شاید برایتان تعجبآور باشد، اما تبلیغاتی که مخاطبان را به اشتراکگذاری و خرید وادار میکنند معمولاً در دو کلمه خلاصه میشوند: تبلیغات احساسی. مطالعات نشان میدهد که افراد برای تصمیمگیری دربارۀ یک برند، بهجای اطلاعات، به احساسات متکی هستند. درواقع، آنچه بر قصد خرید افراد تأثیرگذاری بیشتری دارد، پاسخهای احساسی به تبلیغات است نه محتوای آگهی.
داگلاس ون پرات، نویسندۀ کتاب Unconscious Branding، در Fast Company مینویسد:
«حیرتانگیزترین حقیقت این است که ما حتی به راهحلهای منطقی فکر نمیکنیم، بلکه طرز استدلال خود را نیز احساس میکنیم. احساسات زیرلایهاند، لایۀ زیرین مدار عصبی که حتی زیربنای تفکر منطقی قرار میگیرند. احساسات مانع تصمیمگیری نمیشوند، آنها پایۀ تصمیمگیریها را میسازند!»
اما برندها چگونه میتوانند از احساسات برای ترغیب مخاطبان خود به خرید استفاده کنند؟ در این مطلب از ویپدیا به این موضوع میپردازیم.
تبلیغات احساسی چیست؟
تبلیغات احساسی (Emotional Advertising) و بازاریابی احساسی (Emotional Marketing) از پیامهای متقاعدکنندهای استفاده میکنند که واکنش عاطفی مصرفکنندگان را برمیانگیزند. کسبوکارها اغلب از تکنیکهای تبلیغات احساسی برای القای یک نیاز به مصرفکننده و ترویج محصولات و خدمات خود برای برآوردهکردن آن نیاز استفاده میکنند. به همین ترتیب، بازاریابی و تبلیغات احساسی معمولاً فقط به یک احساس منفرد توجه میکند که میتواند بر مشتریان برای اقدام یا تصمیمگیری تأثیر بگذارد؛ احساساتی مانند شادی، غم، ترس و خشم.
یکی از راههای نزدیکشدن به بازاریابی احساسی از طریق مثلث بلاغی است. سه ضلع این مثلث عبارتاند از: گوینده (Ethos)، مخاطب (Patos) و پیام (Logos). استراتژی تبلیغاتی شما شامل هرسۀ این عناصر خواهد بود و تبلیغات احساسی به شما امکان میدهد پیامی خلق کنید که با مخاطبان ارتباط برقرار میکند.
۵ مزیت کلیدی تبلیغات احساسی
Unruly که هر سال بهترین تبلیغات ویروسی را رتبهبندی میکند دریافت که بیشترین اشتراکگذاری تبلیغات در سال ۲۰۱۵ بهشدت بر محتوای احساسی، بهویژه دوستی، الهام، گرما و شادی متکی است. بهطور مثال، میتوان به تبلیغات احساسی Friends Furever اندروید و Unlikely Best Friends کلینکس اشاره کرد.
اگرچه رویکرد برندها همیشه اینطور نبوده است. در دهۀ ۱۹۹۰ و اوایل دهۀ ۲۰۰۰، تبلیغکنندگان بیشتر به طنز و طعنه توجه داشتند. تبلیغات احساسی به کسبوکارها کمک میکند تا پیامهای مهم را با مخاطبان به اشتراک بگذارند و محصولات و خدمات خود را بفروشند. شما میتوانید برای دستیابی به اهداف تجاری خود، ۵ مزیت زیر را در تبلیغات احساسی کسبوکارتان در نظر بگیرید:
۱) احساسات، باعث برقراری ارتباط میشود
تحریک احساسات مخاطبان، برقراری ارتباط با آنها را آسانتر میکند. هنگامی که مصرفکنندگان در ارتباط با یک برند یا کسبوکار درگیر احساسات و عواطف میشوند، به احتمال زیاد خرید میکنند، از خدمات استفاده میکنند و بهطور کلی از کسبوکار حمایت میکنند.
این امر، خود به وفاداری مشتری و افزایش احتمالی طرفداران برند منجر میشود. طبق نتایج یک مطالعه، ارزش طول عمر مشتریانی که از نظر عاطفی با یک برند ارتباط برقرار کردهاند، ۳۰۶٪ بیشتر است. همین مطالعه نشان میدهد که ۷۱٪ از مشتریانی که با یک برند ارتباط عاطفی برقرار میکنند، احتمالاً آن برند را به دیگران نیز توصیه میکنند.
