بله، بازاریابی هنوز جنسیتی است. با وجود پیشرفت زنان در بسیاری از بخشهای جامعه، تبلیغات همچنان زنان را در درجۀ دوم اهمیت قرار میدهد. درمورد نیاز به ریشهکنکردن تصاویر منسوخ از زنان در تبلیغات بسیار گفته شده، اما این مشکل هنوز برطرف نشده است. تحقیقات جدید، وجود تبعیض جنسیتی در تبلیغات را تأیید میکند، اگرچه حالا به روشی ظریفتر اعمال میشود.
جریان تبلیغات امروزی، از تمرکز بر اینکه زنان چگونه باید ظاهر خود را اصلاح کنند به اینکه چگونه میتوانند رفتار و نگرش خود را بهبود بخشند تغییر کرده است. هرچند اغلب نیت خوبی پشت این جریان تبلیغاتی است، اما میتواند به همان اندازه آسیبزا باشد. اصطلاحی که برای این نوع تبلیغات جنسیتی پنهان وجود دارد، «تبعیض جنسیتی یواشکی» است.
در این مطلب از ویپدیا به موضوع تبعیض جنسیتی در تبلیغات و جوانب مختلف آن میپردازیم و در انتها ۴ راهحل برای مقابله با آن ارائه میدهیم.
تبعیض جنسیتی در تبلیغات چیست؟
واژۀ تبعیض جنسی در فرهنگ آکسفورد اینگونه تعریف شده است:
«ناتوانی یا امتناع از بهرسمیتشناختن حقوق، نیازها، حیثیت یا ارزش افراد از یک جنس یا جنسیت.»
«تبعیض جنسیتی» یا «جنسیتگرایی» یا «جنسیتزدگی» به معنای باور یا نگرشی است که یک جنسیت یا جنس را پستتر از دیگری و درجهدوم میداند. این واژه که بهعنوان «تعصب، کلیشه یا تبعیض، براساس جنسیت معمولاً علیه زنان» تعریف شده است، هنوز در دهۀ ۲۰۲۰ باعث نگرانیهایی است و متأسفانه این نوع رفتار همچنان با تبلیغات جنسیتی عادیسازی میشود. در طول ۱۰۰ سال گذشته، تبلیغات «با حضور زنان» و تبلیغات «برای زنان» بهطرز چشمگیری تغییر کرده است. جنبش «من هم» (MeToo#) و ظهور «قدرت زنانه» باعث شده است که صنعت تبلیغات از مثبتبودن و فراگیربودن بدن زنانه استقبال کند.
هرچند بسیاری از برندها همچنان به ایدۀ کلیشهای زنان -بلوندهای جوان و لاغر که منفعل و موافق هستند و جاهطلبی اصلی آنها در زندگی ازدواج و بچهدارشدن است- رجوع میکنند، تبلیغات امروزی دیگر آشکارا زنستیزانه نیست. در تضاد کامل با زنان خانهدار تبلیغاتی در اواسط قرن بیستم، بسیاری از شرکتها اهمیت بهتصویرکشیدن زنان را بهعنوان موجوداتی قوی، بااعتمادبهنفس و مستقل میدانند. اما همۀ اینها به پدیدهای با نام تبعیض جنسیتی یواشکی منجر شده است که جای نقد بسیار دارد.
تبعیض جنسیتی یواشکی چیست؟
تبعیض جنسیتی یواشکی (Sneaky Sexism) اصطلاحی است که توسط جین کانینگهام و فیلیپا رابرتز، اعضای سابق تیمهای رهبری در Ogilvy و DDB لندن، و بنیانگذاران PrettyLittleHead (PLH) -یک شرکت تحقیقاتی که به بازاریابان کمک میکند تا مخاطبان زن را بهتر درک کنند- ابداع شده است. کانینگهام و رابرتز در کتاب ’Brandsplaining: Why Marketing is (Still) Sexist and How to Fix It‘ به این موضوع پرداختند.
