چند سالی از ورود علم بازاریابی دیجیتال در کشورمان میگذرد و امروز بیش از هر زمان دیگری، کسبوکارهای کوچک و بزرگی را میبینیم که بهمنظور فعالیت درست و حرفهای در فضای مجازی، به استخدام اشخاصی که درزمینۀ تولید محتوا فعالیت میکنند روی میآورند.
در دورهای که ارائۀ ظاهری مناسب و موجه در پارهای از موقعیتها و مسائل خصوصی و عمومی، از نان شب واجبتر شده است، بیزینسها نیز نهایت تلاش خود را به کار میگیرند تا حداقل از نظر بصری، در نگاه مخاطبان خود بدون ایراد و کاملاً صحیح به نظر برسند؛ البته منظور از صحیح در اینجا بیشتر مرتبط با موضوع درستنویسی و رعایت اصول و قواعد نگارشی است.
بهعنوان یک فعال در حوزۀ محتوا چند بار سر استفاده از «ه» کسره، دیگران را شماتت کردهاید؟ آیا تابهحال با چالش درستنویسی و یافتن منبعی معتبر برای مراجعه به آن روبهرو شدهاید؟ بهطور مثال، اینکه هنگام تایپ یک کلمۀ کلیدی دوبخشی ندانید که رعایت نیمفاصله درست است یا خیر. یا مطمئن نباشید که متن خود را با لحن محاورهای و عامیانه بنویسید یا ادبیاتی و رسمی.
در این بلاگپست قصد دارم اصول درستنویسی در فضای دیجیتال را مورد کندوکاو قرار بدهم، به تعدادی از مشکلات شایع هنگام نوشتن یک بلاگپست یا کپشن در شبکههای اجتماعی بپردازم و نهایتاً این سؤال را پاسخ بدهم که «خوبنوشتن بهتر است یا درستنوشتن؟». پس تا انتهای این مطلب با من همراه باشید.
بشنو ای دوست که درستنویسی در فضای دیجیتال اینگونه است
قبل از آنکه سراغ موضوعات دیگر برویم، اجازه بدهید همین ابتدای امر تکلیف استفاده از بعضی علائم، حروف و نشانهها مانند رعایت نیمفاصله، استفادۀ بجا از ویرگول (،) و نقطهویرگول (؛)، موارد استفاده از «ه» کسره و… را مشخص کنیم.
در نظر داشته باشید وقتی صحبت از قواعد و اصول درستنویسی در فضای دیجیتال میشود، قرار است با یک ساختار مشخص و پذیرفتهشده روبهرو شویم که تمام نویسندگان و فعالان حوزۀ محتوا درخصوص رعایت و نحوۀ اجرای درست آن، متفقالقول هستند. بنابراین، سلیقۀ شخصی یا طرز فکر منحصربهفردی در تدوین موارد زیر به کار نرفته است و همگی براساس کالبدشکافیهای دستور زبان فارسی و نقد و بررسی انجامشده حول کهنمتنها و دستنوشتههای بهجامانده از شاعران و کاتبان و تاریخنویسان است.
سه نقطه کنار هم، «…» میشوند
بله قطعاً شما هم مثل من یکی از مهمترین کاربردهای «…» را میدانید. هنگامی که قصد داریم جملهای را کوتاه کنیم از این علامت استفاده میکنیم. مانند: دیروز که به مرکز خرید رفته بودیم، دو دست کتوشلوار، یک تیشرت و یک شلوار جین و… خریدم.
سایر موارد استفاده از نشانۀ سهنقطه عبارتاند از:
- برای نمایش کشش در گفتار: هی… زندگی!
- مواقعی که ادامۀ جمله قابل پیشبینی یا جملۀ معروفی باشد: دهۀ کرامت همزمان با ولادت حضرت معصومه سلام الله… (بهجای سلام الله علیها) است.
نکته: هنگام استفاده از «…» این نشانه به حرف پیشین خود میچسبد و بین سه نقطه هیچ فاصلهای نیست.
