چند وقت پیش بود که یکی از خوانندگان ویپدیا در قسمت مربوط به مطالب درخواستی، به مسئلۀ جالبی اشاره کرده بود: «مدتزمان مطالعه که درست در بالای بلاگپست نمایش داده میشه، از کجا میاد و چطور محاسبه میشه؟». همین موضوع باعث شد جرقهای در ذهنم شکل بگیرد و دربارۀ این ویژگی (یا به عبارت دیگر، پلاگین) نسبتاً جدید بلاگها، مطلبی را آماده و منتشر کنم.
در جدیدترین مقالۀ پیش رویتان از ویپدیا، باهم نحوۀ محاسبۀ مدتزمان خواندن یک بلاگپست، دلایل قراردادن این ویژگی در قسمت بلاگ سایتتان و همچنین معایبی که احتمالاً استفاده از این قابلیت برای محتواهای بلاگتان به وجود میآورد، بررسی میکنیم و درنهایت به این موضوع اشاره خواهم کرد که آیا میتوان مدتزمان خواندن بلاگپست را براساس پرسونای کسبوکار خود بهینهسازی (و بهنوعی شخصیسازی) کرد یا خیر؟
از شما دعوت میکنم تا پایان این مطلب با من همراه باشید.
خواندن مهم است، اما مدتزمان خواندن مهمتر!
اگر دقت کرده باشید، از ۲-۳ سال گذشته تاکنون، هر زمان که عنوانی را در موتور جستوجوی عالیجناب گوگل سرچ میکنیم و پس از اسکرول بین چند نتیجۀ ابتدایی ظاهرشده در صفحۀ اول (منظورم همان SERP است)، روی جذابترین لینکی که به چشممان میآید کلیک میکنیم و سر از بلاگپست آن سایت درمیآوریم، بعد از عنوان بولدشده و بزرگی که گویای تیتر آن مقاله است، با عدد جالبی روبهرو میشویم: «مدتزمان مطالعه:… دقیقه».
بله، تا اینجای کار همهچیز کاملاً گویاست و منظور از «مدتزمان مطالعه»، در وهلۀ اول به طولانیبودن آن مقاله (از نظر تعداد کلمات) اشاره دارد. برداشت دیگری که میتوان از این عنوان داشت، مدتزمانی است که بهعنوان مخاطب (کاربر) باید به خواندن آن مطلب اختصاص دهید.
با توجه به توضیحات بالا، ممکن است این تصویر در کسری از ثانیه در ذهنتان ایجاد شود که «چقدر باحال! این بیزنس (کسبوکار) بهقدری برای مخاطباش ارزش و احترام قائل میشه که حتی مدتزمانی رو که برای خوندن مطالبش مورد نیاز هست، بالای مقالاتش درج میکنه.»
البته که تصور اولیۀ شما اصلاً و ابداً بیربط نیست، اما بهطور خلاصه در دنیای امروز که تمام کاربران فعال در فضای وب، برای دستیابی به پاسخ موردنظرشان در کوتاهترین زمان ممکن عجله دارند، طراحان سایت نیز درصدد برآمدند تا با بهکارگیری قابلیتهای جدید، مخاطبان خود را به درستترین شکل ممکن هدایت کنند. ناگفته نماند که استفاده از چنین ویژگیهایی در طراحی سایت، دید وسیعتری به پرسونای کسبوکارها در اختیار بازاریابان دیجیتال قرار میدهد و تحلیل بهتری از نقشۀ سفری مشتری به دستاندرکاران تبلیغات ارائه میکند.
فرمولاسیون محاسبۀ مدتزمان مطالعۀ بلاگپست
برخلاف آنچه ممکن است متصور شوید، محاسبۀ مدتزمان مطالعۀ بلاگپست کار پیچیده و دشواری نیست و خودتان بهتنهایی نیز میتوانید آن را انجام دهید. یادآوری میکنم که تخمین این مدتزمان، تماماً اتوماتیک و بهوسیلۀ کدهای ازپیشتعریفشده در زبان برنامهنویسی سایتتان صورت میگیرد.