تبعیض جنسیتی یواشکی شکلی از برندسازی و دقیقاً همان چیزی است که از نام آن پیداست. کانینگهام و رابرتز توضیح میدهند که «تبعیض جنسیتی یواشکی» جایی است که تبلیغکنندگان، یواشکی و بهطور موذیانه اشکال تبعیض جنسیتی را وارد کمپینهای بازاریابی خود میکنند؛ بنابراین همچنان میتوانند رضایت مخاطبان خود را داشته باشند و از جنبش مخوف کنسل کالچر (فرهنگ لغو) در امان بمانند.
فرهنگ لغو یا فرهنگ حذف، نوعی مدرن از طردکردن است که در آن فرد یا کسبوکاری از حلقههای اجتماعی یا حرفهای -حضور آفلاین یا حضور آنلاین در شبکههای اجتماعی- بیرون رانده میشود. گفته میشود افراد یا برندهایی که در معرض این طردشدن بودهاند «لغو»، «حذف» یا «کنسل» شدهاند. بهعنوان نمونهای از تبعیض جنسیتی یواشکی، تلاش Bic برای پیام الهامبخش روز جهانی زن را ببینید. این تبلیغ آنقدر صدا کرد که نیازی به معرفی ندارد:
«شبیه یک دختر باش.
مثل یک خانم رفتار کن.
مانند یک مرد فکر کن.
مثل یک رئیس کار کن.»
چگونه ممکن است چنین توییتی در سال ۲۰۱۵ نوشته شده باشد؟ فهم چنین چیزی تقریباً غیرممکن است.
هنگامی که زنان در سراسر شبکههای اجتماعی به این تبلیغ اعتراض کردند، تیم تبلیغاتی Bic آفریقای جنوبی بابت این تبلیغ خود عذرخواهی کرد و گفت: «بیایید با گفتن اینکه بابت توهین به همه بهشدت متأسفیم، شروع کنیم. هرگز چنین قصدی نداشتیم، اما کاملاً درک میکنیم که کجا اشتباه کردهایم. این پست هرگز نباید منتشر میشد.»
سازندگان مجموعۀ بدنام «Bic for Her» (بله، آنها فقط تولیدکنندۀ خودکارهای صورتی هستند) اضافه کردند: «بازخوردی که به ما دادهاید کمکمان میکند تا اطمینان حاصل کنیم چنین چیزی دیگر هرگز تکرار نخواهد شد، و ما از این بابت از شما سپاسگزاریم.»
آیا تبلیغات جنسیتی تکامل یافته است؟
از اوایل دهۀ ۱۹۲۰، تبلیغات برای زنان از زاویۀ نگاه مردانه ساخته شده است. این تبلیغات زنان را بهگونهای به تصویر میکشد که مردان را توانمند میکند و درعینحال زنان را جنسیت میبخشد و آنها را کمرنگ میکند. نیمی از تبلیغات مورد مطالعۀ جین کانینگهام و فیلیپا رابرتز، حاوی انتقاد صریح یا ضمنی درمورد ظاهر یا مراقبتنکردن زنان از خانه یا خانوادۀ خود است. به گفتۀ آنان، این روایت کمالگرایانه نشان میدهد که زنان در برآوردهکردن انتظارات، ناکام هستند. به این مثال از Kellogg در سال ۱۹۳۹ نگاهی بیندازید.
در این آگهی نوشته شده است: «پس هرچه همسر سختتر کار کند، جذابتر به نظر میرسد». این گفته دلالت بر این دارد که اگر زنی برای جلب رضایت شوهرش تلاش نکند، نهتنها بهعنوان یک زن خانهدار شکست خورده است، بلکه به دلیل آن زشت نیز به نظر میرسد. در روایت کمالگرایانه، قضاوتی است که به زنان میگوید آنچه هستید کافی نیست و برای رسیدن به یک ایدئال، باید نوع نگاه، رفتار، نحوۀ نگهداری از خانه یا نحوۀ مراقبت از خانوادهتان را تغییر دهید. رابرتز توضیح میدهد که این ایدئال همیشه نوعی ایدئال خوشایند مردانه است.