دو قلاب ([) کنار یکدیگر، کروشه میشوند
نماد «[]» معمولاً در مواقعی به کار میرود که ناشر، مترجم یا راوی توضیحات اضافهای را به متن اصلی اضافه کند. مانند: احسان [مدیر محصول ارشد شرکت دیجیتاللند] نیز در جدیدترین همایش استارتاپها شرکت میکند.
کروشه در نمایشنامهها و فیلمنامهها نیز عموماً به کار میرود و بیانگر دستوراتی برای راهنمایی بهتر بازیگران است. مانند: نیما بهسمت تاکسی رفت [با عجله و چهرهای برافروخته] و با مشت خود روی کاپوت صندوق جلوی آن کوبید.
نکته: در نظر داشته باشید هنگام استفاده از نشانۀ «[]» بین کلمۀ بیرونی قبل و بعد از کروشه، یک فاصله وجود دارد. از طرف دیگر، عبارت داخل کروشه بدون فاصله، به قلاب اول (باز) و قلاب دوم (بسته) میچسبد؛ درست مانند نمونههای بالا.
کمانک یا همان پرانتز خودمان
وقتی در جملهای از علامت () استفاده میشود معنای «یا» و «بهمعنی» خواهد داشت و بهنوعی تکمیلکنندۀ جملۀ پیش از خود است. مانند: مبلغی که بهعنوان قرارداد بهعنوان کارشناس تولید محتوا به من پیشنهاد شد (که شامل حقوق دریافتی، بیمۀ تأمین اجتماعی و سایر مزایای سازمان بود) تاحدود زیادی با تصورات من از آن مجموعه در تضاد بود.
نکته: برای استفادۀ درست از نشانۀ پرانتز، کافی است مواردی را که قبلتر درخصوص نحوۀ بهکارگیری کروشه عنوان کردیم رعایت کنید.
وقتی سؤالها با تعجبها قروقاطی میشوند
یکی از علائم مورد علاقۀ من موقع تایپ فارسی «؟!» است. این نشانه معمولاً در جملاتی به کار میرود که پرسشی توأم با احساس شگفتی باشد. مانند: فیلم جدید رضا عطاران رو دیدی؟! فوقالعاده بود!
نقطه سر خط
همۀ ما در استفادۀ درست و بجا از «.» اتفاق نظر داریم و میدانیم که در پایان جملات خبری و انشایی نقطه قرار میگیرد؛ اما کاربرد «.» تنها محدود به این موقعیت نمیشود و پس از حروفی که بهشکل اختصار و مخفف نوشته میشوند نیز قرار میگیرد. مانند: بدون شک کا.گ.ب یکی از مخوفترین و اسرارآمیزترین سرویسهای اطلاعاتی دنیا به شمار میرود.
نکته: در نوشتههایی که نشانۀ نقطه بهعنوان مخفف به کار میرود، «.» به حرف قبل و حرف بعد از خود میچسبد (درواقع بدون فاصله از حرف قبلی و بعدی نوشته میشود).
بالاخره «ه» درست است یا «-ِ»؟!
این روزها دعواهای زیادی بر سر استفاده از «ه» با صدای «-ِ» است. بیایید یک بار برای همیشه به این جریان پایان دهیم؛ هنگامی که قصد داریم متنی را به زبان محاوره بنویسیم، بهجای استفاده از واژۀ «است» از «ه» چسبان آخر استفاده میکنیم. بنابراین برای آنکه از درستی کلمهای که به آن «ه» چسباندهاید مطمئن شوید، کافی است از لغت «است» پس از آن استفاده کنید تا ببینید معنای جمله را حفظ میکند یا خیر. مانند: امشب بهشدت گشنمه، دیگه نفسهای آخرشه و…
البته در مواردی «ه» بهعنوان نشانۀ معرفه در زبان محاوره و انتهای برخی از کلمات به کار میرود که توجه به آن نیز حائز اهمیت است. مانند: اون آدمه که تو مهمونی دیدیم، ماشینه که سر خیابون پنچر شده بود و…
نشانۀ مفعول کدام است: «-ُ» یا «و» یا «رو»؟
احتمالاً شما هم بیلبوردهای تبلیغاتی، توییتها و کپشنهای زیادی را در شبکههای اجتماعی خواندهاید که در جملات و متنهایی که بهشکل محاورهای است، از «-ُ» یا «و» پس از مفعول استفاده میکنند. از نظر ساختار نگارشی و دستور زبان فارسی، در جملاتی که مفعول وجود دارد، حتماً باید نشانۀ مفعول، «را»، نیز در عبارت قرار بگیرد.