با توجه به تحقیقاتی که در سطح وب انجام دادم، درنهایت به فرمول واحدی رسیدم که در ادامه و با ذکر یک مثال، خدمتتان توضیح میدهم. اما پیش از آن، ذکر نکتهای را لازم میدانم: در سایتهای خارجی متوسط تعداد کلماتی را که یک کاربر (انگلیسیزبان) در بازه زمانی یک دقیقه میخواند، ۲۳۸ و برخی منابع دیگر حدود ۲۵۰ واژه تخمین زدهاند (مجدداً طبق اظهارنظر این دسته از سایتها، درنظرگرفتن بازه ۲۰۰ تا ۲۵۰ کلمه در دقیقه معقولتر است).
ازآنجاییکه این مطلب برای کاربران ایرانی در حال تولید و انتشار است، شخصاً کنجکاو شدم تا بهعنوان یک مخاطب فارسیزبان، دست به آزمایشهای میدانی در این راستا زده و از صحت و سقم این موضوع مطمئن شوم. شگفتا! بار دیگر در حوزۀ مربوط به دیجیتال مارکتینگ حق با اجنبیان بود. نمیدانم باید گفت خوشبختانه یا بدبختانه، اما میانگین تعداد کلماتی که میتوانم در یک دقیقه از یک بلاگپست بخوانم، بین ۲۰۰ تا ۲۲۰ عدد است و به آن معناست که احتمالاً این مقدار، حد متوسط بین تمام کاربران ایرانی خواهد بود.
بنابراین میتوان فرمول محاسبۀ مدتزمان خواندن یک بلاگپست را اینگونه تعریف کرد که تعداد کل کلمات داخل یک مقاله (حتی عناوین و اچتگها) تقسیم بر عدد ۲۰۰، میزان زمانی را که مخاطب برای مطالعۀ آن بلاگپست باید اختصاص دهد، مشخص میکند. اجازه دهید در ادامه یک مثال را باهم بررسی کنیم:
تعداد کل کلمات یک مقاله ۷۸۳ عدد است.
۷۸۳÷۲۰۰=۳.۹۱۵
۰.۹۱۵×۰.۶۰=۰.۵۴
عدد صحیح ۳ در جواب معادلۀ اول نشان از دقیقه دارد. اعداد اعشاری در جواب معادلۀ دوم نیز گویای ثانیه است. با درنظرگرفتن دو پاسخ بالا و رندکردن عدد ۳.۵۴ (۳ دقیقه و ۵۴ ثانیه)، جواب نهایی ۴ دقیقه میشود، که مدتزمان لازم برای خواندن یک بلاگپست ۷۳۸کلمهای است.
نکته: تعیینکننده شمایید!
حالا که با نحوۀ محاسبۀ مدتزمان مطالعۀ بلاگپست آشنا شدید، این سؤال ممکن است در ذهن شما به وجود بیاید که آیا فرمول براساس یک معادلۀ پایا و غیرقابل تغییر است؟ آیا امکان تغییر تعداد کلماتی که یک کاربر در یک دقیقه میتواند مطالعه کند وجود ندارد؟ ازآنجاییکه محاسبۀ مدتزمان مطالعۀ بلاگپست از طریق پلاگینها و افزونههایی انجام میشود که در اختیار طراحان سایت قرار دارد، بنابراین قابلیت شخصیسازی این فرمولاسیون بهطور کامل برای شما فراهم است.
برای مثال، با توجه به شناحتی که از پرسونای کسبوکار خود دارید، میتوانید تعداد کلماتی را که در یک دقیقه توسط مخاطبانتان خوانده میشود، بهطور میانگین ۱۵۰ (یا حتی عددی بالاتر از ۲۰۰) در نظر بگیرید؛ بر این اساس، مدتزمانی که برای خواندن مطلب به کاربر نمایش داده میشود، مطابق با تواناییهای خواندن اوست.
آیا مدتزمان مطالعۀ طولانی، مخاطب را فراری میدهد؟
متأسفانه پاسخ سؤال بالا «بله» است؛ اما طبق شرط و شروطی. بیایید با یکدیگر صادق باشیم. امروزه کاربران علاقۀ کمتری به مطالعۀ مطالب طولانی دارند. براساس ارزیابیهای صورتگرفته توسط تعدادی از فعالان حوزۀ بازاریابی دیجیتال خارجیزبان، تمایل مخاطبان به خواندن بلاگپستهایی که ۵ تا ۷ دقیقه زمان میبرد، کم بوده و درصورتیکه علاقه به خواندن آن مطالب وجود داشته باشد، به وقتی دیگر (فرصت مناسبتر) موکول میشود.