این روایت کمالگرایانه در طول سالها ادامه یافت و به پدیدۀ «دختر خوب» (Good Girl Phenomenon) تبدیل شد. «دختر خوب» اصطلاحی است که برای توصیف زن ایدئال استفاده میشود؛ یعنی به زنان در هر سن و سالی اینگونه القا میشود که باید خوب، خوشایند، زیبا و منفعل باشند. این آرمانها بهعنوان چیزی که زنان باید برای رسیدن به آن تلاش کنند مطرح شده است و نقش برندها این است که به آنها کمک کنند تا به این هدف برسند.
در درون همۀ این تبلیغات انتقاداتی وجود دارد که به زنان میگوید شما کافی نیستید. هرچند امروز این انتقادات اغلب بهصورت ضمنی، یواشکی و پنهانی بیان میشود، اما همان روایت کمالگرایانه و پدیدۀ دختر خوب را در پس تبلیغات امروزی هم میتوان ردیابی کرد.
چرا توجه به تبعیض جنسیتی یواشکی بسیار مهم است؟
ممکن است فکر کنید پدیدۀ دختر خوب متعلق به گذشته است، اما اینطور نیست. امروز، ۲۵٪ از تبلیغاتی که زنان را به نمایش میگذارند، به شیوهای جنسیتی ارائه میشوند و ۸۵٪ از این زنان هنوز در قالب دختر خوب هستند.
بهمنظور درک میزان مشکل، کانینگهام و رابرتز بهمدت ۱۵ سال، ۱۲۰ آگهی تبلیغاتی برندهای بریتانیایی و آمریکایی، سایتها، اقلام بستهبندی و شبکههای اجتماعی آنها را تجزیهوتحلیل کردند. آنها همچنین از ۱۴۰۰۰ زن در ۱۴ کشور در ۴ قاره برای درک نگرش و باورهای آنها درمورد بازاریابی و تبلیغات نظرسنجی کردند. نتایج حاصل از مطالعۀ آنها نشان داد:
- بازاریابی همچنان زنان را «پوچ و خنگ» نشان میدهد و تنها ۳٪ از تبلیغات، زنان را بامزه یا در حال انجام کاری نشان میدهد که به هر شکلی از عقل نیاز دارد.
- ارائۀ نادرست، تنها مشکل در بازاریابی جنسیتی نیست، بلکه کمبود حضور زنان در تبلیغات نیز یک مشکل است. فقط ۳۷٪ از کسانی که در تبلیغات ظاهر میشوند زن هستند و آنها هم معمولاً در نقشهای کلیشهای مانند زنان خانهدار ظاهر میشوند.
- مردان حدود ۷ برابر بیشتر از زنان در تبلیغات صحبت میکنند و ۷۸٪ از تبلیغات، مردان را بهعنوان تصمیمگیرندگان اصلی معرفی میکنند.
- بیش از نیمی (۵۹٪) از زنان مورد بررسی میگویند تبلیغات دیدگاهی قدیمی نسبت به زنان دارد و ۷۶٪ معتقدند که عمدتاً زنان بسیار لاغر را در تبلیغات میبینند. زنانی که در تبلیغات نمایش داده میشوند نیز معمولاً جوان هستند. ۶۸٪ از آنها گفتهاند که زنان مسنتر به اندازۀ کافی در تبلیغات حضور ندارند.
- اکثر زنان (۶۸%) نیز در تبلیغات احساس نمایندگی نمیکنند و اکثریت قریببهاتفاق (۸۱%) میگویند که میخواهند همۀ انواع زنان را در تبلیغات محصولات برندها ببینند.
- بازاریابی مدرن برای زنان مبتلا به بدشکلی بدن نیز بسیار مضر است؛ زیرا ۶۳٪ از افراد مورد بررسی معتقدند که تبلیغات تاحدی مقصر اختلالات خوردن است؛ زیرا استانداردهای زیبایی غیرواقعی را منعکس میکند.
تبعیض جنسیتی یواشکی چگونه چیزی است؟
این شکل از تبلیغات جنسیتی بهجای صریح، ضمنی است. به مثال زیر توجه کنید. این تبلیغ بهشدت مورد انتقاد قرار گرفت و درنهایت در اوج همهگیری جهانی کنار گذاشته شد.
