رؤیت‌پذیری برند چیست؟

معرفی بهترین استراتژی‌ها برای افزایش رؤیت‌پذیری برند

در فضای دیجیتالیِ بسیار رقابتیِ امروز، برای اینکه بتوانید از رقبای خود متمایز شوید و توجه مشتریان بالقوه را جلب کنید، ‌باید بیشتر برند خود را در معرض دید مخاطبان قرار دهید و برای آن‌ها قابل تشخیص باشید. اما چگونه می‌توان مطمئن شد که یک برند برای مخاطبان هدفش قابل مشاهده و تشخیص است؟ اینجاست که مفهومی به نام «رؤیت‌پذیری برند» (Brand Visibility) مطرح می‌شود. رؤیت‌پذیری، با آگاهی از برند به‌شدت مرتبط است، اما این دو یکی نیستند و با هم تفاوت‌هایی دارند.

در این مطلب از وی‌پدیا توضیح می‌دهیم که رؤیت‌پذیری برند چیست، چه تفاوتی با آگاهی از برند دارد، چرا باید بخش مهمی از استراتژی کلی برندسازی شما باشد و در آخر چند استراتژی مفید نیز برای دستیابی به آن معرفی می‌کنیم.

فهرست مطالب

رؤیت‌پذیری برند چیست؟

«رؤیت‌پذیری برند» (Brand Visibility) به میزان یا فرکانس دیده‌شدن یک برند توسط مخاطبان هدفش در کانال‌های مختلف بازاریابی مانند شبکه‌های اجتماعی، نتایج جست‌وجو و… اشاره دارد.

رؤیت‌پذیری نشان می‌دهد که چگونه می‌توان یک نام تجاری را به‌راحتی تشخیص داد، آن را به یاد آورد و از رقبای خود متمایز کرد. زمانی که یک مشتری در حال بررسی گزینه‌های خرید از میان محصولات یا خدمات برندهای مختلف بازار است، یک برند با رؤیت‌پذیری بالاتر، خیلی بیشتر از رقبایش مورد توجه آن مشتری قرار می‌گیرد.

رؤیت‌پذیری برند را می‌توان از طریق کانال‌های مختلفی مانند تبلیغات، شبکه‌های اجتماعی، بهینه‌سازی موتورهای جست‌وجو (SEO)، روابط عمومی، حمایت‌های مالی، رویدادها، بازاریابی ارجاعی و تولید محتوا در رسانه‌های دیجیتال مانند بلاگ‌ها، اینفوگرافیک‌ها و پادکست‌ها به دست آورد. رؤیت‌پذیری عاملی کلیدی در افزایش آگاهی از برند، ایجاد ارزش ویژۀ برند و وفاداری به برند است.

چرا رؤیت‌پذیری برند مهم است؟

در دنیای دیجیتال امروز، مدام باید توی چشم باشید و شاید رقابت اصلی بر سر همین دیده‌شدن باشد.

برای همین است که آگاهی از برند، تا حد زیادی به رؤیت‌پذیری برند وابسته است. اگر نام تجاری شما به‌صورت آنلاین پیدا نشود، محتوا و پیامتان نیز توسط کسانی که می‌خواهید با آن‌ها تعامل داشته باشید دیده نمی‌شود. به‌ عبارتی، در ازدحام پرهیاهوی دیجیتال گم می‌شوید. بنابراین، ناگزیرید با ترفندهای مختلف، برند خود را در معرض دید مخاطبان مرتبط قرار دهید و از آن طریق، برندسازی و آگاهی از برند را تقویت کنید.

رؤیت‌پذیری برند برای بهینه‌سازی حضور آنلاین، دسترسی به سرنخ‌ها و افزایش فروش یک شرکت یا کسب‌‌وکار بسیار مهم است. شرکت‌های مختلف در سراسر جهان از استراتژی‌های رؤیت‌پذیری برند استفاده می‌کنند تا مشتریان فعلی و بالقوه را از وجود برند خود در بازار مطلع کنند.

