مهمترین و بارزترین تفاوت بازاریابی و مدیریت شبکه‌‌های اجتماعی

حضور پررنگ در شبکه‌های اجتماعی برای هیچ کسب‌وکاری قابل چشم‌پوشی نیست. این پلتفرم‌ها از فضایی صرفاً برای ارتباطات دوستانه، به ابزارهایی قدرتمند برای رشد برند، تعامل با مشتریان و در نهایت، افزایش فروش تبدیل شده‌اند. با این حال، در میان انبوه اصطلاحات و استراتژی‌های دیجیتال، دو مفهوم کلیدی اغلب با یکدیگر اشتباه گرفته می‌شوند یا به‌جای هم به کار می‌روند: بازاریابی و مدیریت شبکه‌‌های اجتماعی. درک تفاوت این دو حوزه، نه‌تنها به شفافیت فعالیت‌های آنلاین شما کمک می‌کند، بلکه در تخصیص صحیح منابع و دستیابی به اهداف کسب‌وکارتان نیز نقشی حیاتی ایفا می‌کند.

این مطلب از بلاگ صباویژن، به طور اختصاصی به بررسی عمیق و تفکیک این دو حوزه می‌پردازد. قصد داریم با زبانی ساده و کاربردی، ابتدا هر یک از این مفاهیم را به تفصیل شرح دهیم، سپس به فعالیت‌های کلیدی در هر حوزه اشاره کنیم و در نهایت، با برجسته کردن تفاوت‌های اساسی این دو حوزه، به شما کمک کنیم تا تشخیص دهید کدام یک برای پیشبرد اهداف کسب‌وکار شما مناسب‌تر است. اگر به دنبال درک عمیق‌تری از بازاریابی و مدیریت شبکه‌‌های اجتماعی هستید و می‌خواهید بدانید چگونه از پتانسیل کامل این رویکردها بهره‌مند شوید، این مطلب را تا انتها بخوانید.

فهرست مطالب

مدیریت شبکه‌‌های اجتماعی چیست؟

مدیریت شبکه‌های اجتماعی به مجموعه‌ای از فرآیندها و فعالیت‌های روزمره اطلاق می‌شود که هدف اصلی آن حفظ و نگهداری یک حضور آنلاین پایدار، منسجم و تعاملی برای یک برند یا کسب‌وکار در پلتفرم‌های اجتماعی مختلف است. در واقع، مدیر شبکه‌های اجتماعی، سکان‌دار کشتی برند شما در اقیانوس پرتلاطم رسانه‌های اجتماعی است و وظیفه دارد این کشتی را با ثبات و در مسیر درست هدایت کند.

به زبان ساده‌تر، مدیریت شبکه‌های اجتماعی بر جنبه‌های اجرایی و عملیاتی تمرکز دارد. این حوزه بیشتر به «بودن» و «حضور داشتن» فعال و پاسخ‌گو در شبکه‌ها می‌پردازد. مسئولیت‌های اصلی یک مدیر شبکه‌های اجتماعی شامل موارد زیر است:

  • برنامه‌ریزی و انتشار محتوا: ایجاد تقویم محتوایی، زمان‌بندی و انتشار پست‌ها، استوری‌ها و سایر فرمت‌های محتوایی براساس یک استراتژی کلی‌تر. این محتوا لزوماً با هدف کمپین‌های بزرگ بازاریابی تولید نمی‌شود، بلکه بیشتر برای حفظ تعامل و ارائۀ ارزش مستمر به مخاطبان است.
  • تعامل با مخاطبان: پاسخ‌گویی به نظرات، پیام‌های دایرکت، منشن‌ها و هرگونه تعاملی که کاربران با صفحات اجتماعی برند برقرار می‌کنند. این امر شامل مدیریت بحران‌های احتمالی و رسیدگی به شکایات نیز می‌شود.
  • نظارت بر برند: پیگیری گفت‌وگوها و اشاراتی که در مورد برند، محصولات، خدمات یا حتی رقبا در فضای آنلاین صورت می‌گیرد. این کار به درک بهتر احساسات عمومی نسبت به برند کمک می‌کند.
  • به‌روزرسانی و نگهداری پروفایل‌ها: اطمینان از اینکه اطلاعات پروفایل‌ها در تمامی شبکه‌ها کامل، دقیق و به‌روز هستند و ظاهر بصری آن‌ها با هویت برند همخوانی دارد.
  • گزارش‌دهی اولیه: ارائۀ گزارش‌هایی از معیارهای پایه مانند نرخ تعامل، رشد دنبال‌کنندگان، تعداد بازدیدها و سایر شاخص‌های عملکردی اولیه صفحات.

