لطفاً برگردید و متن بالا را مجدداً بخوانید؛ تمام این مطلب به همین جمله برمیگردد و اگر آن را درک کنید، یعنی هستۀ اصلی بازاریابی محتوایی را متوجه شدهاید.
در برابر محتواهایی که تولید و منتشر میکنیم، ۲رویکرد میتوان در پیش گرفت. در روش اول، محتوا را در وب قرار میدهیم و بعد همهچیز را به کاربر میسپاریم که آن را پیدا کند و متوجه پیام شود. در بهترین حالت، به موتورهای جستوجو متوسل میشویم که دستبهکار شوند و محتوا را به مخاطب برسانند. اما در رویکرد دوم محتوا را (در نشر و درونمایه) طوری تنظیم میکنیم که افراد راحت آن را پیدا کنند، بفهمند و با آن ارتباط بگیرند؛ بهاصطلاح دسترسپذیر باشد. کدام شیوه میتواند به رشد و افزایش درآمد کسبوکارها کمک کند؟
در این مطلب از ویپدیا قصد داریم از دسترسپذیری محتوا صحبت کنیم و راهکارهایی را برای ایجاد چنین محتواهایی ارائه دهیم.
دسترسپذیری محتوا چیست؟
هر فردی به روش خود از محتواهای اینترنتی استفاده میکند: شخصی مطالب سایت را از صفحهنمایش موبایل چک میکند و دیگری با اسکرین لپتاپ راحت است، یکی محتوای ویدئویی را برای یادگیری مؤثر میداند و فردی دیگر پادکست را ترجیح میدهد یا شاید هم فقط با روش بیونیک بتواند تمرکز کند.
این شیوۀ مصرف را عادتهای رفتاری و اختلالات مختلف بینایی، شنوایی، فیزیکی، گفتاری، زبانی یا روانی شکل میدهند. در این بین نباید تغییر سبک استفاده از محتوا را با افزایش سن هم فراموش کرد. دسترسپذیری محتوا به این معناست که محتوای ما بتواند نیازهای مخاطبان را در لایههای مختلف پاسخ دهد. هرچه محتوا دسترسپذیرتر باشد، رضایت کاربران بیشتر خواهد بود، تعامل و میزان اینگیجمنت آنها افزایش مییابد و رتبۀ سئوی بهتری پیدا میکند.
چه چیزهایی محتوا و وب را غیرقابل دسترس میسازند؟
هرچیزی که مانع از دستیابی و درک راحت محتوا شود، آن را غیرقابل دسترس میسازد؛ بنابراین عوامل زیادی را میتوان در اینجا فهرست کرد. برای مثال میتوان از محتواهای دسترسناپذیر زیر نام برد:
- تصویری که ALT یا متن جایگزین ندارد؛ چون وقتی سرعت اینترنت پایین است یا فردی اختلال بینایی دارد، متوجه آن نمیشود.
- ویدئویی که کیفیت پایینی دارد و کاربر مجبور است آن را با رزولوشن یا وضوح تصویر نامناسب ببیند.
- نوشتهای که با رنگ بکگراند همخوانی ندارد و خواندن را برای کاربر دشوار میسازد.
به نظر میرسد نکات ریز بسیاری را باید برای ایجاد یک محتوای دسترسپذیر در نظر گرفت. برای تشخیص آنها در هرلحظه باید همواره ۴ اصل را بررسی کرد که در ادامه توضیح میدهیم.
۴ اصل مهم برای دسترسپذیری محتوا
کنسرسیوم جهانی وب (W3C) با همکاری افراد و سازمانهای مختلف، استانداردی بینالمللی را برای دسترسیپذیری محتوا در وب تعریف کرده است. این استاندارد در قالب سند WCAG (مخففWeb Content Accessibility Guidelines) جمعآوری شده و براساس دادههای دریافتی، بهطور مداوم بهروزرسانی میشود. طبق این دستورالعمل، هر محتوای دسترسپذیری باید اصول زیر را در بربگیرد:
- قابل مشاهده و دریافت باشد (Perceivable): اطلاعات و محتوا را بهروشی به کاربر ارائه کنیم که آن را ببیند و درک کند. برای مثال، در ویدئویی که مخاطبانی با اختلال شنوایی دارد، باید زبان اشاره به کار رود.
