آیندۀ تبلیغات در دنیایی که مرز بین واقعیت و خیال محو میشود، چطوریه؟ در این پادکست، به سفری در دنیای واقعیت افزوده، واقعیت مجازی و متاورس میریم تا ببینیم برندها چطور داستانهاشون رو در این فضاهای نوآورانه روایت میکنن. این ماجراجویی شنیدنی رو از دست ندین!
«تبلیغات در AR ،VR و متاورس چگونه خواهد بود؟» را در کستباکس گوش کنید:
متن اپیزود 22 صباکست
نگاهی به تاریخ تبلیغات و تغییرات آن در دهههای اخیر
روند تولد و شکلگیری تبلیغات همیشه به طرزی نشون دهندۀ تحولات بوده و هست. از ابتداییترین لحظۀ ایجاد بازارها، تبلیغات برای معرفی محصولات به وجود اومد و خدمتی شده برای مصرفکنندهها.
حدوداً اوایل قرن بیستم تبلیغات اکثراً بهصورت چاپی و از طریق مطبوعات انجام میشد. همون موقعها بود که برندها شروع کردن به استفاده از تصاویر و طراحیهای جذاب، برای جلب توجه مصرفکنندهها یا به قولی مشتریهاشون. رادیو هم از این ماجرا جا نموند و بهعنوان یک کمکِ حرفهای، تبلیغات رو درون خودش جا داد.
با تولد تلویزیون در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، تبلیغات واردِ مرحلهای تازه شد. در واقع میشه گفت از اینجا به بعد برندها تونستن پیامهای خودشون رو به صورت صوتی و تصویری به مخاطباشون منتقل کنن و این یک تغییر خیلی بزرگ روی استراتژیهای تبلیغاتی اونها بود. در این دوران تبلیغات، به طور جدیتری به روانشناسی مشتری توجه کرد و سعی داشت از روشهای هنری و خلاقانه برای جذب بیشتر مخاطب استفاده کنه.
این تیتراژ براتون آشنا نبود؟ برای اینکه بیشتر با حوزۀ تبلیغات و چالشهای اون در اون سالها آشنا بشین میخوایم به سریال مدمن اشاره کنیم.
این سریال که روی سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ تمرکز داره، چالشهای یک آژانس تبلیغاتی به نام استرلینگ کوپر در نیویورک رو به تصویر میکشه. شما با تماشای این سریال بهتر و دقیقتر میتونین چالشها و موقعیت تبلیغات در اون سالها رو درک کنین. بیاین برای چند لحظه باهم چشمهامونو ببندیم و به خیابون مدیسن در منهتن سری بزنیم و حال و هوای این سریال رو برای چند لحظه هم که شده مرور کنیم.
در سالهای بعد، مفهوم برند و هویت برند اهمیت بیشتری پیدا کرد. برندها و شرکتها به سوی استفاده از تبلیغات اجتماعی رفتن و سعی کردن ارتباط عمیقتری با مصرفکنندههاشون پیدا کنن. از یه جایی به بعد با تولد کامپیوترها و نرمافزارهای طراحی، این امکان برای تبلیغاتچیها پیش اومد که برای انتقال اون چیزی که در ذهنشون داشتن به سراغ طرحهای پیچیدهتر و البته تأثیرگذارتر برن.
خلاصه بخوام بهتون بگم، ورود اینترنت و تبلیغات آنلاین در دهههای ۱۹۹۰ تا اوایل ۲۰۰۰ تغییرات چشمگیری رو رقم زد. استفاده از وب سایتها، بنرهای آنلاین و رقابت سر قرارگرفتن در رأس موتورهای جستجو و تأثیراتش در بهتردیدهشدن، ماجرایی نیست که بشه به سادگی از کنارش گذشت.
شاید کم لطفی باشه اگه در این لحظه و همزمان با این بخش از صحبتمون از کتاب ادبیات تبلیغ نوشتۀ رابرت دبلیو بلای Robert W. Bly نام نبریم. کتابی که میشه گفت یکی از مهمترین آثار نوشته شده دربارۀ اصول متنهای تبلیغاتیه، که از صفر تا صد این حوزه رو بررسی میکنه. در این کتاب شما با روشهای اثرگذاری تبلیغات بیشتر آشنا میشین و به خوبی آموزش میده که چطور تبلیغاتی پرفروش طراحی کنین.