چندین نمونۀ دیگر از این دست وجود دارد. اگرچه ما شاهد تغییر روند آشکار از شیوههای بازاریابی صورتی و آبی هستیم، اما تبلیغات زنانه اکنون دارای تزیینات گلدار بیشتر و پالت رنگهای پاستلی ملایمتر است.
از سوی دیگر، تبلیغات مردانه دارای رنگهای تیره و خاکی مانند خاکستری، مشکی و سبز تیره و آبی است. واضح است که یک اصل تبعیض جنسیتی همچنان رواج دارد، فقط پنهانتر است.
نمونههای دیگری از تبعیض جنسیتی یواشکی را میتوان در نحوۀ بیان برخی توضیحات محصول مشاهده کرد. قرصهای لاغری یا برنامههای کاهش وزن بهعنوان محصولات «سلامتی» تبلیغ میشوند و کرمهای ضدپیری اکنون با عناوین «ابدی» یا «سرپیچی از سن» شناخته میشوند. یکی از آخرین نمونههایی که باید درمورد تبعیض جنسیتی یواشکی به آن توجه کرد، روشی است که برندها برای بیان روایت «اصلاحش کن» استفاده میکنند.
امروز، برندها بهجای اینکه به زنان بگویند که باید بدن، مو یا آرایش خود را تغییر دهند تا ظاهر زیبایی داشته باشند، به آنها میگویند که باید رفتار خود را اصلاح کنند و یاد بگیرند که از درون، خود را دوست داشته باشند. تبلیغ Peloton از کریسمس ۲۰۱۹ نمونۀ خوبی برای این مثال است. این مثال آخر ممکن است با نیت خوبی تهیه شده باشد، اما میتواند به همان اندازه آسیبزا باشد.
گفتن این جملات به زنان که شجاعتر، جسورتر، صریحتر یا قویتر باشند همچنان نوعی انتقاد محسوب میشود، اما تمرکزش بر تغییر شخصیت آنهاست. این تبلیغات نشان میدهد که «اگر ما با این قالب جدید ’زن قوی‘ سازگار نباشیم، دوباره شکست میخوریم». پیام ضمنی و نهفتۀ برندها در اینگونه تبلیغات که مدام به زنان میگویند باید چگونه رفتار کنند یا نکنند، این است: «ما مسئول شماییم و شما در حال پذیرش پیام مایید».
تأثیر این پیامهای تبلیغاتی روی زنان جوانتر شدیدتر است. زنهای جوانتر روزانه تعداد زیادی پیام دریافت میکنند که به آنها میگویند چگونه کامل و بینقص به نظر برسند. بسیاری از ما در سالهای جوانی خود این وضعیت را تجربه کردهایم و عواقب آن را هم میدانیم: اضطراب، اختلالات خوردن و آسیبرساندن به خود، در میان زنان و مردان جوان و… که تا سنین بالا هم با آنها میماند.
لازم است برندها با این واقعیت روبهرو شوند که ایدۀ کهنۀ «آرزوهای دور و دراز زنان» و «آنچه زنان از زندگی میخواهند»، باید از بین برود.
چگونه با تبعیض جنسیتی در تبلیغات مبارزه کنیم؟
برای مبارزه با این اشکال تبعیض جنسیتی در تبلیغات، تلاشهای زیادی در کشورهای مختلف انجام شده است. برای مثال، در یکی از پیشروترین این تلاشها، ادارۀ استانداردهای تبلیغاتی بریتانیا (ASA)، در سال ۲۰۱۹ کلیشههای جنسیتی «مضر» در تبلیغات را ممنوع کرد. این قوانین وضعشده توسط ASA بیان میکند که تبلیغات نباید شامل کلیشههای جنسیتی باشد که میتواند باعث آسیب یا توهین شود.
شیئیسازی و جنسیسازی زنان در تبلیغات، ارائۀ تصویری ایدئال یا غیرواقعی از بدن، تمسخر زنان و مردان در نقشهای غیرکلیشهای، تقویت دیدگاههای کلیشهای درمورد نقشهای جنسیتی، و بازاریابی جنسیتی خاص برای کودکان، همگی مسائلی هستند که مورد توجه قرار میگیرند.