- قابل اجرا باشد (Operable): محتوا بهگونهای باشد که مخاطبان بتوانند با آن تعامل برقرار کنند. اسکرول راحت صفحۀ سایت و داشتن زمان کافی برای خواندن اعلانهای پاپآپ نمونههایی از اجرای مناسب هستند.
- قابل فهم باشد (Understandable): فهم و درک اطلاعات محتوا و سایت باید برای کاربر راحت باشد. مسلماً مطالب سختخوان و پیچیده شامل این ویژگی نمیشوند.
- قدرتمند باشد (Robust): یک محتوای قوی، طیف گستردهای از نکات و عوامل دسترسپذیری را پوشش میدهد و با نیازهای آیندۀ کابران هم قابلیت سازگاری دارد.
چگونه محتوای دسترسپذیر تولید کنیم؟
دستورالعمل W3C فقط به بیان اصول بخش قبل اکتفا نمیکند، بلکه بهتفکیکِ نوع محتوا، جزئیات و نکات لازم را هم برای دردسترسقراردادن آنها ذکر میکند. درواقع، یک راهنمای جامع در اختیار ما قرار میدهد و میتوانیم در هر بخش از بازاریابی محتوایی خود به آن رجوع کنیم. برخی از قواعد گفتهشده در آن برای محتواها بهصورت زیر هستند:
تصاویر دسترسپذیر
- تصویر ساده باشد و معنی را بهراحتی منتقل کند.
- توضیح Alt یا متن جایگزین مناسب و مرتبط داشته باشد.
- اگر تصویر تزئینی است، متن جایگزین آن خالی بماند. متن جایگزین باید هدف آموزشی یا اطلاعاتی تصویر را توصیف کند.
- دارای عنوان یا توضیحی کامل باشد.
- قابل بزرگنمایی باشد.
- از کیفیت و رزولوشن خوبی برخودار باشد.
- در قسمتهایی از متن که دربارۀ تصویر صحبت میشود به آن ارجاع دهیم. برای این کار لازم است آنها را در متن شمارهگذاری کنیم.
جدولهای قابل دسترس
- جدول باید دارای عنوانی باشد که محتوای آن را توصیف کند.
- سطر اول و ستون اول حاوی اطلاعات Header باشد و رابطۀ بین سلولها را توضیح دهد.
- عرض و ارتفاع جدول بهصورت درصدی از صفحه مشخص شود. با این کار میتوان اندازۀ جدول را با توجه به اندازۀ صفحه یا متن روبهروی خواننده تغییر داد.
ویدئو و فایلهای صوتی دسترسپذیر
هنگام نشر فایل صوتی و ویدئو در سایت، مخاطبان غیربومی و افرادی را که قادر به شنیدن صدا یا دیدن تصاویر آن نیستند در نظر بگیریم و روشهای جایگزینی را ارائه کنیم:
- برای ویدئو زیرنویس همگام با گفتار آن بگذاریم.
- در کنار ویدئو یا فایل صوتی، نسخۀ رونوشتی از آن را هم بارگذاری کنیم.
- فایل صوتی یا پادکستی از ویدئو هم ساخته شود.
- اگر در ویدئو به جدول یا عکسی اشاره میشود فایل آن هم در دسترس بیننده قرار گیرد.
- ویدئو را بخشبندی کنیم.
لینکهای دسترسپذیر
- انکرتکست لینک بهصورت توصیفی باشد و کاربر متوجه شود که با کلیک بر آن به چه چیزی دست پیدا میکند.
- لینک باید در مکان درستی قرار گیرد.
- برای تصاویر لینکشده، باید متن جایگزین مناسب در نظر بگیریم.
- نوع فایل (PDF، اکسل یا پاورپوینت) در لینکهای دانلودی مشخص شود.
- به کاربر بگوییم که آیا پیوند در برگۀ جدید باز میشود یا خیر.
لیستها و فهرستهای دسترسپذیر
- با بولتگذاری یا شمارهگذاری، درک و پیمایش لیست یا فهرست را برای کاربر راحتتر کنیم.
- از ایموجیها برای برجستهکردن مفهوم هر قسمت کمک بگیریم.