در نهایت از حدود سال ۲۰۱۰، رسانههای اجتماعی تبدیل به یکی از ابزارهای اصلی تبلیغات شدن. تولد پلتفرمهای ارتباطی و شبکههای اجتماعی، باعث افزایش اهمیت بازاریابی محتوایی و تبلیغات دیجیتال شدن. بعد از اون میرسیم به سال ۲۰۲۴ و بعد از اون، که علاوهبر نقش پر رنگ شبکههای اجتماعی و به اوج رسیدنِ تولید محتوا، هوش مصنوعی هم اضافه شد و ما وارد دوران جدیدی از تکنولوژی، بازاریابی و تبلیغات شدیم.
هوش مصنوعی که در اپیزود دوازدهم صباکست هم مفصل دربارش صحبت کردیم، تونسته از زوایای مختلفی در روند فرآیندهای بازاریابی و تبلیغات تأثیرگذار باشه. این ابزار جدید هم در مباحت ایدهپردازی، طراحی و آنالیز تبلیغات و هم در روند تولید انواع محتوای تبلیغات اثرگذار بوده و خیلی جاها زمین بازی رو کلاً تغییر داده.
میشه گفت کار اصلیای که این روزها، هوش مصنوعی در تبلیغات انجام میده امکان تحلیل بیگ دیتاها (Big data) و شناسایی الگوهای رفتاری مصرف کنندههاست. البته باید بتونیم به درستی باهاش ارتباط برقرار کنیم که کاری که میخوایم رو به برامون انجام بده. در غیر این صورت احتمال اینکه کلاً ما رو از مسیر منحرف بکنه هم وجود داره. یکی از مهارتهای مهمی که این روزا باید یاد بگیریم، اینه که با ارائه دستورهای درست به هوش مصنوعی، که بهش پرامپتنویسی هم میگن به خروجی مطلوبمون برسیم.
ورود فناوریهای جدید به دنیای تبلیغات
خب تلاش کردیم سیر تبلیغات از خیلی قدیم تا به امروز رو باهم مرور کنیم. در ادامه این بخش میخوایم روی موضوع اصلی اپیزود متمرکز بشیم. قراره یکی از تکنولوژیهای بهروز که هم در دنیای تبلیغات و هم در تمامی ابعاد مختلف زندگیمون تأثیرگذار هست رو معرفی و بررسی کنیم.
فکر میکنم، این روزا دیگه همهمون با شنیدن کلمۀ متا، تصویر فیسبوک در ذهنمون میاد. به این دلیلِ که کمپانی پرآوازۀ فیسبوک، نام خودش رو به متا تغییر داد و در بیانیهای تاکید کرد که متاورس، آیندۀ جهان اینترنته! بعد از اون ما این کلمه رو بیشتر و بیشتر شنیدیم.
کلمۀ متاورس، ترکیبی از دو لغت متا و یونیورسه. واژۀ متا از ریشۀ یونانیِ «فراتر» گرفته شده و ورس هم از کلمۀ «یونیورس» به معنای جهان اومده.
از این رو از نظر لغوی میتونیم متاورس رو «جهانِ فراتر» یا «جهانِ ماورا» معنی کنیم. جالبه بدونین که سال ۱۹۹۲ برای اولین بار این اصطلاح در یک رمان علمی-تخیلی به نام سقوط برف منتشر شد. اما الان در سال ۲۰۲۴ به شکل دیگهای باهاش روبرو هستیم.
نباید شک کنیم که متاورس یکی از فناوریهاییه که اومده تا زندگی ما رو بهتر کنه و آرامش رو برای انسان امروز به ارمغان بیاره. اما خب از این نکته هم نباید بگذریم که هر چقدر فناوریها و تکنولوژیهای جدید به زندگی ما اضافه میشن، یه مقداری هم از این آرامش داشته یا نداشتۀ ما رو، کم میکنن.
تا همین امروزم ما تاثیرگذاریهای متاورس رو دیدیم؛ چه در آموزش، چه سلامت و درمان، چه در حوزۀ سرگرمی و همینطور بازاریابی. و اینجا دقیقاً نقطهایه که محل صحبت ما در این اپیزودِ صباکسته! صاحبان کسب و کار هر روز بیشتر از قبل میتونن از کاربردهای متاورس بهرهمند بشن.
