بهترین موتورهای جست‌وجوی هوش مصنوعی کدام‌اند؟

خاطرتان هست روزی را که برای یافتن پاسخ پرسش‌هایمان، چند کلمۀ کلیدی را در یک نوار سفید تایپ می‌کردیم و با صفحه‌ای مملو از لینک‌های آبی روبه‌رو می‌شدیم؟ آن دوران را می‌توان عصر طلایی جست‌وجوی سنتی نامید. عصری که اکنون به سرعت در حال سپری‌شدن است. امروز، ما در آستانۀ انقلابی بزرگ در شیوۀ تعامل با اطلاعات قرار گرفته‌ایم؛ انقلابی که موتورهای جست‌وجوی هوش مصنوعی آن را هدایت می‌کنند.

این ابزارهای نوین دیگر تنها فهرستی از وب‌سایت‌ها را پیش روی ما نمی‌گذارند، بلکه مستقیماً به پرسش‌هایمان پاسخ می‌دهند، اطلاعات را از منابع گوناگون گردآوری و خلاصه می‌کنند و حتی می‌توانند با ما وارد یک گفت‌وگوی عمیق و دوطرفه شوند. آن‌ها حالا بیشتر به یک دستیار تحقیق شخصی شباهت دارند. اما با ظهور گزینه‌های قدرتمندی مانند جست‌وجوی هوش مصنوعی گوگل، Chat GPT، پرپلکسیتی و بینگ، این سؤال بزرگ مطرح می‌شود: کدام‌یک واقعاً بهترین است؟ آیا غول بی‌رقیب جست‌وجو، یعنی گوگل، همچنان بر تخت پادشاهی خود باقی می‌ماند یا رقبای نوظهور و خلاق، این تاج‌وتخت را از آنِ خود خواهند کرد؟

برای یافتن پاسخ این پرسش، 4 مورد از محبوب‌ترین و قدرتمندترین موتورهای جست‌وجوی هوش مصنوعی را به صورت عملی آزمودیم تا نقاط قوت، ضعف و ویژگی‌های منحصربه‌فرد هر کدام را کشف کنیم. با ما همراه باشید تا ببینیم کدام یک از این ابزارها بهتر از دیگری هستند.

۱) گوگل (Google): پادشاه آشنا در لباسی جدید

  • مناسب برای: تقریباً همه‌چیز. از جست‌وجوهای سریع روزمره گرفته تا یافتن مسیر و اطلاعات محلی، با چاشنی هوش مصنوعی.
  • هزینه: رایگان.

گوگل نیازی به معرفی ندارد. این نام با اینترنت عجین شده است. اما گوگل به جایگاه فعلی خود بسنده نکرده و به‌صورت هوشمندانه، قابلیت‌های هوش مصنوعی را با همان تجربۀ جست‌وجوی آشنا و قدرتمند خود ادغام کرده است.

مهم‌ترین تغییری که در گوگل مشاهده خواهید کرد، قابلیتی به نام «نمای کلی هوش مصنوعی» (AI Overviews) است. تصور کنید در مورد «فواید مدیتیشن» جست‌وجو می‌کنید. به جای آنکه مجبور باشید روی چندین لینک کلیک کنید، گوگل در بالای صفحه، یک خلاصۀ دقیق و جامع از بهترین منابع سطح وب به شما ارائه می‌دهد و مستقیماً به پرسش شما پاسخ می‌دهد.

اخیراً نیز «حالت هوش مصنوعی» (AI Mode) در برخی کشورها فعال شده است که تجربۀ جست‌وجو را به یک مکالمۀ واقعی تبدیل می‌کند. شما می‌توانید سؤالات تکمیلی بپرسید و بدون نیاز به شروع دوباره، موضوع موردنظرتان را عمیق‌تر واکاوی کنید.

چیزی که رویکرد گوگل را هوشمندانه می‌سازد، این است که هوش مصنوعی را جایگزین جست‌وجوی سنتی نکرده، بلکه آن را تقویت کرده است.

شما همچنان لینک‌ها، تصاویر، ویدئوها و نقشه‌ها را دریافت می‌کنید، اما هر زمان که یک خلاصۀ هوشمند بتواند به شما کمک کند، گوگل آن را ارائه می‌دهد.