فایل یا داکیومنت دسترسپذیر
- به مطلب یا صفحۀ داکیومنت، با عناوین (H6–H1) و سرفصلهای مفید ساختار بدهیم. طرح کلی آن را به مخاطبان نشان دهیم تا سریعتر و آسانتر به مهمترین اطلاعات دسترسی پیدا کنند.
- از عناوین توصیفی استفاده کنیم تا مخاطب بداند در هر بخش با چه محتوایی مواجه میشود.
- تیترهای آن قابل کلیک باشند و کاربر را مستقیم به قسمتی که در نظر دارد هدایت کنند.
- سایز فونت و پارگرافبندیها قابل تنظیم و تغییر باشند.
- قابلیت تبدیل متن به گفتار و تنظیم زبان داشته باشد (بهخصوص برای فایلهای آموزشی).
- برای اشارهکردن به چیزی در آن از رنگ یا موقعیت مکانی استفاده نکنیم. «دکمۀ سبزِ سمت چپ را کلیک کنید» هم کاربران کوررنگ و هم خوانندگانی را که در تفسیر سمت چپ مشکل دارند، به دردسر میاندازد.
- برای جابهجایی بین فصلها حتماً به استفاده با موس نیاز نباشد. با کیبورد هم بتوان این سوییچ را انجام داد.
- پاراگرافبندی درست و فضای سفید در آن به کار ببریم.
کنتراست محتوای دسترسپذیر
نسبت کنتراست بین رنگ متن و بکگراند آن باید۱ به ۴.۵ یا بالاتر باشد. هرچه این تضاد و نسبت بیشتر باشد، نوشتۀ ما برای کاربر خواناتر خواهد بود. بهترین حالت زمانی است که متن سیاه روی صفحۀ سفید قرار میگیرد و نسبت ۱ به ۲۱ دارند.
بهراحتی میتوان با نگاه به نوشتۀ روی تصویر، زیرنویس ویدئو یا متن روی پیشزمینۀ رنگی متوجه درستی نسبت آنها شد. اما ابزارهای آنلاینی مثل WebAIM هم در این زمینه به ما کمک میکنند. شمارۀ رنگ (Hex Number) متن و پسزمینه را در سایت وارد میکنیم و درنتیجه، کنتراست و مناسببودن آن به ما اعلام میشود.
سطح دسترسپذیری محتوا چقدر باید باشد؟
نکات گفتهشده برای هر محتوا در بخش قبل فقط بخش کوچکی از دستورالعمل کنسرسیوم بودند. سؤالی که مطرح میشود این است که آیا باید برای دسترسپذیری محتوای خود تمام آنها را رعایت کنیم؟
مسلم است که هرچه در محتوا عوامل دسترسپذیری بیشتری قرار دهیم، قدرتمندتر خواهد بود و به تعامل و سئوی بهتری منجر میشود؛ اما همه نمیتوانند در تمامی این جزئیات قوی باشند، بر همین اساس، کنسرسیومْ قواعد درجشده در سند خود را در ۳ سطح مختلف دستهبندی میکند:
- سطح A: دستورات سطح ابتدایی همان حداقل استانداردهایی هستند که لازم است برای دسترسپذیری وب و محتوای خود رعایت کنیم.
- سطح AA: قواعد سطح متوسط رایجترین موانع دسترسی محتواها را هدف قرار میدهند.
- سطح AAA: نکات سطح پیشرفته، بالاترین حد دسترسپذیری را به محتوای ما میدهند و آن را قوی و حرفهای میسازند.
تبدیل متن به گفتار در داکیومنتها یا بخشبندی ویدئو مربوط به سطح پیشرفته است. میتوانیم برای سایت خود از قواعد سطح ابتدایی این سند شروع کنیم و کمکم، موانع مربوط به سطوح دیگر را هم از سر راه برداریم.
درپایان پیشنهاد میکنیم که حتماً این سند را در مجموعۀ خود داشته باشید و چکلیستی براساس آن تنظیم کنید؛ به این ترتیب، با ایجاد قابلیت دسترسی، در زمان خود صرفهجویی میکنید و از همان گامهای ابتدایی محتوا را دسترسپذیر میسازید. از طرفی، میتوانید بهخوبی سایت و محتواهای خود را ممیزی کنید و برای بهبود آنها برنامهای اصولی در پیش بگیرید.