مدیریت شبکه‌های اجتماعی بر ساخت و تقویت جامعۀ آنلاین برند، ایجاد وفاداری در مشتریان و حفظ یک تصویر مثبت و فعال از کسب‌وکار متمرکز است. این بخش، پایه‌ای است که فعالیت‌های گسترده‌تر بازاریابی بر روی آن بنا می‌شوند. بدون یک مدیریت قوی و منسجم، حتی بهترین کمپین‌های بازاریابی شبکه‌های اجتماعی نیز ممکن است به نتایج مطلوب دست پیدا نکنند؛ زیرا مخاطبانی که از طریق بازاریابی جذب می‌شوند، با صفحه‌ای بی‌روح و بدون تعامل مواجه خواهند شد.

بازاریابی شبکه‌های اجتماعی چیست؟

بازاریابی شبکه‌های اجتماعی رویکردی استراتژیک‌تر و هدفمندتر برای استفاده از پلتفرم‌های اجتماعی است. برخلاف مدیریت شبکه‌های اجتماعی که بر حفظ و نگهداری تمرکز دارد، بازاریابی شبکه‌های اجتماعی به‌طور مستقیم بر دستیابی به اهداف کلان کسب‌وکار مانند افزایش آگاهی از برند، جذب مشتریان بالقوه، افزایش ترافیک وب‌سایت و در نهایت، افزایش فروش و درآمد متمرکز است.

بازاریابی شبکه‌های اجتماعی از این پلتفرم‌ها به‌عنوان یک کانال فعال برای ترویج محصولات، خدمات یا پیام‌های برند استفاده می‌کند. این حوزه شامل تعریف اهداف مشخص، شناسایی مخاطبان هدف دقیق، ایجاد و اجرای کمپین‌های خلاقانه و قابل اندازه‌گیری، و تحلیل نتایج برای بهینه‌سازی عملکرد است. در حقیقت، بازاریابی شبکه‌های اجتماعی به دنبال ایجاد یک تأثیر فعال و جهت‌دار بر مخاطبان است تا آن‌ها را به انجام یک عمل مشخص ترغیب کند.

اگر مدیریت شبکه‌های اجتماعی را به باغبانی تشبیه کنیم که وظیفه‌اش مراقبت روزانه از باغچه (صفحات اجتماعی) است، بازاریابی شبکه‌های اجتماعی مانند طراحی و اجرای یک پروژه بزرگ برای گسترش باغ، کاشت محصولات جدید و پربازده (کمپین‌ها) و جذب بازدیدکنندگان بیشتر به آن است. این دو مکمل یکدیگرند، اما اهداف و دامنۀ فعالیت‌هایشان متفاوت است. بازاریابی در این حوزه، نگاهی فراتر از تعاملات روزمره دارد و به‌دنبال ایجاد رشد و بازگشت سرمایه از طریق فعالیت‌های برنامه‌ریزی شده است.

بازاریابی شبکه‌های اجتماعی شامل چه فعالیت‌هایی می‌شود؟

همانطور که اشاره شد، بازاریابی شبکه‌های اجتماعی مجموعه‌ای از فعالیت‌های استراتژیک و هدفمند است. این فعالیت‌ها بسیار گسترده‌تر از صرفاً انتشار پست‌های روزانه هستند و با هدف دستیابی به نتایج تجاری مشخص انجام می‌شوند. در ادامه به برخی از مهم‌ترین فعالیت‌هایی که در حوزۀ بازاریابی شبکه‌های اجتماعی قرار می‌گیرند، اشاره می‌کنیم:

1) تدوین استراتژی بازاریابی شبکه‌های اجتماعی

  • تعیین اهداف: مشخص‌کردن اهداف قابل اندازه‌گیری مانند افزایش X درصدی فروش، جذب Y تعداد لید، یا افزایش Z درصدی آگاهی از برند.
  • شناسایی مخاطب هدف: تعریف دقیق ویژگی‌های جمعیت‌شناختی، علایق، رفتارها و نیازهای مخاطبان ایدئال.
  • انتخاب پلتفرم‌های مناسب: تمرکز بر شبکه‌هایی که مخاطبان هدف در آن‌ها حضور فعال‌تری دارند.
  • تحلیل رقبا: بررسی فعالیت‌ها، نقاط قوت و ضعف رقبای اصلی در شبکه‌های اجتماعی.
  • تعیین شاخص‌های کلیدی عملکرد: مشخص‌کردن معیارهایی که موفقیت استراتژی با آن‌ها سنجیده می‌شود.

2) تولید محتوای استراتژیک و کمپین‌محور

  • تولید محتوایی که به طور خاص برای دستیابی به اهداف بازاریابی طراحی شده است (مثلاً محتوای تبلیغاتی، محتوای آموزشی برای جذب لید، مسابقات و چالش‌ها).
  • توسعۀ کمپین‌های بازاریابی یکپارچه که ممکن است در چندین پلتفرم و با پیام‌های هماهنگ اجرا شوند.
  • استفاده از فرمت‌های محتوایی متنوع و جذاب مانند ویدئو، اینفوگرافیک، وبینار و پادکست با اهداف بازاریابی.

3) تبلیغات پولی در شبکه‌های اجتماعی

4) بازاریابی تأثیرگذار

  • شناسایی و همکاری با اینفلوئنسرها و افراد تأثیرگذار در حوزه‌های مرتبط با کسب‌وکار.
  • اجرای کمپین‌های مشترک با اینفلوئنسرها برای معرفی محصولات/خدمات به مخاطبان گسترده‌تر.

5) تحلیل و گزارش‌گیری پیشرفته

  • بررسی دقیق داده‌ها و معیارهای عملکردی کمپین‌ها (مانند نرخ کلیک، نرخ تبدیل، هزینه به ازای هر لید).
  • استفاده از ابزارهای تحلیلی برای درک عمیق‌تر رفتار مخاطبان و اثربخشی فعالیت‌های بازاریابی.
  • ارائۀ گزارش‌های جامع از نتایج کمپین‌ها و بازگشت سرمایه.

6) بهینه‌سازی برای موتورهای جست‌وجو در شبکه‌های اجتماعی

  • استفاده از کلمات کلیدی مناسب در پروفایل‌ها، توضیحات و محتوا برای افزایش قابلیت کشف‌شدن.
  • بهینه‌سازی محتوا برای دیده‌شدن در جست‌وجوهای داخلی پلتفرم‌ها.

7) تولید سرنخ و بهینه‌سازی نرخ تبدیل

  • طراحی فرآیندهایی برای جمع‌آوری اطلاعات تماس مشتریان بالقوه از طریق شبکه‌های اجتماعی (مثلاً از طریق فرم‌ها، لندینگ پیج‌ها).
  • بهینه‌سازی مسیر کاربر از شبکه‌های اجتماعی تا رسیدن به نقطۀ تبدیل (خرید، ثبت‌نام و…).

این فعالیت‌ها نشان می‌دهند که بازاریابی شبکه‌های اجتماعی یک فرایند پویا و داده‌محور است که نیازمند برنامه‌ریزی دقیق، اجرای خلاقانه و تحلیل مستمر برای دستیابی به اهداف تجاری است. این حوزه، فراتر از حضور صرف و به دنبال ایجاد رشد و تأثیرگذاری فعال است.

تفاوت‌های بازاریابی و مدیریت شبکه‌‌های اجتماعی

اکنون که با تعاریف و فعالیت‌های هر دو حوزه آشنا شدیم، زمان آن رسیده است که تفاوت‌های کلیدی میان بازاریابی و مدیریت شبکه‌‌های اجتماعی را به طور واضح‌تری بررسی کنیم. درک این تمایزات به شما کمک می‌کند تا نقش هر یک را در استراتژی کلی دیجیتال مارکتینگ خود بهتر درک کرده و منابع خود را به شکل مؤثرتری تخصیص دهید.