۲) احساسات، برندها را بهیادماندنیتر میکند
برانگیختن واکنش عاطفی، به مصرفکنندگان کمک میکند تا برند شما را به خاطر بسپارند. اگر محتوای شما برای مخاطبان متمایز باشد و مدت طولانی در خاطرات آنها بماند، به احتمال زیاد در آینده نیز کسبوکار شما را مترادف با برآوردهکردن یک نیاز خاص به خاطر میآورند.
تحقیقات نشان میدهد که افراد خاطرات دور و درازی از رویدادهای حامل بار عاطفی دارند. این موضوع به حیطۀ بازاریابی نیز تعمیم پیدا میکند. بهعبارت سادهتر، با ارائۀ تبلیغاتی که بر مخاطبانتان تأثیر عاطفی میگذارد، احتمال اینکه محتوا و درنتیجه برند شما در ذهن آنها بماند بسیار بیشتر است.
۳) تبلیغات احساسی، روی تصمیمگیری مشتریان تأثیر میگذارد
مشتریانی که با روشهای تبلیغاتیِ یک برند ارتباط عاطفی برقرار میکنند، احتمالاً به فراخوان به اقدامهای آن برند واکنش نشان میدهند. تبلیغات احساسی میتواند بر تصمیمات خرید مصرفکنندگان تأثیر بگذارد و آنها را به تعامل با کسبوکار شما ترغیب کند که درنهایت به فروش بیشتر و افزایش درآمد منجر میشود.
۴) محتوای تبلیغات احساسی، قابلیت اشتراکگذاری دارد
وقتی مردم بتوانند با پیام یک برند ارتباط عاطفی برقرار کنند، آن محتوا را بیشتر به اشتراک میگذارند. تبلیغات احساسی، محتوای مرتبط را در اختیار مخاطبان میگذارد، آنها را تحتتأثیر قرار میدهد و ترغیبشان میکند تا آن را در شبکههای اجتماعی خود به اشتراک بگذارند. مردم عاشق بهاشتراکگذاری محتوایی هستند که احساساتشان را برمیانگیزد. این امر، هم درمورد احساسات مثبت و هم احساسات منفی صادق است. از طریق تبلیغات احساسی و محتوای قابل اشتراکگذاری، میتوانید از محاسن محتوای تولیدشده توسط کاربر (UGC) استفاده کنید.
۵) تبلیغات احساسی میتواند نتایج بهتری در بر داشته باشد
یک مطالعه نشان داده است که تبلیغات با بار عاطفی، مؤثرتر از تبلیغات با محتوای منطقیتر عمل میکند. این مطالعه میزان موفقیت را به ترتیب ۳۱ و ۱۶ درصد بیان میکند. به عبارت دیگر، یک پیام احساسی در مقایسه با محتوای منطقی، شانس موفقیت شما را تقریباً ۲ برابر میکند.
۴ قلاب احساسی مؤثر برای خلق تبلیغات احساسی
همانطور که قبلاً گفته شد، تبلیغات احساسی اغلب از یک احساس واحد برای تأثیرگذاری استفاده میکنند. قدرتمندترین احساسات انسانی بیشترین شانس موفقیت را دارند. از لحاظ تاریخی، شش احساس اصلی را در انسانها تشخیص دادهاند: شادی، تعجب، ترس، انزجار، عصبانیت و غم.
بااینحال، در سال ۲۰۱۴، مؤسسۀ علوم اعصاب و روانشناسی آمریکا تحقیقاتی را انتشار داد و در آن بیان کرد که تمایز بین چهار مورد از این احساسات، براساس تعاملات و ساختارهای اجتماعی است. درعوض، عواطف انسانی بر چهار احساس اصلی استوار است:
- شادی؛
- غم؛
- ترس/تعجب؛
- خشم/انزجار.
براساس این چهار دسته، برندها چگونه میتوانند از احساسات برای ایجاد ارتباط با مخاطبان استفاده میکنند؟
۱) غم = کلیک بیشتر
احساس غم و اندوه به کلیکهای بیشتر منجر میشود؛ زیرا غم و اندوه ارتباط و همدلی را برمیانگیزد. نکتۀ مهم این است که همدلی به ایجاد انگیزه برای کمک به دیگران و نوعدوستی میانجامد. به همین دلیل است که در تبلیغات ASPCA از عکسها و موسیقی غمگین برای تشویق کمکهای مالی استفاده میشود.