در متنهای محاورهای نشانۀ مفعول به «رو» تغییر شکل میدهد. بنابراین استفاده از «-ُ» و «و» در لحن محاوره بهعنوان نشانۀ مفعول، درست نیست. مانند: آخرین کتابی رو که خوندی یادته، بعد از اینکه علاقهت رو پیدا کردی کافیه دودستی بهش بچسبی و…
نکته: هیچگاه بعد از یک فعل از نشانۀ مفعول استفاده نمیکنیم و این کار کاملاً اشتباه است. مانند: آخرین دفعهای که اشتباه کردی رو به یاد بیار. شکل صحیح جملۀ بالا به این صورت است: آخرین دفعهای رو که اشتباه کردی، به یاد بیار.
«هست» و «است» یکصدا هستند، اما یکی…
یکی از مواردی که هنگام نوشتن یک بلاگپست در قسمت بلاگ سایت یا نوشتن کپشن یک پست در اینستاگرام، عموماً رعایت نمیشود، استفاده از واژۀ «هست» بهجای «است» است. هرچند این دو لغت با یکدیگر از نظر آوایی همصدا هستند، اما کاربرد و معنایشان یکی نیست.
توجه داشته باشید که «هست» از مصدر «هستن» و «است» تنها یک رابط در جملات اسنادی است و مانند پل ارتباطی بین موصوف و صفت عمل میکند. از نظر معنایی نیز «هست» دلالت بر «بودن» و «وجود داشتن» دارد. برای مثال، عبارت «خدا هست»، به وجود خود اشاره میکند؛ اما «خدا است» یک عبارت بیمعنی و ابهام برانگیز است. بنابراین شکل درست عبارت پیشین به این شکل خواهد بود: «خدا بخشنده است».
در مواقعی که تمرکز بر «حضورداشتن» و «بودن» باشد، از واژۀ «هست» استفاده میشود. مانند: «ایمان در خانه هست». از طرف دیگر، زمانهایی که در جملهای مجبور شویم از واژۀ «است» بهشکل جمع استفاده کنیم، آن را بهصورت «هستند» مینویسیم.
گاهیاوقات ممکن است با جملاتی روبهرو شویم که استفاده از «هست» یا «است» بسیار سخت و تاحدودی گمراهکننده به نظر برسند؛ مانند «ضبط داخل ماشین است» یا «ضبط داخل ماشین هست». در این چنین موقعیتهایی باید مشخص شود که هدف و منظور جمله دقیقاً چه چیزی است. آیا وجودداشتن ضبط داخل ماشین برایمان مهم است؟ یا صرفاً اطلاع از موقعیت ضبط است که اهمیت دارد؟
همچنین به خاطر داشته باشید که در نوشتار فارسی، هیچگاه از کلمۀ «میباشد» استفاده نمیشود و با توجه به معنا و مفهوم جمله، «است» یا «هست» جایگزین آن میشوند.
در نوشتن فعلها تنبلی نکنیم!