متاورس یا فراجهان، مفهومی از یک جهانِ دائمی سه بعدی و البته آنلاینه که قابلیت اینرو داره چندین فضای مجازی مختلف رو با هم ترکیب کنه. کاربر اجازه داره و این امکان براش فراهمه که در این فضاهای سه بعدی با افراد دیگه تعامل پیدا کنه، کار کنه و مشغول به بازی و معاشرت بشه.
این فناوری علاوه بر پشتیبانی از رسانههای اجتماعی، بازیها و هویت بخشی دیجیتال، میتونه روی موضوع اقتصاد، که خب اهمیت خیلی زیادی هم داره، تأثیر بذاره. اصلاً خیلیها در ذهنشون متاورس رو به موضوعات مالی نزدیکتر و مرتبطتر میدونن، که در این لحظه از این اپیزود باید یادآوری کنم که این تازه بخشی از تمام ماجراست.
خب احتمالا همۀ ما میدونیم که یکی از روشهای اصلی کسب درآمد از تجارت الکترونیک، مربوط به متاورسه. در واقع یک حوزۀ مجازی که قادره فرصتهای جدیدی رو ایجاد کنه و روزبهروز بیشتر منجر به اشتغالزایی بشه. ما از متاورس همیشه خبرهای مختلفی میشنویم؛ از خبرهایی مثل فروخته شدن یک کشتی تفریحی دیجیتالی با قیمت ۶۵۰ هزار دلار گرفته تا مراسم عروسی رایان و هرلی به عنوان نخستین عروس و داماد جهان، پروژۀ سعودیها برای خلق دروازۀ ورود بشر به دنیای جدید به کمک هوش مصنوعی، استفاده از عینک VR برای دامها بهطوری که تداعی کننده چمنزار باشه برای دستیابی به میزان شیر بیشتر و همینطور، مسابقه با حریف فرضی برای دوندههایی که با پارامترهای مشخص و مختلف بتونن رکورد ثبت کنن یا حتی خودشون رو برای مسابقات مهم آماده کنن. اینها همه مثالهایی هستن که روزبهروز به متاورس اضافه میشه و باعث میشه تا بیشتر به این جهانِ جدید و هیجانانگیز پا بذاریم.
توضیح مختصر دربارۀ AR ،VR و متاورس
در این بخش میخوایم موضوع متاورس (Metaverse) رو بیشتر باز کنیم. قراره با دو مفهوم واقعیت مجازی که معادل Virtual Reality و به اختصار VR هست و همچنین واقعیت افزوده که معادل Augmented Reality و به اختصار AR هست، آشنا بشیم.
برای اینکه تفاوت واقعیت افزوده و واقعیت مجازی رو که میشه گفتش آیندۀ متاورس به اینها گره خورده رو بشناسیم، باید بگم که واقعیت افزوده یا همون AR، میتونه از طریق موبایل به راحتی در اختیار کاربر قرار بگیره و توسط اون حضور خودش رو در دنیای واقعی به شکل کاملتر، کنترل کنه و با المانهای بصری، صوتی و بقیۀ محرکها به تجربۀ کاربری، بهبود ببخشه.
ما برای لمس بهتر پدیدۀ AR میتونیم به استفاده از این فناوری در صحنههای مشکوک به آفسایدِ مسابقات فوتبال، اشاره کنیم. این فناوری که این روزها تقریباً عضو ثابت پخش مسابقات فوتباله، به بیننده کمک میکنه که با گرافیک جذاب و محاسبات دقیق بتونه ببینه که صحنۀ مربوطه آفساید بوده یا نه!
از طرف دیگه واقعیت مجازی یا همون VR، یه تجربۀ مجازیه که به وجود اومده تا واقعیتهای تخیلی رو بهتر ترسیم کنه. واقعیت تخیلی هم ترکیب بامزه و ویژهایه.
شاید برای لمس بهتر این موضوع بد نباشه که طور دیگهای هم به این ماجرا اشاره کنیم. در واقع VR جایگزین واقعیت میشه و به کاربر کمک میکنه که به مکان دیگهای بره. اما در مقایسه با واقعیت مجازی، AR به واقعیت چیزی رو اضافه میکنه و اون چیز میتونه یک سری اطلاعات باشه. هردوی این حوزهها، تکنولوژی قوی و پیشرفتهای دارن. این دو موضوع و قیاس بینشون شاید به ظاهر ساده بیاد، اما در واقع قابلیت این رو دارن که شکل استفادۀ ما از کامپیوتر و تکنولوژی رو در آینده کاملاً عوض کنن.