هدف از تبلیغات ASPCA تشویق مردم به جلوگیری از ظلم به حیوانات است. هر روز حیوانات زیادی رها شده و مورد آزار قرار میگیرند. تبلیغات ASPCA به بینندگان میگوید که حیوانات موجودات زندهای هستند که به غذا، سرپناه و مراقبت نیاز دارند.
هرچند احتمالاً کسبوکار شما نیازی به کمک مالی ندارد، اما اگر از غم و اندوه بهدرستی در تبلیغات خود استفاده کنید همچنان به کلیک تبدیل میشود؛ زیرا افراد پس از تجربۀ احساس غم تمایل دارند بهگونهای حق خود را به آن ادا کنند.
۲) خشم/انزجار = محتوای ویروسی
وقتی مردم احساس خشم یا انزجار میکنند، تمایل دارند آن را تخلیه کنند، که به پخششدن محتوا منجر میشود. بنابراین، زمانی که میخواهید از بازاریابی ویروسی استفاده کنید، باید خشم و احساسات انسانی مرتبط را در تبلیغات خود بگنجانید. تحقیقات نیز ارتباط بین برانگیختن اضطراب و خشم و افزایش انتشار یا ماهیت ویروسی محتوا را تأیید کرده است.
بسیاری از کمپینهای سیاسی بر ایجاد خشم از طریق تبلیغات احساسی تمرکز میکنند. آنها جنبههایی از مخالفان خود را برجسته میکنند که میدانند خشم مردم را برمیانگیزد و از این طریق هواداران زیادی را با خود همسو میکنند.
۳) شادی = سهم بیشتر
اگر میخواهید محتوایتان بیشتر به اشتراک گذاشته شود، روی شادی تمرکز کنید. تحقیقات نشان میدهد که محتوای مثبت و اخبار خوب سریعتر در شبکههای اجتماعی همرسان میشود. کوکاکولا طی چندین دهه کمپینهایی را اجرا میکند که باعث خوشحالی مخاطبان میشود.
۴) ترس/تعجب = وفاداری
ترس یک غریزۀ طبیعی است؛ غریزهای که به ما کمک میکند تا در برابر تهدیدات واکنش مناسب نشان دهیم و شانس بقای خود را افزایش دهیم. ترس باعث ایجاد اضطرار میشود و ما را وادار به اقدام میکند. انسانها وقتی ترس یا تعجب را تجربه میکنند، میخواهند چیزهای آشنا و راحت را دستاویز قرار دهند؛ بنابراین ترغیب میشوند تا به برند شما بچسبند، چون برایشان آشناست. این امر، به وفاداری به برند منجر میشود.
بسیاری از بازاریابان در استفاده از احساس ترس تردید دارند؛ زیرا نمیخواهند احساسات منفی با برندشان مرتبط باشد. اما اگر این کار را بهدرستی انجام دهید، میتوانید کسبوکارتان را بهعنوان یکی از معدود چیزهای خوب در دنیای ترسناک یا غافلگیرکننده معرفی کنید. در برخی موارد، ترس یک احساس بسیار مؤثر است، بهویژه اگر بخواهید مخاطبان را به اقدام فوری سوق دهید. WWF کمپینی را با استفاده از ترس ایجاد کرد تا بر اهمیت متوقفکردن تغییرات اقلیمی تأکید کند. در این آگهی نوشته شده بود: «تغییرات اقلیمی را متوقف کنید، پیش از آنکه شما را تغییر دهد» و مردی را با سر ماهی نشان میداد؛ تصویری وحشتناک.
۶ تکنیک کارآمد برای تبلیغات احساسی
تبلیغات احساسی شامل طیف وسیعی از رویکردها برای ارتباط با مخاطبان و تأثیرگذاری بر رفتار مصرفکننده است. در ادامه ۶ تکنیک بازاریابی احساسی معرفی میشود که میتوانید در برنامۀ تبلیغاتی خود بگنجانید:
۱) برانگیختن واکنشهای احساسی مثبت مخاطبان
تکنیکهای تبلیغات احساسی که واکنشهای احساسی مثبت مصرفکنندگان را برمیانگیزد، پیامهای متقاعدکنندهای را منتقل میکند: شادی، امید، تسکین، عشق، هیجان یا دیگر احساسات مثبت. با تمرکز بر احساسی که میخواهید در مشتریان شما ایجاد شود، تبلیغات احساسی را برای برانگیختن واکنش مثبت آنان به کار بگیرید. ایجاد یک تجربۀ احساسی مثبت میتواند بر نحوۀ درک مخاطبان از برند شما و ارتباط با ارزشهای کسبوکارتان تأثیر بگذارد.