مزایا

  • رابط کاربری آشنا: میلیاردها انسان در سراسر جهان با نحوۀ کار گوگل آشنا هستند و نیازی به یادگیری چیز جدیدی ندارند.
  • دسترسی به اقیانوسی از اطلاعات: گوگل بزرگ‌ترین فهرست محتوای وب را در اختیار دارد و این یعنی پاسخ‌های هوش مصنوعی آن بر پایۀ وسیع‌ترین دامنۀ اطلاعاتی ممکن شکل می‌گیرد.
  • ترکیب هوشمند: به زیبایی پاسخ‌های هوش مصنوعی را با نتایج کلاسیک (لینک، تصویر، ویدئو) ترکیب می‌کند و بهترین‌های هر دو دنیا را ارائه می‌دهد.
  • سرعت بی‌نظیر: همچنان سریع‌ترین پاسخ‌ها را در مقایسه با رقبای چت‌بات‌محور خود ارائه می‌دهد.
  • شفافیت در منابع: منابعی را که برای تولید خلاصۀ هوش مصنوعی استفاده کرده است، به وضوح نمایش می‌دهد.

معایب

  • صفحات شلوغ: با وجود نمای کلی هوش مصنوعی، تبلیغات، بخش «سؤالات دیگر کاربران» و نتایج محلی، گاهی صفحۀ نتایج بسیار شلوغ به نظر می‌رسد.
  • تبلیغات سنگین: تجربۀ جست‌وجو همچنان به شدت تحت تأثیر تبلیغات است.
  • خطر توهم (Hallucination): مانند هر هوش مصنوعی دیگری، گاهی ممکن است اطلاعات نادرستی را با اطمینان کامل ارائه دهد.
  • محدودیت جغرافیایی: قابلیت‌های پیشرفتۀ هوش مصنوعی مانند AI Mode هنوز در همۀ کشورها در دسترس نیست.

تجربۀ شخصی

گوگل همچنان همراه همیشگی ما برای کارهای روزمره است. از پرسیدن یک سؤال سریع مثل «پایتخت استرالیا کجاست؟» تا بررسی وضعیت آب‌وهوا و پیدا کردن یک کافۀ دنج در نزدیکی‌‌مان، گوگل بی‌نقص عمل می‌کند. نکتۀ درخشان رویکرد گوگل، استفادۀ به‌جا از هوش مصنوعی است. گاهی اوقات شما فقط می‌خواهید به وب‌سایت دیجی‌کالا بروید. در این حالت، گوگل به درستی لینک اصلی را به شما نشان می‌دهد، نه اینکه یک پاراگراف در مورد تاریخچۀ دیجی‌کالا بنویسد.

اما قدرت واقعی گوگل در ادغام با اکوسیستم خودش نهفته است. وقتی دنبال «بهترین رستوران‌های ایتالیایی نزدیک من» می‌گردیم، نه تنها فهرستی از رستوران‌ها را می‌بینم، بلکه موقعیت آن‌ها روی نقشه، نظرات کاربران، تصاویر و امکان مسیریابی مستقیم را نیز در اختیار داریم. این یک تجربۀ یکپارچه است که در حال حاضر هیچ رقیب دیگری نمی‌تواند به این خوبی ارائه دهد.

۲) جستجوی Chat GPT: دستیار تحقیق شخصی شما

  • مناسب برای: تحقیقات عمیق، توفان فکری، و سؤالات پیچیده‌ای که نیاز به یک گفت‌وگوی رفت و برگشتی دارند.
  • هزینه: نسخۀ رایگان (با مدل قدیمی‌تر). طرح‌های پولی از ۲۰ دلار در ماه شروع می‌شوند.

Chat GPT ابزاری بود که هوش مصنوعی محاوره‌ای را به جهانیان معرفی کرد. اکنون، با قابلیت جست‌وجوی آنی در وب، این ابزار از یک چت‌بات خلاق به یک موتور جست‌وجوی قدرتمند تبدیل شده است. تفاوت اصلی Chat GPT با گوگل در ماهیت محاوره‌ای آن است. شما با Chat GPT «صحبت» می‌کنید. می‌توانید سطح دانش پاسخ را مشخص کنید (مثلاً: «نسبیت عام را طوری توضیح بده که انگار پنج ساله‌ام.») و مکالمه را ادامه دهید.

مزایا

  • توانایی‌های محاوره‌ای استثنایی: همچنان بهترین تجربۀ گفت‌وگو را در میان تمام ابزارهای هوش مصنوعی ارائه می‌دهد.
  • ایدئال برای تحقیق: برای موضوعاتی که به پرسیدن سؤالات متعدد و پیگیری نیاز دارند، بی‌نظیر است.
  • ارائۀ استنادات: برای راستی‌آزمایی، به منابعی که استفاده کرده است لینک می‌دهد.
  • مدیریت پرس‌وجوهای پیچیده: می‌تواند سؤالات چندوجهی و پیچیده را با ظرافت درک کرده و پاسخ دهد.
  • حفظ زمینه (Context): مکالمات قبلی شما را به خاطر می‌سپارد، بنابراین نیازی به تکرار اطلاعات ندارید.
  • تجربۀ بدون تبلیغات: یک محیط تمیز و متمرکز برای تحقیق فراهم می‌کند.