به عنوان مثال در بازیهای ویدئویی، گیمرها خودشون رو بهجای شخصیت اصلی بازی میذارن و عملکردشون رو میتونن کنترل کنن و تأثیرگذارتر پیش برن، یعنی گیمر میتونه کاملاً با شخصیت بازی همزاد پنداری کنه یا اصلاً خودِ اون شخصیت باشه. این موضوع میتونه موضوع تجربۀ بینظیری رو برای گیمرها به وجود بیاره که رسماً میشه گفت اعتیاد برانگیز و جنونآمیز هم هست. کافیه به گیمنتها سر بزنیم.
اشاره به مثالهایی از برندها
حالا که تا اینجا بیشتر با این دو فناوری آشنا شدیم، خوبه که با چند مثال از کسبوکارهایی که از این تکنولوژی استفاده کردن، بیشتر آشنا بشیم.
یه مثال عینی و تر و تازه از فناوری AR مربوط به فیلم جذابِ Dune هستش. همزمان با پخش قسمت دوم و با همکاری مشترکی که با اسنپچت ایجاد شد، طرفداران این سریال با استفاده از یک لنز AR به طور مجازی سوار کرمهای شنی عظیم این فیلم شدن و به دنیای این فیلم جذاب سفر کردن. این تجربه به علاقهمندان این فیلم کمک میکرد تا خودشون رو جای شخصیت اصلی قرار بدن و بتونن به شکلی تعاملی و جذاب بخشی از داستان فیلم رو به شکل متفاوتی تجربه کنن.
تیم فوتبال رئال مادرید هم که از بهترین تیمهای فوتبال در دنیاست، به سراغ این تکنولوژی رفته و سعی کرده از اونها در تبلیغات و تعاملاتش با هواداران استفاده کنه. به عنوان مثال با استفاده از فناوری AR، تابلوهای تبلیغاتی دور زمین در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو به سیستمی مجهز شدن که هواداران در سراسر دنیا میتونن تبلیغات شخصیسازی شده مربوط به موقعیت جغرافیایی خودشون رو ببینن. به این معنی که یک هوادار در اسپانیا تبلیغات متفاوتی نسبت به یک هوادار در آرژانتین میبینه.
فعالیتهای رئال مادرید در این حوزه محدود به همین مورد نمیشه. این باشگاه با استفاده از تکنولوژی واقعیت مجازی یا همون VR تورهای مجازی ۳۶۰درجه از روز مسابقه رو ارائه میکنه. یعنی هواداران این تیم در سراسر دنیا بدون حضور فیزیکی میتونن مسابقات و حال و هوای این باشگاه رو به شکل خیلی خیلی نزدیکتری تجربه کنن!! هیجانانگیز نیست؟ تصور کنین یه روزی از داخل خونۀ خودمون ایران، بتونیم تجربۀ تماشای بازیهای رئال مادرید رو در وزشگاه سانتیاگو برنابئو داشته باشیم! محشره!
حالا که نمونههای مختلف رو بررسی کردیم خوبه به یه برند ایرانی هم اشاره کنیم. شیرآلات راسان چند سالیه امکان واقعیت افزوده رو اجرایی کرده. [مکث کوتاه] شما با استفاده از گوشیتون میتونین تصویر انواع شیرآلات رو به فضایی که مد نظر دارین مثل آشپزخونه، اضافه کنین تا قبل از خرید مطمئن بشین که محصول مناسبی رو انتخاب کردین.
بد نیست چند مثال دیگه رو هم مرور کنیم. برند IKEA با راهاندازی برنامهای به نام IKEA VR Exprience به مشتریهاش این امکان رو داده که قبل از خرید بتونن دکوراسیون و چیدمانشون رو در محیط خونه تست کنن. این تجربه این شکلی عمل میکنه که شما عینک VR رو به چشمتون میزنین و وارد اپلیکیشن IKEA میشین و میتونین انواع محصولاتشون رو از نظر جانمایی، مدل، رنگ و… در محیط منزل، اداره یا هرجای دیگهای که لازم دارین، تست کنین. این پروسه به شما کمک میکنه که قبل از خرید هرگونه وسیلهای شما در محیط مد نظرتون اون رو ارزیابی کنین.
