در ابتدا یک گیاهشناس، واژۀ اکوسیستم را برای توصیف جامعهای از موجودات زنده استفاده کرد؛ موجوداتی که با یکدیگر و محیطشان (هوا، آب، زمین و…) دائماً در تعامل هستند، تکامل مییابند و بهطور مشترک با تغییرات خارجی سازگار میشوند. تقریباً پس از سه دهه جیمز مور، یک استراتژیست کسبوکار، این مفهوم بیولوژیکی را در مقالۀ خود استفاده کرد. او در مقالۀ خود شرکتهایی را که در دنیای تجارت بهطور بههمپیوسته و فزایندهای فعالیت میکنند، با جامعهای از موجودات زنده که برای بقا وفق یافته و تکامل مییابند، مقایسه کرد.
مور پیشنهاد کرد که یک سازمان نه بهعنوان یک شرکت واحد در یک صنعت، بلکه بهعنوان عضوی از یک اکوسیستم کسبوکار (Business Ecosystem)، با شرکتکنندگانی که در صنایع مختلف فعالیت میکنند، در نظر گرفته شود. او اکوسیستم کسبوکار را شبکهای از سازمانها و افراد در نظر گرفت که برای ایجاد و انتشار کالاها و خدمات با یکدیگر تعامل دارند و به یکدیگر وابسته هستند.
در این مطلب از بلاگ صباویژن به مفهوم اکوسیستم کسبوکار، مزایا و ویژگیهای آن پرداختهایم.
تعریف اکوسیستم کسبوکار
اکوسیستم کسبوکار شبکهای از سازمانها و افراد است که برای ایجاد و انتشار کالاها و خدمات با یکدیگر تعامل دارند و به یکدیگر وابسته هستند. این یک سیستم پیچیده و پویا شامل تأمینکنندگان، مشتریان، رقبا و سایر نهادهایی است که میتوانند بر یک تجارت تأثیر بگذارند. درواقع در یک Business Ecosystem، هر شرکت بر دیگر سازمانها تأثیر گذاشته و از طرفی نیز تحتتأثیر قرار میگیرد و یک رابطۀ دائماً در حال تکامل ایجاد میکند. هر عضو برای زندهماندن و ادامۀ بقا در اکوسیستم، باید انعطافپذیر و سازگار باشد.
یکی از جنبههای کلیدی این اکوسیستم، رقابت است. همانطور که گفتیم، شرکتها باید در این فضا برای منابع، مشتریان و سهم بازار با یکدیگر رقابت کنند. این رقابت میتواند اشکال مختلفی را، از جنگ قیمت گرفته تا تمایز محصول یا ادغام و تملک، داشته باشد.
اصطلاح «اکوسیستم» برای انتقال این ایده استفاده میشود که یک سازمان بهصورت مجزا وجود ندارد، بلکه بخشی از یک سیستم بههمپیوستۀ بزرگتر است.
شرکت نهتنها تحتتأثیر رقبای مستقیم خود، بلکه تحتتأثیر طیف گستردهای از ذینفعان مانند تأمینکنندگان، مشتریان، تنظیمکنندهها و حتی جامعه نیز هستند. این درک از محیط کسبوکار برای شرکتها، بهمنظور هدایت و موفقیت در دنیای در حال تغییرِ تجارت امروز، حیاتی است. اکوسیستم همچنین تحتتأثیر عوامل خارجیای است که میتوانند بر رقابتپذیری و دوام برندها در داخل اکوسیستم تأثیر بگذارند.
از طرفی، این اکوسیستم تحتتأثیر عوامل خارجی مانند تغییرات در فناوری، شرایط اقتصادی و مقررات دولتی نیز قرار دارد. این عوامل خارجی میتوانند تأثیر قابل توجهی بر رقابتپذیری و دوام شرکتها بگذارند.