معایب

  • ارائۀ پاسخ‌های بیش از حد مفصل: برای سؤالات ساده، گاهی پاسخ‌های بسیار طولانی ارائه می‌دهد.
  • مستعد توهم: گاهی ممکن است اطلاعات نادرستی را به شکلی کاملاً قابل قبول جعل کند.
  • عدم تخصص در جست‌وجوی بصری: این ابزار اساساً مبتنی بر متن است و در ارائۀ تصاویر یا ویدئوها ضعیف عمل می‌کند.
  • ضعف در جست‌وجوهای محلی: به دلیل عدم ادغام با داده‌های نقشه‌ای آنی، برای یافتن مکان‌های نزدیک قابل اعتماد نیست.

تجربۀ شخصی

هر زمان که نیاز به درک عمیق یک موضوع پیچیده داریم، به سراغ Chat GPT می‌رویم. برای مثال، برای برنامه‌ریزی یک سفر به ژاپن، از آن در مورد بهترین زمان بازدید پرسیدیم. سپس به طور طبیعی مکالمه را ادامه دادیم: «حالا یک برنامۀ سفر پنج روزه برای توکیو بچین»، «هزینۀ تخمینی این سفر برای دو نفر چقدر می‌شود؟» و «چند عبارت کلیدی ژاپنی که باید بلد باشم چیست؟». هر پاسخ، دقیق، کامل و براساس اطلاعات به‌روز وب بود. این حس، مثل داشتن یک کارشناس سفر شخصی برایمان بود.

اما نقاط ضعف آن نیز کاملاً مشهود است. وقتی از آن خواستیم «نمونه‌هایی از معماری سنتی ژاپنی را به من نشان بده»، یک توصیف متنی عالی دریافت کردیم، اما هیچ تصویری وجود نداشت. برای چنین درخواستی، دیدن یک عکس هزار برابر ارزشمندتر از خواندن یک پاراگراف متن است.

ضعف آن در جست‌وجوهای محلی نیز ناامیدکننده بود. وقتی از آن در مورد بهترین رستوران‌های چینی نزدیک پرسیدیم، موقعیت مکانی ما را اشتباه تشخیص داد و مکان‌هایی را پیشنهاد کرد که ده‌ها کیلومتر با من فاصله داشتند، آن هم بدون هیچ عکس، نظر یا رتبه‌بندی.

۳) پرپلکسیتی (Perplexity): موتور پاسخ حقیقت‌جو

  • مناسب برای: تحقیقات دانشگاهی، راستی‌آزمایی (Fact-Checking) و هر زمانی که به پاسخ‌های دقیق و مستند نیاز دارید.
  • هزینه: نسخۀ رایگان موجود است. Perplexity Pro از ۲۰ دلار در ماه شروع می‌شود.

پرپلکسیتی خود را یک «موتور جست‌وجو» نمی‌نامد، بلکه یک «موتور پاسخ» می‌داند و این توصیف کاملاً دقیق است. تمام تمرکز این ابزار بر ارائۀ پاسخ‌های مستقیم، دقیق و کاملاً مستند از منابع باکیفیت است.

برجسته‌ترین ویژگی پرپلکسیتی، سیستم استناد (Citation) آن است. در کنار هر بخش از پاسخ، یک عدد کوچک وجود دارد که به شما نشان می‌دهد آن اطلاعات دقیقاً از کدام منبع گرفته شده است.

این ویژگی، آن را به ابزاری بی‌نظیر برای دانشجویان، محققان, روزنامه‌نگاران و هر کسی که به صحت اطلاعات اهمیت می‌دهد، تبدیل کرده است.

مزایا

  • تمرکز بر منابع باکیفیت: به شدت بر استفاده و استناد به منابع معتبر و باکیفیت تأکید دارد.
  • شفافیت کامل: به شما نشان می‌دهد که چگونه پاسخ خود را ساخته است (فرآیند تفکر) و از کدام منابع به چه ترتیبی استفاده کرده است.
  • حالت‌های جست‌وجوی تخصصی: می‌توانید جست‌وجوی خود را به منابع دانشگاهی، اجتماعی یا مالی محدود کنید.
  • پیشنهاد سؤالات مرتبط: در انتهای هر پاسخ، سؤالات هوشمندانه‌ای را برای ادامۀ تحقیق پیشنهاد می‌دهد.