وقتی بلاگپستها و مقالات منتشرشده در سایتها را میخوانم یا حتی بهصورت تصادفی کپشن پستی را در لینکدین باز میکنم، با جملاتی روبهرو میشوم که در خیلی از موارد، افعال بهکاربردهشده در آنها بهشکل نادرستی حذف شدهاند؛ البته اغلب نویسندگان آنها بر این باور هستند که افعال جملات خود را به قرینه حذف کردهاند!
بهطور مثال در جملۀ: تمام بچهها دور هم نشسته و صحبت میکردند. شکل صحیح این جمله به این صورت است: تمام بچهها دور هم نشسته بودند و صحبت میکردند.
نکتۀ دیگری که هنگام استفادۀ صحیح از افعال باید به آن توجه کرد آن است که صیغۀ سومشخص در فعل ماضی نقلی با واژۀ «است» همراه است و نباید در جملات بهشکل قرینه حذف شود. مانند: او تازه از سفر رسیده، خسته ولی بااینحال سر کار رفته. شکل صحیح عبارت قبل به این صورت است: او تازه از سفر رسیده است، خسته است ولی بااینحال سر کار رفته است.
آیا مصدر «باشیدن» داریم که «میباشد» را به کار میبرید؟!
امروزه با حضور گستردهتر و فعالتر تولیدکنندگان محتوا، شاهد انتشار مقالات بسیار زیادی در فضای آنلاین هستیم؛ اما متأسفانه با گذشت چند سال از ظهور بازاریابی محتوایی در کشورمان و رونقیافتن پوزیشن شغلی تولید محتوا، بعضاً مواردی در نوشتههای این دوستان دیده میشود که ناخودآگاه به محفلی برای بحث و مشاجره تبدیل میشود.
یکی از آن مواردی که شاید تا آخرین روز برقراری دیجیتال مارکتینگ در ایران، موافقان و مخالفان خود را به همراه داشته باشد، فعل بسیار خوشصدا و خوشوزن «میباشد» است. بر سر استفاده از این فعل بحثهای زیادی تا به این لحظه صورت گرفته است. عدهای، استوار بر این باور هستند که در متنهای کهن فارسی این کلمه به کار رفته است؛ اما تعداد دیگری قویاً استفاده از «میباشد» را در زبان فارسی رد میکنند و دلیل آن را نبود مصدر «باشیدن» عنوان میکنند.
با توجه به این موضوع، پیشنهاد میکنیم تا روزۀ شکدار نگیرید و در کلیۀ متنهای خود در سطح وب و شبکههای اجتماعی، بهجای «میباشد» از واژۀ «است» استفاده کنید. مانند: امروز، روز جهانی شبکههای اجتماعی میباشد. شکل صحیح این عبارت اینگونه است: امروز، روز جهانی شبکههای اجتماعی است.
قانون «بگذاریم» یا «نگزاریم»؟
همواره به استفادۀ درست از افعال مرکبی که پسوند «گذار» و «گزار» دارند توجه ویژهای داشته باشید. بهترین روش برای استفادۀ درست و بجا از این افعال در جملات خود، درنظرگرفتن معنای آن است.
«گذاردن» عموماً بهمعنای گذاشتن، قراردادن، وضعکردن، تأسیسکردن، سپریکردن و اجازهدادن است. مانند: قانونگذار، بنیانگذار، تلهگذار، بمبگذار و…
از طرف دیگر، «گزاردن» بهمعنای اداکردن، انجامدادن، پرداختن، بهجاآوردن، شرحدادن و ترجمهکردن به کار میرود. مانند: خبرگزار، شکرگزار، خدمتگزار و…
رعایت فاصله خوب است، اما نیمفاصله بهتر!
خدا را شکر اولین موج از درستنویسی در محتواهای فارسی، با رعایت نیمفاصله راه افتاد. تعریف نیمفاصله کمی دشوار است؛ اما بهطور کلی میتوان گفت به فاصلهای که بین دو حرف، کلمه یا عبارت که باعث نچسبیدن هرکدام به یکدیگر میشوند، نیمفاصله گفته میشود که بههیچوجه آشکار و مرئی نیست.