تفاوت رؤیت‌پذیری برند و آگاهی از برند چیست؟

هرچند دو مفهوم رؤیت‌پذیری برند و آگاهی از برند (Brand Awareness) با یکدیگر ارتباط دارند، اما یکسان نیستند. آگاهی از برند به میزان آشنایی مشتریان با یک برند ازجمله نام، لوگو و ویژگی‌های آن اشاره دارد. این معیار، میزان سنجش شناخته‌شدن یک برند توسط مخاطبان هدف خود است. از سوی دیگر، رؤیت‌پذیری برند بر دامنۀ تلاش‌های بازاریابی یک برند و میزان متمایزبودن آن از رقبا متمرکز است. این معیار نشان می‌دهد که یک برند چقدر به‌طور مکرر و برجسته (متمایز) به مخاطبان هدف خود نشان داده می‌شود.

به بیان ساده‌تر، آگاهی از برند درمورد شناخته‌شدن است، درحالی‌که رؤیت‌پذیری برند به دیده‌شدن مربوط می‌شود. هردو برای برندسازی موفق ضرورت دارند و در همکاری با یکدیگر، برندی قوی را می‌سازند.

چگونه رؤیت‌پذیری برند خود را اندازه‌گیری کنیم؟

اندازه‌گیری رؤیت‌پذیری برند کمک می‌کند تا بفهمید چقدر تلاش‌های بازاریابی شما در راستای دیده‌شدن بیشتر، اثربخش بوده است و چقدر توانسته‌اید به اهداف خود نزدیک شوید. در ادامه، چند روش برای اندازه‌گیری رؤیت‌پذیری برند معرفی شده است. شما می‌توانید متناسب با شرایط خود، از یک یا همۀ روش‌های زیر برای سنجش میزان رؤیت‌پذیری خود استفاده کنید.

۱) منشن‌های شبکه‌های اجتماعی (Social Media Mentions)

یکی از راه‌های اندازه‌گیری رؤیت‌پذیری برند، نظارت بر منشن‌های پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی است. اینکه نام برند شما چقدر و چگونه توسط کاربران این پلتفرم‌ها ذکر می‌شود، بسیار مهم است. برای این کار می‌توانید از ابزارهای سوشال لیسنینگ استفاده کنید. این ابزارها نام برند، هشتگ‌ها و کلمات کلیدی مرتبط با محصولات یا خدمات شما و صنعتتان را ردیابی می‌کنند و به شما گزارش می‌دهند.

۲) ترافیک سایت (Website Traffic)

یکی دیگر از روش‌های اندازه‌گیری رؤیت‌پذیری، ردیابی ترافیک ‌سایت است. افزایش ترافیک سایت نشان می‌دهد که افراد بیشتری با نام برند شما برخورد کرده‌اند و علاقه‌مندند که دربارۀ محصولات یا خدمات شما اطلاعات بیشتری به دست آورند. گوگل آنالیتیکس (Google Analytics) و سمراش (SEMrush) به‌عنوان دو ابزار قدرتمند برای ردیابی ترافیک سایت، آمار و آنالیزهای بسیار مفیدی در این زمینه به شما ارائه می‌دهند.

۳) نتایج موتورهای جست‌وجو (Search Engine Results)

نتایج موتورهای جست‌وجویی مانند گوگل نیز شاخص خوبی برای رؤیت‌پذیری برند است. اگر نام تجاری شما در بالای نتایج جست‌وجو برای کلمات کلیدی مرتبط ظاهر شود، نشان‌دهندۀ آن است که شما می‌توانید در معرض دید افراد بیشتری قرار بگیرید.