اجزای کلیدی اکوسیستم کسبوکار
اجزای کلیدی یک اکوسیستم کسبوکار موجودیتهای مختلفی هستند که آن را تشکیل میدهند و برای ایجاد و انتشار کالاها و خدمات با یکدیگر تعامل دارند. این اجزا عبارتاند از:
- شرکتها: شرکتهای موجود در این اکوسیستم بازیگران اصلی هستند که کالاها و خدمات را ایجاد و منتشر میکنند. این شرکتها به ۳ دستۀ تولیدکنندگان، واسطهها و مشتریان تقسیم میشوند.
- تأمینکنندگان: تأمینکنندگان مواد خام، اجزاء و خدماتی را که شرکتها برای تولید کالاها و خدمات خود به آن نیاز دارند، ارائه میکنند. آنها را میتوان به ۳ دسته تقسیم کرد: تأمینکنندگان کالا، تأمینکنندگان خدمات و تأمینکنندگان دانش.
- مشتریان: مشتریان افراد و سازمانهایی هستند که کالاها و خدمات تولیدشده توسط شرکتهای درون اکوسیستم را خریداری و استفاده میکنند.
- رقبا: رقبا شرکتهای دیگری در اکوسیستم هستند که کالاها و خدمات مشابه یا جایگزین را ارائه میدهند. اینها نقشی کلیدی در شکلدادن به پویایی اکوسیستم از طریق جنگ قیمت، تمایز محصول و سایر استراتژیهای رقابتی دارند.
- رگولاتورها (Regulators): رگولاتورها نهادها و سازمانهای دولتی هستند که قوانین و مقررات حاکم بر فعالیتهای شرکتها را اجرا میکنند. همانطور که مشخص است، این سازمانها نقشی کلیدی در شکلدادن به پویایی اکوسیستم از طریق ایجاد قوانین و استانداردها دارند.
- بازیگران نوآوری: بازیگران نوآوری موجودیتهایی هستند که دانش، فناوریها و مدلهای کسبوکار جدید را تولید میکنند. آنها را میتوان به ۳ دستۀ دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی و استارتاپها دستهبندی کرد.
- تجهیزکنندگان زیرساخت: این تأمینکنندگان درواقع نهادهایی هستند که زیرساختهای فیزیکی، دیجیتالی و اجتماعی را فراهم میکنند تا اکوسیستم پیشرفت و رشد کند.
- ارکستراتورهای اکوسیستم (Ecosystem orchestrators): مدیران درواقع کارگزاران و مباشران اکوسیستم هستند که فعالیتهای آن را هدایت و هماهنگ میکنند.
هدف اکوسیستم کسبوکار چیست؟
هدف اکوسیستم کسبوکار ایجاد ارزش برای همۀ اعضای خود، از طریق مبادلۀ کالا و خدمات است. این ارزش از طریق فرایند همکاری و رقابت بین موجودات مختلف درون اکوسیستم ایجاد میشود و درنهایت رونق اقتصادی بیشتر را برای جامعه رقم میزند. بهطور دقیقتر، هدف این نوع اکوسیستم بهعنوان یک کل، تقویت نوآوری و رشد، همراه با فراهمکردن محیطی است که شرکتها را به رقابت و همکاری تشویق میکند. این همکاری درنهایت به توسعۀ محصولات و خدمات و کشف بازارهای جدید منجر میشود.
از طرفی، هدف این اکوسیستم در کسبوکارهای فردی، ارائۀ کالاها و خدمات ارزشمند به مشتریان و ایجاد روابط سودمند با تأمینکنندگان و سایر شرکاست تا درنهایت به درآمد پایدار منجر شود.
۴ مزیت اکوسیستم کسبوکار
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، اهمیت اصلی این نوع اکوسیستم، رقمزدن رونق اقتصادی بیشتر برای جامعه است. در ادامه به مزیتهای دیگر آن پرداختیم.
- تبادل کالا و خدمات را تسهیل میکند: این نوع اکوسیستم، بستری را برای شرکتها در تجارت کالاها و خدمات فراهم میکند که خود برای همۀ اعضای اکوسیستم سودده است.
- از نوآوری حمایت میکند: رقابت و همکاری در این اکوسیستم، شرکتها را به پیشرفت و نوآوری مدام سوق میدهد که به توسعۀ محصولات و خدمات جدید و کشف بازارهای جدید منجر میشود. از طرفی، از ایجاد بازار انحصاری جلوگیری میکند.