از طرف دیگر، تعدادی از فعالان حوزۀ محتوا به این موضوع اشاره کردهاند که عناوینی که با سؤال «چطور» و «چگونه» آغاز میشوند و قصد دارند بهشکل مفصل و جامع به توضیح یک موضوع مهم (که ازقضا نیازی از مخاطب را رفع میکند) بپردازند، اغلب مخاطب را تا انتهای مقاله با خود همراه میکنند و تعداد کلمات، طولانیبودن مطلب و حتی مدتزمان آن ارزش و اهمیتی ندارد.
بنابراین، میتوان گفت استفاده از افزونهای که مدتزمان مطالعۀ یک بلاگپست را به کاربر نمایش میدهد، نهتنها امری مثبت به شمار میرود، بلکه از نظر الگورتیمهای مربوط به موتورهای جستوجو پوئن مثبتی نیز دریافت میکند. درنهایت اینکه مخاطب تصمیم به خواندن مقالۀ چندین و چند هزار کلمهای شما بگیرد یا نه، موضوع دیگری است که در ادامه به آن میپردازم.
وقتی صحبت از تربیت پرسونا میشود
بهعنوان صاحب یک کسبوکار، فعال حوزۀ بازاریابی محتوایی یا شخصی که بهعنوان یک کارشناس تبلیغات در آژانس دیجیتال مارکتینگ مشغول به فعالیت هستید، ممکن است ناخودآگاه با این مسئله روبهرو شوید که اگر مخاطبِ محصول یا خدمتی که برای آن تولید محتوا میکنیم، اصلاً کشش و توانایی خواندن مطالب طولانی را نداشته باشد، آن موقع تکلیف چیست؟
قبلتر و بین صحبتهایم به موضوع شناخت مخاطب هدف اشاره کردم. در حوزۀ تبلیغات و بازاریابی، مطمئناً هیچ موضوعی مهمتر از پرسونا (و طراحی آن) نیست. با علم به این مهم، باید استراتژیای را پیادهسازی کنید که طبق آن، مخاطب شما در درجۀ اول به یک دنبالکنندۀ بیچونچرای محتوایتان تبدیل شود؛ این امر تنها درصورتی اجرایی میشود که:
- اعتماد مخاطب به کسبوکار و حوزۀ فعالیت شما کاملاً جلب شود؛
- محتواهای شما صرفاً جنبۀ تبلیغاتی نداشته باشند و در اصل پاسخی باشند به نیازهای مخاطب؛
- کیفیت محتواها فدای کمیتشان نشود؛
- تعادل بین اصول درستنویسی و سئوپسندبودن بلاگپستها حفظ شود.
فراموش نکنید این شما هستید که پرسونای خود را تغذیه و هدایت میکنید. بنابراین، در این مسیر که بخشی از فرایند قیف فروش بازاریابی شناخته میشود، باید صبر و حوصله به خرج دهید و محتواهای کاربردی را به سمع و نظر مخاطبانتان برسانید.
کلام آخر
بدون شک قابلیت «مدتزمان مطالعۀ یک بلاگپست» از آن دست ویژگیهای سایت به شمار میرود که این روزها برای عموم خوانندگان مهم تلقی میشود؛ چراکه به آنها این اختیار و اجازه را میدهد که درمورد مطالعۀ مطلب موردنظرشان تصمیمگیری کنند.
البته که ممکن است بسیاری از کاربران هنگام روبهروشدن با مقالهای که خواندن آن ۸ دقیقه زمان میبرد، بهطور کلی بیخیال ماجرا شوند، اما همچنان این احتمال وجود دارد که سیگنالی به ذهن مخاطب ارسال شود که محتوای آن مقاله، دقیق و جامع است! نتیجه آن میشود که مخاطب با بوکمارککردن آن بلاگپست، خواندنش را به زمان مناسبتری واگذاری میکند.
به به! چه لذتبخشه این ایده و پروسهای که راه انداختین. خب من همین الان تصمیم گرفتم که روی وبلاگ اکتیک حتما مدت زمان مطالعه رو اضافه کنم. و تصمیم بعدیم هم اینه که هرجای وبگردی و سرچهام هر سوالی برام پیش اومد که جوابش توی وب نبود میتونم روی تیم شما برای جستجو و پیدا کردن جوابم حساب کنم 🙂
مرسی از وقتی که گذاشتین.
امیدوارم در این مسیر موفق باشید.