ما ایرانیها اگر با قاطعیت نگوییم دربارۀ همهچیز، اما تقریباً دربارۀ هر چیزی لطیفهای داریم؛ از قدیمندیمها که جوکهای قومیتی رواج داشت و تا امروزه که با پدیدۀ استندآپ کمدینیسم مواجه هستیم! البته همین که مردمان کشوری برای دسترسی به هر شبکۀ اجتماعی باید نصف روز دنبال فیلترشکن بگردند، خودش از همۀ لطیفهها خندهدارتر است و دیگر به لطیفههای جدید نیاز نداریم. یکی از جوامعی که سابقۀ درازی در تولید این لطیفهها دارد، توییتر است.
توییتر از قدیمالایام به خاطر اینکه به افراد اجازۀ مانور چندانی (به خاطر محدودیت کاراکتر) نمیدهد، باعث شده است که افراد استعدادشان را در مجیزگویی شکوفا کنند. همین ویژگی در اوایل دهۀ ۲۰۱۰ باعث انقلابی در توییتر شد که به «توییتر عجیب» معروف است. در این مطلب از ویپدیا میخواهیم به این بپردازیم که منظور از توییتر عجیب چیست.
۵ تعریف کوتاه از توییتر عجیب
قبل از اینکه سراغ جزئیات این پدیده برویم، بهتر است چند تعریف را که از سراسر اینترنت جمعآوری شده است با هم مرور کنیم؛ اگرچه ظاهراً این تعاریف معنای متفاوت از همی را ارائه میدهند:
- سبکِ از قصد اشتباه در کمدی احمقانه؛
- گروهی از کاربران تنبل توییتر که بهشکل نامفهومی مینویسند، از نشانهگذاری و املای درهم و برهم استفاده میکنند، در قالب جملات شعر میسرایند و یا از تکنیکهایی استفاده میکنند که برای کاربران «جدی» توییتر ناشناخته است؛
- گروهی از دیوانگان وسواسی پوشک؛
- خردهفرهنگ کمدی رو به رشد؛
- عبارات غیرعادی که به ترکیبات سورئال اشیا اشاره دارند.
سایت Time تعریف جالب و مشخصتری از Weird Twitter ارائه داده است:
«زیربخش گلچینشدۀ شبکههای اجتماعی که معمولاً در صدر سایتهای فیواستار قرار میگرفتند… مجموعهای از افراد که چیزهایی اشتباه میگفتند و باعث میشدند شما به فکر فرو بروید و درعینحال بخندید!»
توییتر عجیب؛ تعریف صاف و ساده
اگر طبق تعاریفی که تا الان خواندید، خودتان را جزو آن میدانید یا تا حدودی فهمیدید که معنای آن چیست، باید گفت که این تعاریف اگرچه غلط نیستند، اما کاملاً درست هم نیستند. توییترِ ویِرد، بینظم و گسترده است و اینکه چگونه به نظر میآید، بستگی به این دارد که چه کسی را فالو کردهاید و به چه چیزی میخندید و کلاً تعریفتان از طنز چیست. اگرچه کل این داستان توییتر عجیب برای سال ۲۰۱۲ است و با اینکه تعاریف با افعال حال برای شما بازگو میشوند، بهتر است بدانید که این روزها اثر چندانی از آن باقی نمانده است؛ چون اگر بود، قطعاً به زمین و زمان برمیخورد؛ چون سطح شوخیهای آن در بسیاری از موارد شخصی و ضربهزننده میشد!
توییتر عجیب هستۀ کوچکی از اعضایی بود که یکدیگر را فالو داشتند و با هم در تعامل بودند و به یکدیگر پاسخ میدادند و یک جامعه با سبک کمدی تشکیل داده بودند. یکسری از بهترین نویسندههای این گروه کمتر از ۱۰۰ فالوئر و بعضیها هم چند ده هزار فالوئر داشتند. سبک توییتکردن و جوکهایی که از بطن این جوامع کوچک بیرون میآمد، وارد فضای اصلی توییتر میشد و حتی کمدینها که از طنازترین افراد توییتر بودند، از آن جوکها استفاده میکردند.
اما با تمام این اوصاف نمیتوان گفت که توییترِ عجیب هستۀ مشخصی نداشت و خیلی گسترده بود، یا اینکه بیاهمیت بود و پیشینهای نداشت. کاملاً برعکس! اینجا جایی بود که زبان توییتر شکل گرفت، جایی که خندهدارترین جوکها در آن ساخته شد و جایی که بدترین استعدادها منزوی شدند، حرفشان پخش شد یا کلاً از بین رفتند. جایی مبتنی بر شایستهسالاری که در آن جنسیت، سن، گذشته و شغل قبل از اینکه به رسمیت شناخته شوند، کنار گذاشته شده بودند.
چند مثال از Weird Twitter
البته منظور از لطیفه در توییتر عجیب شاید آن لطیفههایی که ما در زبانمان داریم نباشد؛ چون زبان فارسی بهخودیخود جای نیش و کنایۀ بسیاری دارد که همین جای طنازی را باز میکند. به همین دلیل، وقتی مثالهای زیر را دربارۀ توییتر عجیب میخوانید شاید نخندید، اما در زبان انگلیسی اینطور نیست:
- بدن شما یک کارخانۀ روحسازی است که یک عمر طول میکشد تا یک روح تولید کند!
- بابانوئل؟ اون پدرت بود. پریدندان؟ اون هم پدرت بود. هیولای لوسنوچس؟ پدرت. سگت ووفی؟ پدرت. پدرت؟ پدر در لباس پدر!
- نمیدونم اینو توییت کنم یا نه، ولی دارم با یخچالم حرف میزنم! وات دِ… مادرم بازم همۀ وسایل الکترونیکیام رو مصادره کرد.
- همینالان به اعداد و ارقام رابطههای معناداری که داشتم نگاه کردم و دیدم تعدادش از دستشوییهایی که داخلشون جیغ زدم کمتره!
- عاق اینم که موسیقی آدمو به جاهای مختلف میبره، مثلاً الان مگان ترینور داره تو کافه پخش میشه و منم دارم میرم یه کافه دیگه.
- هیچوقت خودتو مقصر ندون، هرکسی که به نظر میاد تو رو به شکل ابهامانگیزی دوست داره رو مقصر بدون!
- لعنت به جوکها، همۀ چیزهایی که من توییت میکنم واقعیه! بینش خام، نه مزخرفات! من ترولها رو فالو نمیکنم. توییتر دات کام، برای این زندگی میکنم.
- نوجوون که بودم دیدم مادرم داره با یه سگ بحث میکنه. عجیب نبود، تا اونجا که مادرم یه صدایی برای سگه درآورد و اونم شروع کرد به بحثکردن تا اینکه سگه بحث رو برد.