۴) پوشش روابط عمومی (Public Relations Coverage)

میزان پوشش رسانه‌ای که برند شما از طریق بیانیه‌های مطبوعاتی، مقالات، مصاحبه‌ها و ایفلوئنسرها دریافت می‌کند چقدر است؟ اندازه‌گیری آن می‌تواند بینش‌هایی را درمورد رؤیت‌پذیری برند به شما بدهد.

۵) ریچ تبلیغاتی (Advertising Reach)

نظارت بر دامنه و فرکانس کمپین‌های تبلیغاتی در کانال‌های مختلف آنلاین می‌تواند به اندازه‌گیری رؤیت‌پذیری برند شما کمک کند. ریچ (Reach) به‌معنای تعداد افراد یکتایی است که در معرض یک تبلیغ یا پست در شبکه‌های اجتماعی قرار می‌گیرند. به‌ عبارت ساده‌تر، به تعداد افرادی که محتوای شما را می‌بینند، ریچ می‌گویند.

۶) نظرسنجی‌ها و گروه‌های کانونی (Surveys and Focus Groups)

درنهایت، انجام نظرسنجی‌ها و تشکیل گروه‌های کانونی با مشتریان، می‌تواند اطلاعات مفیدی دربارۀ رؤیت‌پذیری برند شما توسط عموم ارائه دهد. فوکوس گروپ یکی از روش‌های تحقیق کیفی است که در آن دربارۀ نوع نگرش افراد نسبت به یک برند، محصول/خدمت، تبلیغات، ایده یا بسته‌بندی سؤالاتی پرسیده می‌شود. سؤالات در یک محیط تعاملی که در آن شرکت‌کنندگان آزادانه با یکدیگر گفت‌وگو می‌کنند، مطرح می‌شود. تشکیل گروه‌های کانونی به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا بتوانند بازخوردها و نظرات عموم را درمورد برند و محصولات خود دریابند.

علاوه بر موارد کلی گفته‌شده، رؤیت‌پذیری معمولاً با معیارهای جزئی‌تر زیر ردیابی می‌شود:

  • قابلیت مشاهده (Viewability): درصد تبلیغاتی که واقعاً توسط گیرندۀ موردنظر دیده شده است.
  • زمان مشاهده (In-View Time): میانگین زمانی که یک سرنخ برای مشاهدۀ آگهی شما صرف می‌کند.
  • نرخ تکمیل ویدئو (Video Completion Rate): درصد بینندگانی که ویدئوی موردنظر را تا آخر تماشا می‌کنند.
  • تعامل (Engagement): تعداد افرادی که در شبکه‌های اجتماعی با برند شما درگیر می‌شوند.
  • تجزیه‌وتحلیل احساسات (Sentiment Analysis): تجزیه‌وتحلیل احساساتی که پیرامون پست‌های مربوط به برند شما وجود دارد.
  • تعداد منشن‌ها (Number of Mentions): روزانه چند نفر از برند شما نام می‌برند.

البته روش صحیح برای اندازه‌گیری رؤیت‌پذیری برند، به اهداف بازاریابی کسب‌وکار شما بستگی دارد. بدیهی است که با گذشت زمان و پس از شناسایی نقاط قوت و ضعف رویکرد خود، راه‌های جدیدی برای نظارت بر رؤیت‌پذیری برند خود خواهید داشت.

استراتژی رؤیت‌پذیری برند چیست؟

استراتژی رؤیت‌پذیری، طرح یا رویکردی است که یک کسب‌وکار برای افزایش دیده‌شدن برند خود در بین مخاطبان هدف استفاده می‌کند. هدف اصلی این استراتژی این است که برند را برای مشتریان بالقوۀ خود بیشتر قابل مشاهده و شناسایی کنید. یک استراتژی رؤیت‌پذیری شامل تاکتیک‌های مختلفی است که معمولاً به‌صورت ترکیبی استفاده می‌شوند تا بتوانند یک رویکرد جامع و یکپارچه برای افزایش دیده‌شدن برند ایجاد کنند.