بااینحال، در طول سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰، این قوانین با واکنشهای جدی مواجه شده است. در طول ۶ ماه اول اجراییشدن این قوانین، سازمان نظارت بر تبلیغات بریتانیا ۵۱۶ شکایت درمورد ۲۲۹ آگهی تجاری دریافت کرد. فولکس واگن و People Per Hour جزو اولین برندهایی بودند که تبلیغاتشان در بریتانیا به دلیل نمایش کلیشههای منسوخشدۀ زنانه ممنوع شد.
کارهای زیادی برای کمک به کاهش تبعیض جنسیتی در تبلیغات انجام شده است. هرچند مردم ممکن است تصور کنند این ایدئال «دختر خوب» اکنون در بازاریابی کمتر رایج است، تحقیقات نشان میدهد که هنوز هم بسیار وجود دارد، اما روشی که در آن تجلی میکند، موذیانهتر و مخفیانهتر از گذشته است.
۴ راهحل اساسی برای مقابله با تبعیض جنسیتی در تبلیغات
نیازی نیست که برندها به زنان بگویند چگونه باید ظاهر شوند یا چطور رفتار کنند. زنان باهوش هستند، کمتر نگران ازدواج و فرزندان هستند و نمیخواهند خود را با ایدئالهایی مطابقت دهند تا مردان را راضی کنند.
بهعنوان یک کسبوکار، اگر میخواهید در جلب توجه زنان موفق باشید، باید بدانید که تبلیغات برای زنان با استفاده از «روایت کمالگرایانه» یا «دختر خوب» دیگر جواب نمیدهد و حتی قابل اجرا نیست. برای مقابله با تبعیض جنسیتی در تبلیغات، ۴ راهحل زیر را به شما توصیه میکنیم.
۱) زنان را برای نقشهای خلاقانه استخدام کنید
در حال حاضر، فقط ۳٪ از مدیران خلاق در آژانسهای تبلیغاتی، زن هستند. بنابراین، ما باید روی ایجاد نیروی کار متوازن تمرکز کنیم و فرصتهای بیشتری را برای زنان، بهمنظور ورود به دنیای تبلیغات فراهم کنیم. اگر اکثر آژانسهای تبلیغاتی جهانی عمدتاً از مردان جوان تشکیل شده باشند، به احتمال زیاد دیدگاه زنانه در تبلیغات آینده وجود نخواهد داشت و ما همچنان شاهد گونههای مختلف تبعیض جنسیتی در تبلیغات خواهیم بود.
۲) با زنان صحبت کنید
در این مورد بسیاری از آژانسها کوتاهی میکنند. ۸۵٪ از زنان احساس میکنند که دنیای تبلیغات «در بهتصویرکشیدن زنان باید به پای دنیای واقعی برسد». اگر مطمئن نیستید که زنان ترجیح میدهند در تبلیغات شما چه تصویری از خود ببینند، یک راهحل ساده وجود دارد: با آنان صحبت کنید و نظرشان را بگیرید.
راههای زیادی برای دستیابی به افکار مخاطبان زن وجود دارد. برای شروع، میتوانید پرسشنامههای آنلاین تعریف کنید و درمورد تبلیغات قبلی خود بازخورد بخواهید، یا میتوانید از آنها بپرسید که دوست دارند در کمپینهای آینده چه چیزی ببینند. همچنین میتوانید برای بهدستآوردن این اطلاعات، گروههای متمرکز تشکیل دهید. مطمئن شوید که گروههای متمرکز شما متنوع هستند و شامل زنان در سنین و قومیتهای مختلف میشوند تا به برآورد دقیقتر و جامعتری از خواستههای مخاطبان زن خود برسید.