ویژگیمدیریت شبکه‌های اجتماعیبازاریابی شبکه‌های اجتماعی
هدف اصلیحفظ حضور، تعامل، خدمات به مشتری و ساخت جامعۀ آنلاینافزایش آگاهی از برند، تولید سرنخ، افزایش فروش و رشد کسب‌وکار
رویکردعملیاتی، واکنشی و روزمرهاستراتژیک، پیشگیرانه و کمپین‌محور
دامنۀ فعالیتمحدود به پلتفرم‌های اجتماعی و تمرکز بر تعاملات داخل پلتفرمگسترده‌تر، اتصال به اهداف کلی کسب‌وکار و هدایت ترافیک به وب‌سایت/لندینگ
محتوامحتوای منظم، اطلاع‌رسانی، سرگرم‌کننده و پاسخ به کاربرانمحتوای هدفمند، تبلیغاتی، متقاعدکننده و دعوت به اقدام واضح
زمان‌بندیمستمر و روزانهمبتنی بر کمپین با شروع و پایان مشخص و استراتژی بلندمدت
شاخص‌های کلیدینرخ تعامل، نرخ پاسخگویی، رشد دنبال‌کنندگان و احساسات برندنرخ تبدیل، بازگشت سرمایه، هزینه به ازای هر لید و ترافیک وب‌سایت
استفاده از بودجهعمدتاً هزینۀ نیروی انسانی و ابزارهای مدیریت سادهبودجۀ قابل‌توجه برای تبلیغات پولی، ابزارهای تحلیلی پیشرفته و همکاری با اینفلوئنسرها
مهارت‌های مورد نیازمهارت‌های ارتباطی قوی، خدمات مشتری، سازماندهی و تولید محتوای روزمرهتفکر استراتژیک، تحلیل داده، مهارت‌های تبلیغاتی، خلاقیت در کمپین و بودجه‌بندی
نقش در قیف فروشبیشتر در مراحل میانی و پایانی قیف (حفظ مشتری، وفادارسازی)بیشتر در مراحل ابتدایی و میانی قیف (آگاهی، جذب، علاقمندی)

همانطور که در جدول بالا مشاهده کردید، درک این تفاوت‌های دو حوزۀ مورد بررسی بسیار حیاتی است. بسیاری از کسب‌وکارها تصور می‌کنند با استخدام یک نفر برای اداره کردن پیج اینستاگرام در حال انجام بازاریابی شبکه‌های اجتماعی هستند، در حالی که ممکن است تنها خدمات مدیریت شبکه‌های اجتماعی را دریافت کنند. فراموش نکنید که هر دو رویکرد مهم هستند، اما اهداف و نتایج متفاوتی را به همراه دارند.

بازاریابی یا مدیریت، کدام یک برای کسب‌وکار شما مناسب‌تر است؟

پس از بررسی دقیق تعاریف، فعالیت‌ها و تفاوت‌های کلیدی میان بازاریابی و مدیریت شبکه‌ های اجتماعی، سؤال اساسی‌ای که برای بسیاری از صاحبان کسب‌وکار پیش می‌آید این است: کدام یک برای ما مناسب‌تر است؟پاسخ کوتاه و صریح به این پرسش این است که در بیشتر موارد، هر دو رویکرد برای موفقیت پایدار و رشد کسب‌وکار ضروری هستند و به نوعی مکمل یکدیگر عمل می‌کنند؛ اما اولویت‌بندی و میزان تمرکز بر هر یک می‌تواند بسته به عوامل مختلفی مانند مرحلۀ رشد کسب‌وکار، اهداف فعلی، بودجه و منابع موجود و نوع صنعت متفاوت باشد. در ادامه سناریوهای مختلف را بررسی ‌می‌‎کنیم:

چه زمانی تمرکز بر «مدیریت شبکه‌های اجتماعی» اولویت دارد؟

  • کسب‌وکارهای نوپا با بودجۀ محدود: اگر کسب‌وکار شما تازه شروع به کار کرده و بودجۀ محدودی برای بازاریابی گسترده دارید، ابتدا باید بر ایجاد یک حضور آنلاین قوی و معتبر تمرکز کنید. مدیریت صحیح صفحات، پاسخگویی به مشتریان اولیه و ساخت یک جامعۀ کوچک اما وفادار، پایه و اساس خوبی برای فعالیت‌های بازاریابی آینده خواهد بود.
  • کسب‌وکارهایی با تمرکز بر خدمات مشتری: برای برندهایی که خدمات مشتری و پشتیبانی بخش مهمی از ارزش پیشنهادی آن‌هاست (مانند شرکت‌های نرم‌افزاری، خدمات مالی، یا برندهای لوکس)، مدیریت فعال و پاسخ‌گوی شبکه‌های اجتماعی برای حفظ وفاداری و رضایت مشتریان حیاتی است.
  • برندهایی که به دنبال ساخت جامعۀ قوی هستند: اگر هدف اصلی شما ایجاد یک جامعۀ فعال و پرشور حول برندتان است (مثلاً برای یک گروه علاقه‌مندی خاص، یک سازمان غیرانتفاعی، یا یک برند سبک زندگی)، مدیریت شبکه‌های اجتماعی و تمرکز بر تعامل و محتوای ارزشمند در اولویت قرار می‌گیرد.

چه زمانی تمرکز بر «بازاریابی شبکه‌های اجتماعی» اولویت دارد؟

  • کسب‌وکارهایی که به دنبال رشد سریع هستند: اگر اهداف بلندپروازانه‌ای برای افزایش فروش، جذب مشتریان جدید در مقیاس بزرگ، یا گسترش سهم بازار دارید، بازاریابی شبکه‌های اجتماعی با کمپین‌های هدفمند و تبلیغات پولی، ابزاری ضروری خواهد بود.
  • معرفی محصولات یا خدمات جدید: هنگام عرضه یک محصول یا خدمت جدید، نیاز به اطلاع‌رسانی گسترده و ایجاد هیجان اولیه دارید. کمپین‌های بازاریابی شبکه‌های اجتماعی می‌توانند در این زمینه بسیار مؤثر باشند.
  • ورود به بازارهای جدید: اگر قصد دارید به مناطق جغرافیایی جدید یا بخش‌های جدیدی از بازار نفوذ کنید، بازاریابی هدفمند در شبکه‌های اجتماعی به شما کمک می‌کند تا به‌سرعت به مخاطبان مورد نظرتان دسترسی پیدا کنید.
  • رقابت شدید در بازار: در صنایعی که رقابت بسیار زیاد است، صرفاً حضور داشتن کافی نیست. شما نیاز دارید با فعالیت‌های بازاریابی هوشمندانه، خود را از رقبا متمایز کنید و توجه مخاطبان را جلب کنید.
  • کسب‌وکارهای آنلاین و تجارت الکترونیک: برای فروشگاه‌های آنلاین و کسب‌وکارهایی که مدل درآمدی آن‌ها مستقیماً به ترافیک و تبدیل آنلاین وابسته است، بازاریابی شبکه‌های اجتماعی یک جزء حیاتی از استراتژی فروش محسوب می‌شود.

هم‌افزایی مدیریت و بازاریابی شبکه‌های اجتماعی

همانطور که گفته شد، بهترین نتایج زمانی حاصل می‌شود که بازاریابی و مدیریت شبکه‌‌های اجتماعی توأم با یکدیگر و به صورت زیر کار کنند:

  • بازاریابی، کاربران جدید و مشتریان بالقوه را به سمت صفحات اجتماعی شما هدایت می‌کند.
  • مدیریت قوی تضمین می‌کند که این کاربران جدید با یک صفحۀ فعال، پاسخ‌گو و حرفه‌ای مواجه می‌شوند که تجربۀ کاربری مثبتی برایشان رقم می‌زند و آن‌ها را به ماندن و تعامل تشویق می‌کند.
  • محتوای تولیدشده برای کمپین‌های بازاریابی می‌تواند توسط تیم مدیریت برای تعاملات روزمره بازنشر و استفاده شود.
  • بازخوردهای جمع‌آوری شده از طریق مدیریت جامعه می‌تواند به تیم بازاریابی در شناسایی نیازهای مخاطبان و بهبود کمپین‌های آینده کمک کند.