تا اینجا با مثالهای مختلف، کاربرد این تکنولوژی رو در زمینههای مختلف بررسی کردیم. احتمالاً خیلی از شما شنوندههای ما، عشق ماشین و ماشینبازی هستین. پس بیاین یه تجربۀ فوقالعاده رو باهم مرور کنیم. بهنظرتون چی میشه اگر بتونیم تجربۀ رانندگی بهترین ماشینهای دنیا رو داشته باشیم. مرسدس بنز، بیام و، کادیلاک، آئودی، پورش، بوگاتی، تسلا و خلاصه کلی برند فوقالعاده دیگه! بله درست حدس زدین. خیلی از برندهای معتبر خودروسازی تلاش کردن که از این تکنولوژی استفاده ببرن.
به عنوان مثال برند ولوو در پروژهای به نام Volvo Reality برای معرفی خودرو Volvo xc90 از تکنولوژی VR استفاده کرد. این تکنولوژی به مشتریان این امکان رو میده که بتونن تجربۀ رانندگی با این خودرو رو داشته باشن. مشتریان میتونن بدون نیاز به حضور فیزیکی در نمایشگاه، حس رانندگی و تجربۀ برخی از امکانات این خودرو رو داشته باشن! به نظر من بینظیره! مگه نه؟
برند نایکی هم در کمپینی به نام Nike Reactland از تکنولوژی VR استفاده کرد. هدف این برند تجربه استفاده از سری کفشهای Nike React در چالشها و فضاهای مختلف بود. در واقع این برند میخواست با ایجاد یک فضای مجازی کمک کنه، مشتری دقیقتر با ویژگیهای این سری از کفشها آشنا بشه. بنابراین به این شکل عمل کرد.
در قدم اول، مشتریان باید وارد یک دستگاه مجهز به صفحه نمایش بزرگ و تکنولوژی VR میشدن. این دستگاهها در برخی از شهرها مانند شانگهای، پکن و… نصب شده بود. در قدم دوم یه آواتار از مشتری در فضای مجازی ساخته میشد که شخصیت اصلی بازی بود و مشتری رو وارد فضای مجازی میکرد. در قدم سوم مشتری روی تردمیل شروع به دویدن میکرد و همزمان آواتار در فضای مجازی صحنهها و چالشهای مختلف رو تجربه میکرد. در نهایت مشتری با عبور از مراحل مختلف بیشتر با قابلیتهای این کفش آشنا میشد و تجربۀ خرید رو بیش از پیش برای او لذتبخش میکرد.
آخرین مثالی که در این بخش باهم مرور میکنیم مربوط میشه به کمپین Samsung Gear VR Theater. هدف این کمپین این بود که چطور تکنولوژی VR میتونه در راستای سرگرمی قدم برداره. این کمپین از هدست Gear VR و صندلیهای 4D استفاده کرد و به کاربران امکان حضور و تجربه در محیطهای مختلف رو میداد.
کاربران با استفاده از این تکنولوژی میتونستن یک ترنسواری واقعی رو تجربه کنن. استفاده از صندلیهای 4D قابلیت چندحسی رو در کاربر تقویت میکرد. بهطوری که بتونه تمامی حرکت رو به جلو، بالا و پایین شدن ترن رو به خوبی تجربه کنه. بخش دیگهای از کاربران میتونستن تجربۀ هولناکی رو داشته باشن و اونم هزارتوی ترس بود. کاربران با حضور در این واقعیت مجازی وارد یک هزارتوی ترسناک میشدن که پر از جلوههای ویژه و صداهای ترسناک بود، دقیقا مثلِ یه فیلم ترسناک که در محیط واقعیت مجازی، شبیهسازی شده بود.
آخرین گروه هم که کمتر به دنبال تجربههای ترس یا هیجانی بودن، میتونستن موجسواری در تاهیتی رو تجربه کنن. این تجربه موجسواری که احساس آرامش و لذت از حضور در طبیعت رو القا میکنه یکی دیگه از محیطهای مجازی بود که در این رویداد در نظر گرفته شده بود.