برای توسعۀ استراتژی رؤیت‌پذیری، یک کسب‌وکار ‌باید ابتدا مخاطبان هدف خود را شناسایی کند و رفتارها، ترجیحات و نیازهای آن‌ها را بشناسد. سپس، بر‌اساس آن ویژگی‌ها و ترجیحات، مؤثرترین تاکتیک‌ها را برای دستیابی و جذب مخاطبان هدف انتخاب کند. درنهایت، نتایج استراتژی رؤیت‌پذیری خود را ردیابی و تجزیه‌وتحلیل کند و در صورت لزوم، تغییر دهد.

بهترین استراتژی‌ها برای افزایش رؤیت‌پذیری برند چیست؟

روش‌های مختلفی برای افزایش رؤیت‌پذیری برند وجود دارد. در ادامه، برخی از بهترین استراتژی‌ها را معرفی می‌کنیم.

۱) سوشال لیسنینگ در شبکه‌های اجتماعی

اولین قدم برای افزایش رؤیت‌پذیری برندتان این است که بدانید در میان رقبا و مشتریان بالقوه‌تان در چه جایگاهی قرار دارید. آیا مردم در شبکه‌های اجتماعی دربارۀ شما حرف می‌زنند؟ اگر چنین است، درمورد برند، محصولات یا خدمات شما چه می‌گویند؟

با استفاده از ابزارهای سوشال لیسنینگ مناسب، می‌توانید به‌راحتی این موضوع را ردیابی کنید. داده‌های نرم‌افزارهای سوشال لیسنینگ به شما کمک می‌کند تا تعامل خود را با مخاطبان به حداکثر برسانید، رقبای خود را تجزیه‌وتحلیل کنید و به بازخوردهای منفی پاسخ دهید. هاب‌اسپات (Hubspot)، بافر (Buffer) و هوت‌سوئیت (Hootsuite) به‌عنوان ابزارهایی چندکاره، خدمات سوشال لیسنینگ عالی نیز ارائه می‌دهند.

۲) بهینه‌سازی موتور جست‌وجو (سئو)

بهینه‌سازی سایت براساس کلمات کلیدی، فرصتی مناسب برای دستیابی به انبوه مشتریان جدید است. مصرف‌کنندگانی که به دنبال یک محصول یا خدمت خاص هستند، اغلب از موتورهای جست‌وجو استفاده می‌کنند. شناسایی مؤثر کلمات کلیدی موردِ استفادۀ آن‌ها در چنین جست‌وجوهایی، می‌تواند تأثیر بسیار مثبتی بر تعداد بازدیدهای سایت شما و همچنین نرخ تبدیل سرنخ‌ها داشته باشد.

کسب موقعیت‌های بالا در نتایج موتورهای جست‌وجویی مانند گوگل، نه آسان است و نه سریع. اما ارزش آن را دارد که برایش رقابت کنید و شکیبا باشید؛ زیرا این تاکتیک به کسب‌وکار شما اجازه می‌دهد در دسترس مشتریان دست‌به‌نقد قرار بگیرد. برای آنالیز و بهبود عملکرد خود در نتایج جست‌وجو می‌توانید از ابزارهای سئو و تحقیق کلمات کلیدی مانند سمراش (SEMrush)، ماز (Moz)، اسکریمینگ فراگ (Screaming Frog) و… استفاده کنید.

box

فیلیمو


آشنایی با تبلیغات ویدئویی در فیلیمو
کلیک کنید

۳) تبلیغات

فقط اتکا به مشتریانی که از طریق موتورهای جست‌وجو به سایت جذب می‌شوند کافی نیست؛ بنابراین بهتر است با تبلیغات نیز خود را در معرض دید قرار دهید. کمپین‌های تبلیغاتی گسترده که در سطوح مختلف اجرا می‌شوند، به شما امکان می‌دهند به مخاطبان انبوهی دسترسی پیدا کنید، هرچند ممکن است بودجۀ قابل‌ توجهی نیز لازم داشته باشند. شما باید منافع بلندمدت برند را در نظر بگیرید و براساس آن بهترین سرمایه‌گذاری تبلیغاتی را انجام دهید.