بنابراین، به جای انتخاب میان بازاریابی و مدیریت شبکه‌‌های اجتماعی، بهتر است به این فکر کنید که چگونه می‌توانید تعادل مناسبی بین این دو رویکرد برقرار کنید و چگونه این دو حوزه می‌توانند یکدیگر را تقویت کنند. ممکن است در ابتدا تمرکز بیشتری بر مدیریت داشته باشید و با رشد کسب‌وکار، سرمایه‌گذاری خود را در بازاریابی شبکه‌های اجتماعی افزایش دهید. یا شاید هم از همان ابتدا به هر دو به یک اندازه نیاز داشته باشید. ارزیابی دقیق اهداف، منابع و شرایط آن لحظۀ کسب‌وکار شما، بهترین راهنما برای این تصمیم‌گیری خواهد بود.

نتیجه‌گیری

همانطور که در این مطلب به تفصیل بررسی کردیم، مدیریت شبکه‌های اجتماعی بر حفظ یک حضور آنلاین پایدار، تعامل با مخاطبان و ساخت جامعه تمرکز دارد، در حالی که بازاریابی شبکه‌های اجتماعی با رویکردی استراتژیک‌تر، به دنبال دستیابی به اهداف کلان کسب‌وکار مانند افزایش آگاهی از برند، تولید سرنخ و رشد فروش است.

دانستن تفاوت این دو رویکرد به شما کمک می‌کند تا انتظارات واقع‌بینانه‌ای از فعالیت‌های خود در فضای مجازی داشته باشید، منابع (زمان، بودجه و نیروی انسانی) خود را به درستی تخصیص دهید و استراتژی‌هایی را تدوین کنید که واقعاً شما را به اهدافتان نزدیک‌تر می‌کنند. فراموش نکنید که در اغلب موارد، این دو حوزه مکمل یکدیگرند و موفقیت بلندمدت در گرو ایجاد یک هم‌افزایی قدرتمند بین یک مدیریت بی‌نقص و یک بازاریابی هوشمندانه در شبکه‌های اجتماعی است.

چه به دنبال حضور داشتن و ایجاد ارتباطی عمیق با مخاطبان فعلی خود از طریق مدیریت شبکه‌ها باشید و چه هدف شما رشد و فتح بازارهای جدید از طریق بازاریابی هدفمند باشد، مهم‌ترین گام، شناخت دقیق مسیر و ابزارهای لازم برای رسیدن به مقصد است. امیدواریم این مطلب به شما در درک بهتر تفاوت بازاریابی و مدیریت شبکه‌ های اجتماعی و انتخاب مسیر درست برای کسب‌وکارتان کمک کرده باشد.

سؤالات متداول

به زبان ساده، اصلی‌ترین تفاوت بازاریابی و مدیریت شبکه‌های اجتماعی چیست؟


مدیریت شبکه‌های اجتماعی بر حفظ حضور آنلاین و تعامل با مخاطبان فعلی (مثل پاسخ به کامنت‌ها و انتشار پست‌های منظم) تمرکز دارد. اما بازاریابی شبکه‌های اجتماعی برای رشد کسب‌وکار، جذب مشتریان جدید و افزایش فروش از طریق کمپین‌های هدفمند و تبلیغات تلاش می‌کند.

برای کسب‌وکار کوچک من، بازاریابی یا مدیریت شبکه‌های اجتماعی؛ کدام یک اولویت دارد؟


در حالت لیدئال هر دو مهم هستند؛ اما اگر تازه شروع کرده‌اید و بودجۀ محدودی دارید، یک مدیریت قوی برای ایجاد اعتبار و جامعۀ اولیه ضروری است. با رشد کسب‌وکارتان، برای دستیابی به فروش بیشتر و مشتریان جدیدتر، قطعاً به استراتژی‌های بازاریابی و تبلیغات نیاز پیدا خواهید کرد.

آیا می‌توانم فقط روی بازاریابی شبکه‌های اجتماعی تمرکز کنم و مدیریت روزمرۀ آن را نادیده بگیرم؟


بهتر است این کار را نکنید. بازاریابی، کاربران جدید و علاقه‌مند را به سمت صفحات شما هدایت می‌کند، اما اگر مدیریت صفحه شما ضعیف باشد (مثلاً پاسخ‌گو نباشید یا محتوای به‌روزی نداشته باشید)، تمام تلاش‌های بازاریابی شما هدر می‌رود و مشتریان بالقوه را از دست می‌دهید. فراموش نکنید که این دو حوزه مکمل یکدیگرند.

5/5 | (1 امتیاز) امتیازت با موفقیت ثبت شد!
مطالب پیشنهادی ما:

نظر شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.