فرصتها و چالشهای جدید برای برندها
فناوری واقعیت مجازی و واقعیت افزوده یا همون AR و VR یه جورهایی فاصله مشتری تا برند رو از میان برداشتن. با استفاده از این فناوریها، برندها میتونن نمونههای مجازی محصولاتشون رو به مشتری ارائه کنن که این میتونه هر محصولی باشه. یکی از مهمترین موانع خرید مشتری، با ارائۀ نمونۀ محصول مجازی با استفاده از فناوری AR و VR به خوبی از بین میره و به تجربۀ بهتر و خرید لذتبخشتر منجر میشه.
شما دیگه حتی برای اینکه بدونین عینک مورد علاقهتون چه حسی رو القا میکنه لازم نیست تا فروشگاه برین یا از دوستتون که اون عینک رو خریداری کرده قرض بگیرین و روی چشماتون تستش کنین. دیگه لازم نیست برای فهمیدن اینکه چه نوع پیرایشی به موهاتون و چه آرایشی به صورتتون میاد، در یک حرکت و ماموریت ریسکی سریع به فروشگاه لوازم آرایشی بهداشتی یا سالن زیبایی سر بزنین، شما قبل از اینها میتونین با اطمینان از خواستهتون قدم بردارین.
اینها مثالهای خیلی پیش پا افتادهای از این فناوریهاست، صرفاً برای اینکه سادهتر بتونیم در این لحظه، مفاهیم این حوزه رو تجربه و احساس کنیم. فناوریهای جدید در بهوجود اومدن این امکان که مخاطب بتونه در مسیر آشنایی با محصولی که میخواد، ارتباط باکیفیتتری رو برقرار کنه، تأثیر بسیار زیادی داره. انگار که محصول به مخاطب یا مخاطب به محصول نزدیکه، با وجود اینکه دوره.
ما قبلاً نیاز داشتیم برای اینکه سلیقۀ مخاطب رو بدونیم به شیوههای سنتی ازش نظرخواهی کنیم، بعد با تحلیل اون نظرسنجیها به یک سری کمیتها و کیفیتها برسیم. اما الان نیازی به هیچ سؤالی نیست، یعنی نوع پرسش متفاوت شده. با بهوجود اومدن تکنولوژیهای مختلف و پاگذاشتن اونا به زندگیهامون، مشتری خودش با چیزی که قراره صاحب اون بشه، پیش از مواجهه، روبرو میشه و این دقیقاً بخش جذاب ماجراست.
صنعت تبلیغات که نسبت به ۱۰ سال گذشته تغییرات زیادی داشته، قطعاً نیاز به پیشبینی نداره که در ۱۰ سال آینده هم نسبت به امروز تغییراتِ گشتردهای داره. نکتهای که نسبت بهش باید هوشیاری کامل داشته باشیم، اینه که هم خودمون و هم دیگر افراد مؤثر و درگیر با برند باید، تکرار میکنم باید، نسبت به تکنولوژیهای جدید دنیای بازاریابی، لحظه به لحظه آگاهی و اطلاعاتمون رو بیشتر کنیم و به روز نگه داریم. سعی کنیم با رعایت یک حد مطلوب و متعادل از اونها استفاده کنیم. یعنی تمرکز ما بیش از حد معطوف روی یک متد بازاریابی نباشه و استراتژی اصلی تبلیغاتمون رو با توجه به شیوههای مختلف و جدید تغییر بدیم و تصحیح کنیم.
به هر حال در این جهانی که لحظه به لحظه با تغییر روبروئه، کسب و کارهایی به موفقیت بیشتر میرسن که ریسک میکنن و دادهها و نوع پردازش خودشون رو در پروژهها و بسترهای مختلف مورد آزمایش قرار میدن. چون در واقع تبلیغات به شیوۀ امروزی، یک صفحه نمایش بزرگتر از گذشته به حساب میآد که در دسترس تبلیغ کنندگان قرار گرفته؛ خب هر چقدر که ابعاد و دسترسیها بیشتر بشه قطعاً توجه افرادِ زیاد و زیادتری رو به خودش جلب میکنه.
این نکته رو هم نباید از یاد برد که دانشی که بهروز میشه رو قطعاً باید از منابع معتبر و افراد متخصص در اون حوزه یاد گرفت. چون واقعیت اینه که در روزگاری هستیم که خیلی از افراد بدون آگاهی کامل یا حتی آگاهی نصفه و نیمه نسبت به یک موضوع، اظهار نظر میکنن و خودشون رو متخصص اون حوزه معرفی میکنن.