زنان، بهجای اینکه روی ازدواج و فرزندان متمرکز شوند، ۴ آرزوی بزرگ دیگر دارند و آن این است: در پوست خود احساس راحتی کنند، از نظر مالی مستقل باشند، بتوانند در زندگی و سفر به دنیا تصمیمات مستقلی بگیرند. بااینحال، زنان احساس میکنند که جامعه بیش از هر چیز آنها را با ظاهر و جنسیتشان تعریف میکند. برای رفع مشکل کلیشههای جنسیتی در تبلیغات، کانینگهام پیشنهاد میکند که برندها این ایده را فراموش کنند که نقطۀ اوج زندگی هر زنی ازدواج و بچهدارشدن است.
۳) سازنده باشید نه انتقادی
کلماتی که برای هر تبلیغ انتخاب میکنید، شما را میسازد یا میشکند. وقتی به زبان تبلیغات زنانۀ خود فکر میکنید، دست به انتخابهای عاقلانه بزنید. به یاد داشته باشید زنان نیازی به اصلاح ندارند. از بهکاربردن واژگانی که میگوید زنان شکستخوردهاند، خودداری کنید. همچنین از کلامی که بر ظاهر فیزیکی یا زیبایی بیرونی متمرکز است، بپرهیزید.
تحقیقات کانینگهام و رابرتز نشان داد که ویژگیهای ظاهری مشخصهای نیست که زنان بخواهند با آن تعریف شوند. ظاهر حتی در لیست ۱۰ ویژگی اصلی که زنان مایل هستند با آنها تداعی شوند، قرار نمیگیرد. هوش و شوخطبعی در رأس این فهرست است. بنابراین، به استفاده از کلماتی فکر کنید که بر شوخطبعی و هوشمندی یک زن تمرکز میکنند، نه زیبایی ظاهری او.
نویسندگان به تعدادی از برندها اشاره میکنند که این کار را درست انجام میدهند؛ ازجمله Frida Mom، Girlfriend Collective و Starling Bank. نقطۀ مشترک این برندها این است که پیشنهاداتشان اغلب سازنده است تا انتقادی. آنها در جبهۀ «دوصد گفته چون نیم کردار نیست» بسیار خوب عمل کردهاند و کسبوکار خود را به همان شیوهای اداره میکنند که در تبلیغات خود میگویند. آنها تمایل زیادی به توجه به زنان در زنجیرۀ تأمین، و زنان بهعنوان کارمند دارند.
۴) نشاندادن زنان در نقشهای تصمیمگیرنده و پیشرو
همانطور که قبلاً ذکر شد، بسیاری از برندها به زنان در نقشهای منفعل کلیشهای مانند خانهدار، مادر یا دستیار متوسل میشوند. نشاندادن زنان در نقشهای تصمیمگیرنده و پیشرو میتواند عملکرد کلی بازاریابی شما را بهبود بخشد.
مطالعۀ AdReaction کانتار (Kantar) با نام «Getting Gender Right» نشان داد تبلیغاتی که زنان را در موضع قدرت یا هوش نشان میدهند بهتر عمل میکنند. برندهایی که این بازنمایی مترقی از زنان را به نمایش میگذارند، تأثیر برند خود را تا ۳۷٪ و قصد خرید خود را تا ۲۷٪ افزایش دادند. بنابراین، هنگام انتخاب زنان، آنها را در نقشهای سطح بالاتری مانند مدیران بازرگانی، وکلا یا پزشکان معرفی کنید.
سخن آخر
اگرچه بازاریابی مرتبط با زنان در طول ۱۰۰ سال گذشته راه درازی را پیموده است، اما بسیاری از تبلیغاتی که در زندگی روزمرۀ خود میبینیم هنوز جنسیتزدهاند. اکنون زمان آن است که یک قدم به عقب برگردیم، تبلیغات خود را از دید زنان بنگریم و آنها را به همان گونهای بسازیم که زنان میخواهند دیده شوند. با نشاندادن زنان در منظری مثبت و قدرتمند، برند شما میتواند میزان دیدهشدن و اعتبار خود را افزایش دهد. زمان آن است که این تصویر منسوخشده از زنان را کنار بگذاریم.
برای اجرای کمپینهای تبلیغاتی خود با این نگاه جدید، میتوانید از خدمات آژانس تبلیغات آنلاین صباویژن استفاده کنید.
نظرات بسته شده است.