یک راه مؤثر برای استفادۀ بهینه از بودجۀ بازاریابی، بهره‌گیری از راه‌حل‌های مبتنی بر هوش مصنوعی است. یادگیری عمیق می‌تواند اطلاعات کاربر را در کسری از ثانیه تجزیه‌وتحلیل کند و تصمیم بگیرد که کدام آگهی تبلیغاتی را به او ارائه کند. درنتیجه، پیام بازاریابی شما به‌طور هدفمند و دقیق به گروه هدفِ تعریف‌شده می‌رسد، نرخ تبدیل افزایش می‌یابد و بودجۀ بازاریابی هدر نمی‌رود.

۴) بازاریابی شبکه‌های اجتماعی

شبکه‌های اجتماعی یک کانال بازاریابی قدرتمندند که از ایجاد یک برند قوی پشتیبانی می‌کنند. مهم است که ترجیحات گروه هدف خود را بشناسید و در شبکه‌های اجتماعی محبوب آن‌ها حضور پیدا کنید. یک استراتژی طراحی‌شدۀ مناسب، انتشار منظم محتوای جذاب و تعامل با کاربران، بسیاری از برندها را به موفقیت رسانده است؛ بنابراین ارزشش را دارد که شما هم این فرصت را بیازمایید.

سعی کنید به‌طور مستقیم با مخاطبان شبکه‌های اجتماعی خود ارتباط برقرار کنید. پاسخ‌دادن به سؤالات، برجسته‌کردن محتوای تولیدشده توسط کاربر (UGC) و واکنش به نظرات آن‌‌ها، بسیار مهم است. دنبال‌کنندگان شما باید احساس کنند که علاوه بر خواندن محتوا، با شما نیز تعامل دارند.

۵) روابط عمومی

ایجاد و حفظ روابط خوب با روزنامه‌نگاران، اینفلوئنسرها و بلاگرها باعث می‌شود پیام بازاریابی شما در مدتی کوتاه، به طیف گسترده‌ای از مصرف‌کنندگان بالقوه برسد و درعین‌حال برای مدت طولانی‌تری در آگاهی آن‌ها باقی بماند. اینفلوئنسرها به لطف دسترسی گسترده به مخاطبان و اعتباری که در نزد آنان دارند، می‌توانند در مدت‌زمان بسیار کوتاهی تنها با یک توصیه، محصول شما را به گروه بزرگی از مشتریان بالقوه معرفی کنند.

بااین‌حال، کلید موفقیت، انتخاب افراد مناسب برای تبلیغ است. هر روزنامه‌نگار و اینفلوئنسری نمی‌تواند بیشترین اثرگذاری را برای شما داشته باشد. باید کسی را انتخاب کنید که علاوه بر خوشنامی و اعتبار، با محصول شما نیز مرتبط باشد.

۶) حمایت مالی از رویدادها

حمایت مالی از رویدادهای مختلفی که با ارزش‌های برند شما همسوست، همچون رویدادهای خیریه، کنفرانس‌های مرتبط با صنعت، رویدادهای ورزشی یا هنری، می‌تواند برند شما را در معرض دید مخاطبان هدف‌ قرار دهد. این روشی است که هم برای برندهای محبوب و شناخته‌شده کار می‌کند و هم برای برندهای خاصی که می‌خواهند تازه خود را در میان طیف گسترده‌تری از مردم مطرح کنند.

۷) مشارکت

مشارکت برند شامل همکاری با برندها یا کسب‌وکارهای دیگر برای ایجاد یک رابطۀ سودمند متقابل است که می‌تواند شامل برندسازی مشترک محصولات، کمپین‌های بازاریابی مشترک یا تبلیغات متقابل در پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی باشد. با مشارکت سایر برندها می‌توانید از پایگاه مشتریان موجود آن‌ها استفاده کنید و از طریق تلاش‌های بازاریابی مشترک، نام تجاری خود را بیشتر در معرض دید قرار دهید.