در این بخش از اپیزود، اشارهای میکنیم به به برخی از برندهای شناخته شده مثل نیوبالانس، کوکاکولا، لامبورگینی و مکدونالدز و خیلی از برندهای دیگه که از متاورس برای تبلیغات و بازاریابی خودشون استفاده کردن. این برندها نشونههایی برای درک بهتر این موضوع هستن که متاورس، یک بستر خیلی مهم برای تبلیغات و بازاریابیه و شرکتها بهدنبال ابداع روشهای جدید برای استفادۀ منحصربهفرد از جنبههای مختلف اون هستن.
مکدونالدز رو همه ما به عنوان یکی از شرکتهای پیشگام در انواع فعالیتهای تبلیغاتی و بازاریابی میشناسیم. طبیعتاً مکدونالدز از متاورس برای فعالیتهای تبلیغاتی خودش استفاده کرده. این برند یهسری محیطهای مجازی طراحی کرده که علاقهمندان میتونن به رستورانهای مجازی مکدونالدز سفر کنن. مشتریان اونجا میتونن باهم معاشرت کنن، غذا سفارش بدن و حتی در کنسرت شرکت کنن.
یکی از فعالیتهایی که به تازگی این شرکت در سنگاپور اجرایی کرده است، پروژۀ «My Happy place» بود. در طی این پروژه افراد میتونستن وارد این فضای مجازی بشن و همبرگرهای مخصوص خودشون رو طراحی کنن. همچنین میتونستن با دوستاشون بازی کنن و جوایز دیجیتالی رو دریافت کنن.
کوکاکولا از دیگر برندهای پیشرو در متاورس به حساب میآد. این برند فعالیتهای مختلفی رو در این فضا تجربه کرده که یکی از اونها بر میگرده به معرفی محصول دیجیتالی نام Coca-Cola Zero Sugar Byte با همکاری بازی Fortnite که در سال ۲۰۲۲ معرفی شد.
این دو برند یه فضای مجازی به نام pixel point طراحی کردن. گیمرها در این جزیره مخصوص میتونستن در انواع چالشها و بازیهای اون مشارکت داشته باشن تا با ویژگیهای خاص برند کوکاکولا بیشتر آشنا بشن. البته این این موضوع به همینجا ختم نمیشه. در این بازی تلاش شد که در حین تعامل با عناصر گرافیکی و بصری، حس یک طعم جدید و مدرن رو تجربه کرد. البته این محصول به شکلی محدود در برخی از کشورها عرضه شد تا افراد بتونن هم در محیط واقعی و هم در محیط مجازی اون رو تجربه کنن. این نشوندهنده این بود که کوکاکولا میخواد پلی بین هر دو جهان واقعی و مجازی ایجاد کنه.
نگاهی به آینده تبلیغات با AR، VR و متاورس
این نکته برای ما مشخصه که با وجود تمام پیشرفتها و تغییراتی که تاکنون دربارۀ متاورس انجام شده، هنوز کارهای انجام نشدۀ زیادی باقی مونده که روبهروی بشر و کسب و کارها قرار داره. و خب این نکته هم ضروریه که معمولاً افرادی که اولین ورودیهای یک اتفاق به حساب میان، در نهایت به عنوان قدیمیترین افراد و با تجربهترین اشخاص اون حوزه شناخته میشن.
در مجموع اگه بخوایم اصلیترین مزایای این پروژه یا فناوری رو برای کاربران یادآوری کنیم، میشه به آموزش مجازی تا خرید و فروش زمین و ملک و همینطور خرید و فروش NFT اشاره کرد.
NFT که مخفف واژه Non-Fungible Token هستش، یک نوع دارایی دیجیتال بر بستر بلاکچینه که به افراد کمک میکنه مواردی مثل آثار هنریشون رو به صورت دیجیتال و به شکل تأیید شده، معتبر و با امضای خودشون به فروش برسونن.
در عصر حاضر با دو مدل کسب و کار روبهرو هستیم. یک سری، کسبوکارهایی که در محیط واقعی حضور دارن و ما بخشی از شیوۀ ارائۀ اونها رو با روی کار آمدن متاورس میتونیم متفاوت ببینیم و یک سری هم کسبوکارهایی که صرفاً از طریق متاورس و به صورت مجازی خدمات و محصولات رو ارائه میدن و اصلاً حضور فیزیکی در دنیای واقعی ندارن.