۲) برانگیختن واکنشهای احساسی منفی مخاطبان
گاهی کسبوکارها از استراتژیهای بازاریابی و تبلیغاتی استفاده میکنند که واکنشهای احساسی منفی مخاطبان را برمیانگیزد. بهطور مثال، یک سازمان غیرانتفاعی ممکن است بر نگرانی، ترس یا حتی خشم تمرکز کند تا پیام مهمی را به مخاطبان برساند و آنها را متقاعد کند تا برای حمایت از یک هدف یا مبارزه با یک بیعدالتی اقدام کنند. بسته به پیام و پیشنهادهای برند، ایجاد یک پاسخ احساسی منفی در مخاطبان میتواند تأثیرات پایداری بر نحوۀ ارتباط آنها با مأموریت و ارزشهای برند داشته باشد.
۳) گفتن داستانی که به مخاطب مربوط میشود
داستانسرایی یکی از رایجترین شکلهای تبلیغات است و شما میتوانید از آن برای برانگیختن واکنشهای احساسی مثبت و منفی استفاده کنید. کسبوکارهایی که در بازاریابی خود داستان میگویند، اغلب بر دادههای مصرفکننده بهمنظور ایجاد محتوای مرتبط، جذاب و معنادار برای مشتریان خود متکی هستند. بنابراین اگر قصد دارید از طریق روشهای تبلیغاتی داستان بگویید، از اطلاعات مهم مشتری برای خلق محتوا و معنادارترکردن آن استفاده کنید.
۴) استفاده از رنگهای تداعیکننده
این تکنیک بر استفاده از روانشناسی رنگها برای برانگیختن پاسخهای عاطفی مصرفکنندگان تمرکز دارد. بر این اساس، مصرفکنندگان میتوانند در عرض چند ثانیه و با توجه به رنگهای مورد استفاده در تبلیغ، یک درک ناخودآگاه درمورد محصولات، خدمات و برندها داشته باشند. این روش به کسبوکارها کمک میکند تا پیامهای متقاعدکنندۀ خود را با تصاویر و گرافیکهای جذاب همراه کنند و بدین ترتیب بر مصرفکنندگان برای تصمیمگیری خرید یا انجام یک اقدام خاص تأثیر بگذارند.
۵) ارائۀ اطلاعات تکاندهنده
بسیاری از شرکتها از حقایق تکاندهنده، آمار یا اطلاعات مهم دیگر برای ارتباط با مخاطبان و ایجاد انگیزه در آنها جهت اقدام یا تصمیمگیری سریع استفاده میکنند. نمونهای عالی از بازاریابی احساسی با این روش، یک مؤسسۀ غیرانتفاعی است که برای اهداف سلامتی یا تندرستی پول جمع میکند. این مؤسسه ممکن است حقایق مهمی را درمورد یک موضوع در محتوای تبلیغاتی خود بگنجاند تا توجه مخاطبان را جلب کند و با اهداکنندگان بالقوه ارتباط بگیرد؛ زیرا اطلاعات تکاندهنده میتواند واکنش احساسی قوی ایجاد کند.
۶) پرسیدن پرسشهای تحریکآمیز
شرکتهایی که در استراتژی تبلیغاتی خود سؤالات تحریکآمیز میپرسند میتوانند مشتریان را تحتتأثیر قرار دهند تا مدت طولانیتری دربارۀ یک محصول یا خدمت فکر کنند و درنهایت بر نحوۀ درک مصرفکنندگان تأثیر بگذارند؛ اینکه چگونه پیشنهاد یک برند میتواند نیازی را برآورده کند، مشکلی را حل کند یا به آنها در انجام کاری کمک کند.
نکاتی درمورد نحوۀ اجرای تبلیغات احساسی
ایجاد یک حس خاص در مخاطبان، روشی مؤثر برای جذب آنهاست، هرچند میتواند چالشبرانگیزتر از آن چیزی باشد که در وهلۀ اول به نظر میرسد؛ زیرا:
- شما یک احساس خاص را هدف قرار میدهید، اما تضمینی وجود ندارد که مخاطبان همانطوری که شما میخواهید احساس کنند.
- اگر زیادهروی کنید (مخصوصاً وقتی صحبت از خشم، ترس و غم باشد) میتواند نتیجۀ معکوس داشته باشد، درنتیجه ممکن است مخاطبان از شما ناراضی و خشمگین شوند. بهطور مثال، تبلیغات شرمآور پپسی با کندال جنر را در نظر بگیرید: هدف برانگیختن احساس امید و شادی در بینندگان بود، اما درعوض به جنجال و خشم نسبت به پپسی منجر شد.