- کارایی را افزایش میدهد: این نوع اکوسیستم با عملکرد خوب میتواند به افزایش کارایی منجر شود؛ زیرا شرکتها میتوانند در شایستگیهای اصلی خود تخصص داشته باشند و برای خدمات تکمیلی به سایر اعضا تکیه کنند.
- تابآوری را بهبود میبخشد: این نوع اکوسیستم به شرکتها اجازه میدهد منابع و دانش را به اشتراک بگذارند، که میتواند به آنها کمک کند تا در مواجهه با رکود اقتصادی یا سایر چالشها انعطافپذیرتر باشند.
۴ نمونه از اکوسیستم کسبوکار
نمونههای زیادی از اکوسیستمهای تجاری در طیف وسیعی از صنایع وجود دارد. در ادامه به چند نمونه اشاره کردیم:
- اکوسیستم تلفن همراه: این اکوسیستم شامل شرکتهای تولیدکنندۀ تلفن همراه مانند اپل و سامسونگ، و همچنین شرکتهای تولیدکنندۀ نرمافزار و اپلیکیشنهای تلفن همراه مانند گوگل و فیسبوک میشود. همچنین، شامل شرکتهایی است که خدمات تلفن همراه ارائه کرده و یا لوازم جانبی آن را تولید میکنند.
- اکوسیستم خودرو: این اکوسیستم شامل شرکتهای تولیدکنندۀ خودرو مانند فورد و تویوتا است. از طرفی، شرکتهایی که قطعات و زیرسیستمهای خودرو یا خدمات نگهداری و تعمیرات را ارائه میکنند، شامل این اکوسیستم میشوند.
- اکوسیستم خرده فروشی: این اکوسیستم شامل شرکتهایی است که فروشگاههای فیزیکی مانند Walmart و Target و همچنین خردهفروشان آنلاین مانند Amazon و Alibaba را اداره میکنند. از طرفی، این اکوسیستم شامل شرکتهایی که خدمات لجستیک و تحویل را ارائه کرده (مانند FedEx و UPS) و شرکتهایی که سیستمهای پرداخت را ایجاد و مدیریت میکنند نیز میشود.
- اکوسیستم بازی: این اکوسیستم شامل شرکتهایی است که بازیهای ویدئویی را توسعه داده و منتشر کرده، یا سختافزارهای بازی ایجاد میکنند. از طرفی، سازمانهایی مانند Steam که خدمات پخش و توزیع را ارائه داده یا دستگاههای جانبی ایجاد میکنند، عضو این نوع اکوسیستم هستند.
اینها فقط چند نمونه از این نوع اکوسیستم هستند. بسیاری دیگر در طیف وسیعی از صنایع وجود دارند. اکوسیستم کسبوکار مفهومی است که دائماً در حال تحول است؛ بازیکنان جدید و فناوریهای جدید میتوانند پویایی و شکل اکوسیستم را در مدتزمان کوتاهی تغییر دهند.
تأثیر اکوسیستم کسبوکار بر مشتریان
یک اکوسیستم کسبوکار میتواند مشتریان را از طرق مختلفی تحتتأثیر قرار دهد. برخی از راههایی که این اکوسیستم میتواند از طریق آنها بر مشتریان تأثیر بگذارد عبارتاند از:
- دردسترسبودن و تنوع محصول: حضور یا عدم حضور شرکتهای خاص در یک اکوسیستم کسبوکار میتواند بر دردسترسبودن و تنوع محصولات مورد نیاز مشتریان، تأثیر بگذارد. بهطور مثال، یک اکوسیستم قوی از تأمینکنندگان و تولیدکنندگان ممکن است به وجود طیف وسیعتری از محصولات برای انتخاب مشتریان منجر شده و باعث کاهش هزینه شود، درحالیکه یک اکوسیستم ضعیف ممکن است گزینههای آنها را محدود کند.