در نهایت و در یک توضیح اجمالیتر میشه گفت متاورس، VR و AR با ایجاد فضاهای تبلیغاتی مجازی، ساخت محصولات مجازی، ایجاد تجربههای شخصیسازی شده و سفارشی، تشویق مخاطبان و کاربران به تولید محتوا و اشتراک گذاری تجربیات خودشون، همکاری با تولیدکنندهها و کارفرمایان هم حوزۀ کاریشون و همینطور به وجود آوردن جامعههای کوچیک و بزرگ آنلاین به تبلیغات و تبلیغاتچیها کمک میکنن.
یه مثال یا شاید یادآوری جذاب از VR یا همون فناوری واقعیت مجازی در جلسات دادگاه و موضوعات قضاییه. چطوری؟! از اون جایی که این فناوری به نحوی باعث تجسم میشه، برای حضار در جلسه هم میتونه یه سری از شواهد رو مجسم کنه که در نحوۀ تصمیمگیری دادگاه و درک حاضرین تأثیر زیادی داره. به عنوان مثال این تکنولوژی به بازسازی صحنۀ جرم کمک زیادی میکنه و امکانی رو فراهم میکنه که قاضی و سایر افراد در جلسه بتونن درک درستی از جزئیات و اتفاقات در صحنۀ جرم داشته باشن.
پیشنهادات و منابع بیشتر
حالا وقتشه بریم یه سری هم به دنیای کتابها و تورق هیجان انگیزِ اونها بزنیم.
کتاب متاورس چیست و چگونه همه چیز را دگرگون میکند؟ نوشتۀ متیو بال (Matthew ball) یکی از منابع و کتابهای مهم و البته جذاب در زمینۀ متاورس و ارتباط اون با ارزهای دیجیتاله که تأکید داره این مفهوم، یعنی متاورس، چطور همۀ جنبههای زندگی انسانها و جامعه رو تغییر میده.
یه کتاب دیگهای هم به عنوان مبانی متاورس؛ چرا باید از هماکنون به متاورس اهمیت دهیم؟ نوشتۀ کوهریسون تری و اسکات کینی (Kohrison Terry), (Scott Kinney) وجود داره که یه جورهایی صفر تا صد تئوری متاورس رو تا این لحظه با این کتاب میشه یاد گرفت. این کتاب در مورد متاورسه و این که چرا اصلاً باید به اون اهمیت داد و سعی کرده دربارۀ تاریخچۀ متاورس و نحوۀ ورودش به جوانب مختلف صحبت کنه.
از کتابهای مناسب دیگه در این حوزه کاوش در دنیا متاورسه که میتونه گزینۀ خوبی باشه. این کتاب هم جزو کتابهای مهم این موضوعه که کتی هاکل (Cathy Hackl) متخصص فناوری متاورس اون رو نوشته.
واقعیت بینهایت نوشتۀ جرمی بایلنسون و جیم بلاسکوویچ (Jeremy Bailenson) و (Jim Blascovich) هم یک راهنمای بینظیر برای آیندۀ دیجیتالیه که شبیه یک سفر بهش وارد شدیم و تازه اولهای مسیریم. در قسمتهایی از این کتاب دو نویسندۀ اون به بررسی پرسشهای فلسفی در رابطه با زمان و واقعیت اشاره میکنن که از طریق تجربۀ دیجیتالی به وجود میان. نمیشه از این موضوع گذشت که این کتاب سال ۲۰۱۱ منتشر شده و امروز خیلی از بخشهای اون داره به واقعیت میرسه و میشه گفت حتی رسیده.
جمعبندی
امیدوارم تلاش این قسمت از صباکست باعث شده باشه به همه اون چیزهایی که دربارۀ آیندۀ تبلیغات در ذهن شما بوده چیزهای دیگهای اضافه بشه یا حداقل وظیفۀ تکمیلکردن بخشی از اون رو به عهده گرفته باشه و اینجاست که برای من بسیار جذاب میشه که شما تجربیات خودتون یا شنیدهها و دیدههاتون رو از فناوریهای AR ،VR و متاورس با ما به اشتراک بذارین.
مطمئن باشین شنیدن و خوندن دیدگاههای شما برای ما بسیار ارزشمنده و میتونه به بهبود محتوای قسمتهای آینده کمک کنه.