شاید بارها برایتان این سؤال پیش آمده باشد که «در کدوم جملات و عبارات باید استفاده از نیمفاصله رو رعایت کرد؟». برای پاسخ به این پرسش لازم است به موارد زیر دقت کنید:
- کلماتی که از دو بخش تشکیل شدهاند. مانند: ادامهدار، سخنوری
- نشانۀ جمع «ها». مانند: میوهها، خوراکیها
- افعال ماضی نقلی، ماضی استمراری، مضارع اخباری مانند: نوشتهام، دارم مینویسم، مینویسم
- واژههای مرکب: کتابخانه، مدادتراش
- هنگام استفاده از «ای» نکره: اجارهای، ذرهای
- پسوندهای «تر» و «ترین»: متفاوتترین، بهروزترین
- بعضی از کلماتی که به یکدیگر نمیچسبند و فاصلهای نیز بین آنها نیست: ادامهدار، ازقضا
خوبنوشتن بهتر است یا درستنوشتن؟ مسئله این است
این یک واقعیت محرض است که خوبنوشتن خیلی مهمتر (آنقدر زیاد که تصورش را نمیکنید) از درستنوشتن است. این جمله را همواره در گوشۀ ذهن خود حفظ کنید: «یک نوشتۀ خوب را میتوان با رعایت نکات ویراستاری اصلاح و منتشر کرد، اما یک نوشتۀ درست و بدون ایرادات دستوری را نمیتوان به یک نوشتۀ خوب تبدیل کرد!»، مگر آنکه معجزه شود.
حالا شاید این سؤال برایتان به وجود بیاید که وقتی صحبت از یک متن (یا نوشته) خوب میشود یعنی چه؟ آیا ساختار و پارامترهای مشخصی برای شناسایی یک متن خوب وجود دارد؟ پاسخ به این سؤال مشخصاً «خیر» است. به عبارتی دیگر، نوشتۀ خوب ارتباط مستقیمی با خوانندۀ آن دارد؛ درصورتیکه آن نوشته باعث خستگی و بیحوصلگی خواننده نشود و او را تا انتهای مطلب با خود همراه کند و درنهایت به پرسش و دغدغۀ وی پاسخ دهد، یک متن خوب شناخته میشود. همچنین برای خوبنوشتن میتوانید موارد زیر را در نظر بگیرید:
- همواره ساده بنویسید و از بهکاربردن واژگان ثقیل بپرهیزید.
- از پاراگرفهای طولانی که به خستگی خواننده منجر میشود اجتناب کنید. هر پاراگراف متشکل از ۳ تا ۵ خط است.
- نوشتۀ شما باید از انسجام موضوعی و معنایی برخوردار باشد. بنابراین جسته و گریخته صحبت نکنید.
در نهایت تعریف مشخصی از مخاطب (پرسونا) خود داشته باشید و براساس سلیقه، خواست، نیاز و دغدغۀ او بنویسید.
کلام آخر
این روزها رقابت کسبوکارهای کوچک و بزرگ بر سر یک چیز است: تبلیغات در فضای دیجیتال. درست است که برای ساخت ارتباطی ماندگار و طولانی با مخاطبان، هر برندی لحن و ادبیات خاصی را به کار میبرد، اما این موضوع نباید منافاتی با اصول درستنویسی در زبان و ادبیات فارسی داشته باشد.
فراموش نکنیم نوشته و متن ما، گویای میزان تسلط و دانش ما در آن زمینه است و این روزها که مخاطبان ما از میزان آگاهی نسبتاً بالایی برخوردار هستند، رعایتنکردن مواردی مانند درستنویسی و علائم نگارشی و… میتواند اعتبار و جایگاه برند ما را خدشهدار کند.
شما چه غلطهای نگارشی و دستور زبانی را میشناسید که عموماً توسط نویسندگان محتوا رعایت نمیشوند؟ در قسمت نظرات برایمان بنویسید.