۸) بازاریابی محتوایی

بازاریابی محتوایی یا کانتنت مارکتینگ (Content Marketing) یکی از برترین استراتژی‌های رؤیت‌پذیری برند است. این روش بازاریابی، شامل تولید محتوای ارزشمند و آموزنده، مانند پست‌های بلاگ، ویدئو، پادکست، اینفوگرافیک و کتاب‌های الکترونیکی است که به مخاطبان شما آموزش می‌دهد و برندتان را به‌عنوان یک رهبر فکری در صنعت تثبیت می‌کند. با تولید مستمر و منظم محتوای باکیفیت، می‌توانید مشتریان بالقوه را جذب کنید و دنبال‌کنندگان وفاداری داشته باشید.

سخن آخر

اکثر بازاریابان مفهوم آگاهی از برند را به‌خوبی می‌شناسند، اما با مفهوم رؤیت‌پذیری برند چندان آشنا نیستند. اما مهم است که شما هردوی این معیارهای کلیدی را در هنگام ارتباط با مخاطبان خود در نظر داشته باشید.

برای اینکه برند خود را رؤیت‌پذیر کنید، ‌باید از استراتژی‌های مختلفی مانند تولید محتوای باکیفیت، تبلیغات، بهینه‌سازی سایت برای موتورهای جست‌وجو، مشارکت با اینفلوئنسرها و سایر ایده‌هایی که در بالا ذکر شد استفاده کنید. به خاطر داشته باشید که دستیابی به رؤیت‌پذیری برند مستلزم صرف زمان و تلاش بسیار است و به استمرار و مداومت نیاز دارد.

برای پیاده‌سازی استراتژی تبلیغاتی خود، می‌توانید از خدمات آژانس تبلیغات آنلاین صباویژن استفاده کنید.

سؤالات متداول

رؤیت‌پذیری برند چیست؟


«رؤیت‌پذیری برند» (Brand Visibility) به میزان یا فرکانس دیده‌شدن یک برند توسط مخاطبان هدفش در کانال‌های مختلف بازاریابی مانند شبکه‌های اجتماعی، نتایج جست‌وجو و… اشاره دارد.

تفاوت رؤیت‌پذیری برند و آگاهی از برند چیست؟


آگاهی از برند درمورد شناخته‌شدن است، درحالی‌که رؤیت‌پذیری برند به دیده‌شدن مربوط می‌شود. هردو برای برندسازی موفق ضرورت دارند و در همکاری با یکدیگر، یک برند قوی را می‌سازند.

رؤیت‌پذیری برند چقدر مهم است؟


رؤیت‌پذیری برند برای کسب‌وکارها بسیار مهم است؛ زیرا نقش مهمی در جذب و حفظ مشتریان دارد. اگر یک نام تجاری به‌شدت رؤیت‌پذیر باشد، به احتمال زیاد هنگام تصمیم‌گیری برای خرید، در اولویت مصرف‌کنندگان قرار می‌گیرد. این امر می‌تواند به افزایش آگاهی از برند منجر شود که درنهایت به فروش و درآمد بیشتر نیز می‌انجامد.

بهترین استراتژی‌ها برای افزایش رؤیت‌پذیری برند چیست؟


سوشال لیسنینگ، سئو، تبلیغات، بازاریابی شبکه‌های اجتماعی، روابط عمومی، حمایت مالی از رویدادها، مشارکت و بازاریابی محتوایی ازجمله بهترین استراتژی‌های افزایش رؤیت‌پذیری برند هستند.

۵/۵ | (۲ امتیاز) امتیازت با موفقیت ثبت شد!
مطالب پیشنهادی ما:

نظر شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.