معایب

  • محتوای بصری بسیار محدود: تقریباً هیچ تصویر یا ویدئویی در نتایج آن وجود ندارد.
  • فاقد ابزارهای کاربردی: ابزارهای داخلی مانند ماشین‌حساب یا مبدل ارز را که در گوگل وجود دارند، ندارد.

تجربۀ شخصی

پرپلکسیتی سلاح مخفی ما برای زمانی است که به یک پاسخ سریع و قابل اعتماد نیاز داریم. برای مثال، وقتی می‌خواستیم یک آمار بازاریابی را برای یک گزارش تأیید کنم یا جزئیات یک واقعۀ تاریخی را بررسی کنم، پرپلکسیتی در چند ثانیه پاسخی دقیق همراه با تمام منابع لازم را به من داد.

سیستم استناد Perplexity واقعاً تحسین‌برانگیز است. این قابلیت به ما اطمینان می‌دهد که اطلاعاتی که دریافت می‌کنیم، ساختگی یا حاصل توهم هوش مصنوعی نیست. سؤالات تکمیلی پیشنهادی نیز بارها ما را به مسیرهای تحقیقی جدیدی هدایت کرده‌اند که خودم به آن‌ها فکر نکرده بودم.

اما پرپلکسیتی یک چاقوی سوئیسی نیست. وقتی برای «آموزش تعویض لاستیک خودرو» جست‌وجو کردیم، یک دستورالعمل متنی دقیق دریافت کردیم. اما برای چنین کاری، یک ویدئوی آموزشی بسیار مفیدتر است. همچنین، برای کارهای روزمره مانند تبدیل ارز، به جای یک ابزار تعاملی، فقط یک توضیح متنی در مورد نرخ ارز به من داد که چندان کاربردی نبود.

۴) بینگ (Bing): جست‌وجو کن و جایزه بگیر!

  • مناسب برای: کاربرانی که در اکوسیستم مایکروسافت هستند و کسانی که دوست دارند برای جست‌وجوهایشان پاداش بگیرند.
  • هزینه: رایگان.

مایکروسافت بینگ، دومین موتور جست‌وجوی محبوب جهان، با ادغام مدل‌های قدرتمند GPT شرکت OpenAI در قالب کوپایلت (Copilot)، تلاش کرده است تا خود را به عنوان یک رقیب جدی برای گوگل مطرح کند.

تجربۀ کار با بینگ بسیار شبیه به گوگل است. شما یک نوار جست‌وجو دارید و در بالای نتایج، یک باکس هوش مصنوعی (کوپایلت) ممکن است ظاهر شود که اطلاعات را برای شما خلاصه می‌کند. همچنین یک تب اختصاصی «جست‌وجو» (مشابه AI Mode گوگل) برای مکالمات عمیق‌تر وجود دارد.

اما برگ برندۀ بینگ، برنامۀ Microsoft Rewards است. شما با هر جست‌وجو در بینگ، امتیاز کسب می‌کنید که می‌توانید آن‌ها را با کارت‌های هدیه یا جوایز دیگر مبادله کنید. این تنها موتور جست‌وجویی است که به معنای واقعی کلمه به شما «پاداش» می‌دهد.

مزایا

  • سیستم پاداش‌دهی: به کاربران برای فعالیتی که به هر حال هر روز انجام می‌دهند، جایزه می‌دهد.
  • ادغام با اکوسیستم مایکروسافت: اگر از ویندوز و مرورگر Edge استفاده می‌کنید، کوپایلت تجربۀ یکپارچه‌ای را ارائه می‌دهد.
  • ارائۀ منابع: مانند گوگل، منابع پاسخ‌های هوش مصنوعی خود را نمایش می‌دهد.

معایب

  • صفحات نتایج شلوغ: گاهی اوقات صفحات نتایج آن حتی از گوگل هم شلوغ‌تر به نظر می‌رسند.
  • ضعف در برخی حوزه‌ها: در پرس‌وجوهای مربوط به سفر و رزرو، به اندازۀ گوگل قدرتمند نیست.
  • پاسخ‌های هوش مصنوعی پراکنده: گاهی به جای ترکیب و خلاصه‌سازی اطلاعات، فقط تکه‌هایی از وب‌سایت‌های مختلف را کنار هم قرار می‌دهد.

تجربۀ شخصی

بینگ یک تجربۀ جست‌وجوی کاملاً مناسب و آشنا ارائه می‌دهد. اما ویژگی پاداش آن، یک انگیزۀ کوچک و جالب برای استفاده از آن ایجاد می‌کند. بینگ همچنین، برخی ابزارهای داخلی جالب دارد که گوگل فاقد آن‌هاست، مانند تست سرعت تایپ.