با درنظرگرفتن این موضوع، اگر قصد دارید از تبلیغات احساسی استفاده کنید، باید نکات زیر را در نظر داشته باشید:
مخاطبان خود را بشناسید و به درک عمیقتری از آنها برسید
شما نمیتوانید احساسات واقعی کسی را برانگیزید، بدون اینکه او را بشناسید. بهطور مثال، اگر برای یک غریبه در خیابان جوک تعریف کنید، نباید انتظار داشته باشید که حتماً به جوک شما بخندد؛ چون شما حس شوخطبعی او را نمیشناسید. در مورد تبلیغات هم همینطور است: باید ابتدا مخاطبان هدف خود را بشناسید. به همین دلیل است که تعریف پرسونای خریدار اهمیت دارد.
ما اینجا درمورد ارتباط عاطفی صحبت میکنیم، و تنها راه برای رسیدن به قلب مخاطبان، درک آنها در سطحی صمیمیتر است. عمیقترین ترسها، قویترین خواستهها، چالشها و انگیزههای آنها چیست؟
پرسونای خریدار به شما کمک میکند تا ترسها، نیازها، خواستهها، نقاط درد و جمعیتشناسی بخشهای مختلف مخاطبان خود را مشخص کنید. با شناخت مخاطب، تشخیص اینکه چه چیزی آنها را خوشحال، عصبانی و غمگین میکند راحتتر است. اگر ترسهای خاص آنها را بشناسید، ارائۀ تبلیغاتی که این ترسها را تحتتأثیر قرار میدهد، آسانتر میشود.
هنگام برنامهریزی برای بازاریابی احساسی، عوامل جمعیتشناختی مانند سن، مکان و سایر دادهها را در نظر بگیرید. بهطور مثال، اگر شرکت شما در یک جامعۀ ساحلی فعال است، از طریق گفتن یک داستان متقاعدکننده درمورد مکان، احساسات مثبت مخاطبان را برانگیزید.
از داستانسرایی برای ایجاد تعامل عاطفی استفاده کنید
برای اینکه مخاطب احساسی پایدار داشته باشد، به یک پیشزمینه نیاز دارد. بهطور مثال، یک عکس از یک نوزاد ممکن است باعث ایجاد حس شادی در مردم شود، اما آنها نمیدانند که دقیقاً از چه چیزی خوشحالاند. پس، آن احساس زودگذر خواهد بود. اما اگر از طریق داستانسرایی زمینهچینی لازم صورت بگیرد، تأثیر بیشتری خواهد داشت.
مثلاً شاید این نوزاد توسط زوجی به فرزندی پذیرفته شده باشد که بیش از یک دهه در تلاش برای بچهدارشدن بودهاند. در درون آن داستان، شما دو شخصیت اصلی (زن و شوهر)، یک درگیری یا گره (ناتوانی در بچهدارشدن) و یک راهحل یا گرهگشایی (تصمیمگیری آنها برای پذیرش فرزند) ارائه میدهید. مخاطبان با آن شخصیتها و درگیری آنها ارتباط برقرار میکنند؛ درنتیجه احساسی که تجربه میکنند ماندگار خواهد بود.
محتوای معتبر تولید کنید
هیچکس دوست ندارد با احساساتش بازی شود. مخاطبان باهوشاند و اغلب میتوانند تشخیص دهند که یک برند یا سازمان چه زمانی در روشهای تبلیغاتی خود صادق نیست.
تبلیغ پپسی را که پیش از این گفتیم به یاد بیاورید. مخاطبان بلافاصله احساس کردند که پیام تبلیغ «نمیتوانیم همه با هم کنار بیاییم» فیک، نامعتبر، بیملاحظه و بیاعتنا به مسائل اجتماعی -بهخصوص در آن برهۀ زمانی- است. اگر میخواهید احساسات واقعی مخاطبان خود را برانگیزید، باید خود واقعیتان باشید.
طراحی خلاقانه را فراموش نکنید
تصاویر جذاب، طرحهای گیرا و رنگهای تداعیکننده همگی میتوانند با هم کار کنند تا مشتریان شما را درگیر کنند و بر نحوۀ نگرش آنها به پیام شما تأثیر بگذارند. معروف است که رنگ تأثیر عاطفی زیادی بر انسان دارد. بهطور مثال، آبی اثر آرامشبخش دارد، درحالیکه قرمز ممکن است باعث افزایش ضربان قلب شود. بهعنوان یک بازاریاب، میتوانید از رنگ برای افزایش جذابیت احساسی محتوای بازاریابی خود استفاده کنید.
