)، تصویر ذهنی آنها از برند، آنطور که مدنظر است، بازسازی شود. بدین ترتیب، هویت جدید و متمایزی در ذهن مخاطبان، سرمایهگذاران، رقبا و سایر ذینفعان ایجاد میشود.
Brand Positioning
«موقعیتیابی برند» فرایند طراحیِ تصویر یک برند برای اشغال جایگاه متمایز در ذهن مخاطبان بازار هدف است. موقعیتیابی برند بیانگر آن است که یک برند چگونه از رقبای خود متمایز میشود و چگونه در ذهن مشتریان مینشیند. جایگاهیابی برند از طریق ابزارهای مختلفی همچون صدای برند، شعار برند، طراحی بصری آن و درکل نحوۀ ارائۀ برند به مشتری صورت میگیرد.
Family Branding
«برندسازی خانوادگی» که به آن «برندسازی حامی» (Umbrella branding) هم گفته میشود، یک شیوۀ بازاریابی است که در آن با استفاده از یک نام تجاری، برای چندین محصول بازاریابی میشود. محصولات ممکن است تمام خط تولید آن شرکت را شامل شوند یا نشوند. برای مثال، یک شرکت ممکن است از یک برند برای بازاریابی صابون، لوسیون، شامپوی مو و لاک ناخن استفاده کند. این روش، با برندسازی محصولات منفرد که شامل دادن نام و تصویر هر محصول است، متفاوت است.
Umbrella Branding
منظور از «برندسازی مادر» یا «برندسازی حامی»، نوعی روش بازاریابی است که بهمعنای تولید یا راهاندازی یک محصول جدید یا حتی یک خط محصول تحت یک نام تجاریِ معروف است.
هدف از این استراتژی، افزایش سهم بازار یک شرکت است. مثلاً مشتری میتواند در زیرمجموعۀ برند اپل، آیفون (iPhone)، آیپاد (iPad)، مکبوک (Mac Book)، مکایر (Mac Air) و… را بخرد. برند اصلی شرکت یا برند مادر همان اپل است و بهعنوان چتری کل محصولات را میپوشاند.
کلام آخر
برندینگ مفهومی است که میتوان ساعتها درمورد آن مطلب نوشت و صحبت کرد؛ اما در این مطلب ما سعی کردیم که شما را با تعاریف و مباحث اولیۀ برندینگ بیشتر آشنا کنیم تا اگر قصد ورود به این حوزه را دارید یا میخواهید از آن استفاده کنید، دید مناسبی داشته باشید.
امیدواریم که این مطلب مورد استفادۀ شما قرار گرفته باشد. با بهاشتراکگذاری آن میتوانید افراد بیشتری را با این مفهوم آشنا کنید.
منابع
سؤالات متداول
برندینگ چیست؟
به تمام کارهایی که در راستای ساخت و ایجاد یک برند و شناساندن آن به مخاطبان انجام میشود، از انتخاب نام و طراحی لوگو و هویت بصری گرفته تا فعالیتهای بازاریابی و تبلیغاتی، «برندسازی» یا «برندینگ» میگویند.
مهمترین مراحل برندینگ کداماند؟
فرایند برندسازی ۵ مرحلۀ اصلی دارد: انجام تحقیقات، توسعه/شفافسازی استراتژی، طراحی هویت، ایجاد نقاط تماس و مدیریت داراییها.