با این حال، ضعف‌های آن نیز قابل توجه است. وقتی برای «پروازهای تهران به استانبول» جست‌‌وجو کردیم، برخلاف گوگل که یک ابزار کامل برای مقایسه و رزرو پرواز ارائه می‌دهد، بینگ فقط فهرستی از لینک‌ها را به ما نشان داد.

از طرف دیگر، پاسخ‌های هوش مصنوعی آن گاهی ناهماهنگ و پراکنده به نظر می‌رسند. برای مثال، در جست‌وجوی «بهترین خودروهای برقی زیر ۲ میلیارد تومان»، کوپایلت به جای ارائه یک لیست منسجم و قابل مقایسه، فقط چند پاراگراف نامرتبط از سایت‌های مختلف را نمایش داد که به تصمیم‌گیری کمکی نکرد.

کدام ابزار برای کدام کار؟

برای اینکه بتوانید با یک نگاه، بهترین گزینه بین موتورهای جست‌وجوی هوش مصنوعی را برای نیاز خاص خود پیدا کنید، جدول زیر را آماده کرده‌ایم. در این جدول، 4 موتور جست‌وجوی هوشمند را براساس معیارهای کلیدی مانند کاربرد اصلی، قیمت، نقاط قوت و ضعف مقایسه کرده‌ایم تا به شما در یک تصمیم‌گیری سریع و آگاهانه کمک کند.

ویژگیگوگلجست,جوی Chat GPTپرپلکسیتیبینگ
بهترین برایکارهای روزمره و جستجوهای محلیتحقیق عمیق و توفان فکریراستی‌آزمایی و تحقیقات آکادمیککسب پاداش و کاربران مایکروسافت
قیمترایگانرایگان / پولیرایگان / پولیرایگان
نقطۀ قوت کلیدیادغام با اکوسیستم (نقشه و...)توانایی مکالمه و حفظ زمینهاستناد دقیق به منابع معتبرسیستم پاداش‌دهی
نقطۀ ضعف اصلیشلوغی و تبلیغات سنگینضعف در جست‌وجوی بصری و محلیمحتوای بصری بسیار محدودپاسخ‌های هوش مصنوعی ناهماهنگ
ارائه منابعبلهبلهعالیبله

یک ابزار برای همه وجود ندارد

پس از آزمایش دقیق هر یک از این موتورهای جست‌وجوی هوش مصنوعی، به این نتیجه رسیدیم که هیچ «برندۀ» مطلقی وجود ندارد. بهترین موتورهای جست‌وجوی هوش مصنوعی برای شما، کاملاً به نیازتان در آن لحظه بستگی دارد. به‌طور مثال:

  • برای زندگی روزمره، از گوگل استفاده کنید. هیچ ابزاری بهتر از آن نمی‌تواند شما را به نزدیک‌ترین داروخانه برساند یا دستور پخت قرمه‌سبزی را پیدا کند.
  • برای تحقیق عمیق روی یک موضوع پیچیده،سراغ Chat GPT بروید. این ابزار مانند یک همکار محقق خستگی‌ناپذیر در کنار شما خواهد بود.
  • برای یافتن پاسخ‌های دقیق و مستند که بتوانید به آن‌ها اعتماد کنید، پرپلکسیتی انتخاب اول شماست. دیگر نگران اطلاعات نادرست و جعلی نباشید.
  • اگر دوست دارید برای جست‌وجوهای خود پاداش بگیرید و از اکوسیستم مایکروسافت استفاده می‌کنید، بینگ می‌تواند یک جایگزین جذاب برای گوگل باشد.

این ابزارها روزبه‌روز هوشمندتر می‌شوند. پیشنهاد ما این است که خودتان هر چهار موتور جست‌وجوی هوش مصنوعی را امتحان کنید. شاید شما هم درنهایت از ترکیبی از آن‌ها برای نیازهای مختلف خود استفاده کنید.

حرف آخر

اگر شما یک بازاریاب، تولیدکنندۀ محتوا یا صاحب کسب‌وکار هستید، این تحول به معنای یک چیز است: شما باید حضور برند خود را در این موتورهای جست‌وجوی هوش مصنوعی جدید ردیابی کنید. فراموش نکنید که دیده شدن در پاسخ‌های هوش مصنوعی، اعتبار برند شما را افزایش می‌دهد.

منابع

5/5 | (1 امتیاز) امتیازت با موفقیت ثبت شد!
مطالب پیشنهادی ما:

نظر شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.