نوع موسیقی مورد استفاده را نیز در نظر داشته باشید؛ زیرا موسیقی میتواند تأثیر زیادی بر واکنش احساسی مخاطبان شما داشته باشد. اهمیت موسیقی در تبلیغات را پیش از این بهتفصیل بررسی کردهایم.
۴ نمونه از تبلیغات احساسی موفق
در ادامه ۴ نمونه از تبلیغات احساسی موفق را معرفی میکنیم که میتوانید برای تلاشهای بازاریابی خود از آنها الهام بگیرید.
۱) ویدئوی «اولین بوسه» برند Wren
در سال ۲۰۱۴، برند پوشاک Wren نشان داد که چگونه تبلیغات احساسی میتواند ویرال شود. ویدئوی «اولین بوسه» این برند که زوجهای غریبهای را در حال بوسیدن همدیگر برای اولین بار نشان میداد، به افزایش فروش تقریباً ۱۴۰۰۰درصدی منجر شد. موفقیت این تبلیغ، ناشی از احساسات شدید در ویدئو و این واقعیت است که نام تجاری فقط بهصورت نامحسوس ذکر شده است.
۲) تبلیغ «متشکرم، مامان» P&G
P&G یک نمونۀ عالی از تبلیغات احساسی را در تبلیغ خود با عنوان «متشکرم، مامان»، قبل از بازیهای المپیک زمستانی ۲۰۱۴ سوچی ارائه داد. این آگهی درمورد ارتباطات عاطفی مادران و فرزندانشان است و نشان میدهد که مادران المپیکیها چگونه از آنها حمایت کردهاند تا به جایی که هستند برسند. این تبلیغ، احساسات یکی از گروههای مخاطب P&G، یعنی مادران را هدف قرار میدهد و باعث میشود آنها احساس کنند که برای شرکت ارزشمندند.
۳) ویدئوی «مثل مادر محافظت کن» Lysol
نمونۀ دیگری از تبلیغات احساسی که برمبنای احساسات یک مادر پیش میرود، مربوط به برند Lysol است. لایسول در تبلیغ خود، «مثل مادر محافظت کن»، مادران انسان را با همتایان حیوانی جایگزین میکند تا به یک نکتۀ بسیار ساده درمورد قدرت شدید مادران اشاره کند. این تبلیغ با هدف توانمندسازی مادران و همچنین ایجاد اعتماد به برند ایجاد شده است. Lysol یک تولیدکنندۀ محصولات بهداشتی و ضدعفونیکنندۀ آمریکایی است که به کشتن میکروبها مشهور است.
۴) کمپین «متفاوت فکر کن» اپل
کمپین «متفاوت فکر کن» اپل آنقدر موفق بود که در سال ۱۹۹۸ جایزۀ امی بهترین فیلم تجاری را به دست آورد. اپل بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۲ از این شعار استفاده کرد. این کمپین، موضوع استقبال از تغییر وضعیت موجود و نوآوری را دستمایه قرار داد.
در این تبلیغ انگیزشی، شخصیتهای بزرگ و الهامبخش قرن بیستم نظیر آلبرت اینشتین، باب دیلن، ریچارد برانسون، توماس ادیسون، ماریا کالاس، ماهاتما گاندی، آلفرد هیچکاک، فرانک لوید رایت، پابلو پیکاسو و… دیده میشوند. اکثر این چهرهها قهرمانان شخصی استیو جابز بودند.
سخن پایانی
به نظر میرسد که مردم بیشتر مستعد خریدهای احساسی هستند تا خریدهای آگاهانه؛ به همین دلیل است که تبلیغات تجاری چیزی فراتر از توضیح یک محصول است. استفاده از احساسات در تبلیغات میتواند آگاهی از برند و وفاداری مشتری را افزایش دهد. ضمن اینکه تبلیغات احساسی قابلیت فوقالعادهای برای ویروسیشدن دارند.
بهمنظور ارائۀ تبلیغات احساسی مؤثر، درک عمیق مخاطبان و ترسها، خواستهها، نیازها و نقاط دردی که آنها را برای اقدام ترغیب میکند مورد نیاز است. آژانس تبلیغات آنلاین صباویژن میتواند در این زمینه به شما کمک کند.