- کیفیت و عملکرد محصول: رقابت در این اکوسیستم میتواند شرکتها را بهسمت بهبود کیفیت و عملکرد محصولات خود سوق دهد تا رقابتی باقی بمانند. این مهم میتواند با دسترسی مشتریان به محصولات بهتر، برای آنها سودده باشد.
- نوآوری محصول: نوآوری در این نوع اکوسیستم میتواند به توسعۀ محصولات جدید و بهبودیافته منجر شود. بدیهی است که در همین راستا دسترسی مشتریان به فناوریها و ویژگیهای جدید آسانتر خواهد شد.
- قیمت مناسبتر محصول: رقابت در این نوع اکوسیستم میتواند قیمتها را کاهش دهد و به مشتریان امکان دسترسی به محصولات مقرونبهصرفهتر را بدهد. بااینحال، در برخی موارد، هزینۀ نهادهها یا عدم رقابت میتواند به افزایش قیمت برای مشتریان منجر شود.
- پشتیبانی محصول و خدمات: این اکوسیستم میتواند بر کیفیت و دردسترسبودن پشتیبانی و خدمات مشتری نیز تأثیر بگذارد. بهطور مثال، یک اکوسیستم قوی از ارائهدهندگان خدمات ممکن است به پشتیبانی بهتر و گستردهتر از مشتری منجر شود، درحالیکه یک اکوسیستم ضعیف ممکن است گزینهها را برای مشتریان محدود کند.
آیندۀ اکوسیستم کسبوکار
در ادامۀ این مطلب از ویپدیا به احتمالاتی که دربارۀ آیندۀ این اکوسیستم میتوان در نظر گرفت، پرداختهایم.
- دیجیتالیشدن: دیجیتالیشدن فزایندۀ محصولات و خدمات احتمالاً نحوۀ تعامل کسبوکارها با مشتریان و تأمینکنندگان و همچنین نحوۀ ایجاد و انتشار کالاها و خدمات را تغییر میدهد. این تغییر به انواع جدیدی از شرکتها و مدلهای تجاری جدید منجر میشود.
- جهانیشدن: جهانیشدن اکوسیستمهای تجاری به احتمال زیاد ادامه خواهد داشت که به افزایش رقابت و ظهور بازارهای جدید منجر میشود. شرکتها باید مجموعهای پیچیده و متنوع از مقررات و هنجارهای فرهنگی را دنبال کنند.
- ماشینیشدن: اتوماسیون و هوش مصنوعی به تغییر ماهیت کار و ساختار این اکوسیستمها ادامه خواهد داد. شرکتها برای حفظ رقابت و ایجاد فرصتهای جدید باید با این تغییرات سازگار شوند.
- بههمپیوستگی: افزایش پیوستگی در این اکوسیستمها، به وابستگی بیشتر به عملکرد و امنیت زیرساختهای دیجیتال منجر میشود و شرکتها باید اطمینان حاصل کنند که زیرساخت دیجیتال آنها قوی و ایمن است.
اینها برخی از روندها و عوامل کلیدی هستند که احتمالاً آیندۀ این نوع اکوسیستمها را شکل میدهند. بااینحال، توجه به این نکته مهم است که آینده نامشخص است و بسیاری از عوامل دیگر میتوانند در شکلدهی آیندۀ این نوع اکوسیستم نقش داشته باشند.
جمعبندی
مفهوم اکوسیستم کسبوکار جدید نیست. درواقع، هر سال نمایشگاههای بزرگ در بسیاری از شهرهای قرون وسطایی تشکیل میشدند که در آن بازرگانان گرد هم میآمدند و برای یک دورۀ زمانی معین کالاها را مبادله میکردند. این نوع رویدادها را میتوان بهعنوان اشکال اولیۀ اکوسیستم در نظر گرفت.
بهطور مشابه، در اوایل قرن چهاردهم، شهر پراتو، ایتالیا، صنعت نساجی را بهعنوان اکوسیستمی از صنعتگران مستقل که در بافندگی، ریسندگی و رنگرزی تخصص داشتند ایجاد کرده بود و بازرگانان قدرتمند پشم، آن را تنظیم کرده بودند.