۱۰ کمپین بازاریابی ویدیویی که از تماشای آن‌ها لذت خواهید برد
یک کمپین بازاریابی ویدئویی موفق چه ویژگی‌هایی دارد؟
مردم تماشای ویدئو را دوست دارند. آن‌ها به‌طور متوسط ۱۹ ساعت در هفته محتوای ویدئویی آنلاین تماشا می‌کنند. همین علاقۀ وافر، محرک برندها برای استفادۀ روزافزون از این نوع محتواست. در حال حاضر، محتوای ویدئویی به‌عنوان محور اصلی کمپین‌های تبلیغاتی بسیاری از برندهای مطرح جهان استفاده می‌شود و می‌تواند کمپین بازاریابی محتوایی شما را نیز به بالاترین سطح خود ارتقا دهد.
ویدئو محتوایی قدرتمند است که می‌توانید با آن به بهترین نحو داستان‌سرایی کنید، به قلب مخاطبان خود راه یابید و طیف بیشتری از افراد را جذب کنید.
در این مطلب از وی‌پدیا ۱۰ کمپین بازاریابی ویدئویی موفق در طول تاریخ را به شما معرفی می‌کنیم تا بتوانید از آن‌ها برای تولید ویدئوهای جذاب کمپین‌های خود الهام بگیرید.
یک کمپین بازاریابی ویدئویی موفق چه ویژگی‌هایی دارد؟
اکثر متخصصان بازاریابی معتقدند که برای موفقیت یک کمپین بازاریابی ویدئویی باید نوعی ارزش را به مخاطبان ارائه داد. این ارزش، اغلب از یک ارتباط عاطفی قوی با مخاطب ناشی می‌شود. با توجه به این موضوع، چند ویژگی مشترک در برخی از قابل‌‌توجه‌ترین کمپین‌های بازاریابی ویدئویی تاریخ مشاهده می‌شود:
- کوتاه و مختصرند؛ به این معنا که در عرض تنها ۶۰ ثانیه یا اندکی بیشتر، پیامی را منتقل می‌کنند که تأثیر طولانی‌مدتی بر جای می‌گذارد.
- داستان‌سرایی می‌کنند؛ یعنی در پس‌زمینۀ ارائۀ مزایای یک محصول یا خدمت، یک داستان را روایت می‌کنند.
- در همان ۵ ثانیۀ اول توجه بیننده را جلب می‌کنند.
- مرتبط و قابل اشتراک‌گذاری هستند و بینندگان را ترغیب می‌کنند تا ویدئو را برای دوستان و خانوادۀ خود ارسال کنند.
- بر برانگیختن احساسات تمرکز دارند، نه بر تبلیغ خود محصول یا خدمت.
اگر می‌خواهید یک تبلیغات ویدئویی حرفه‌ای و موفق داشته باشید؛ به صفحه تبلیغات ویدئویی صباویژن مراجعه نمایید.
معرفی ۱۰ کمپین بازاریابی ویدئویی موفق
در ادامه، ۱۰ کمپین بازاریابی ویدئویی موفق را معرفی می‌کنیم که به لطف طنز، داستان دلگرم‌کننده، پایان غافلگیرکننده، یا ترکیبی از این‌ها، مورد توجه بسیار قرار گرفته‌اند.
۱) ریباک (Reebok): 25915 روز (The 25915 Days)
اولین نمونۀ انتخاب‌شده به ما نشان می‌دهد که:
گاهی‌اوقات قدرتمندترین پیام‌ها به هیچ کلمه‌ای نیاز ندارند و می‌توانند در سکوت محض مطرح شوند.
این ویدئو یک زن را در حال دویدن در دوره‌های مختلف زندگی‌اش دنبال می‌کند؛ در یک مسیر معکوس از میانسالی تا روز تولد. از مسابقۀ اسپارتان تحت حمایت ریباک گرفته تا پیست دو و میدانی دبیرستان و دویدن‌های روزهای کودکی، در‌حالی‌که اعداد تصادفی در پس‌زمینۀ تصویر ظاهر می‌شوند. در آخر متوجه می‌شویم که این اعداد، تعداد روزهای عمر ماست؛ نوعی یادآوری هشدارگونه که هر انسان به‌طور متوسط تنها ۲۵۹۱۵ روز زندگی می‌کند.
در صحنۀ آخر، اتاقی پر از نوزادان تازه‌متولدشده و پیام ریباک را می‌بینیم. ویدئوی ریباک که کمپین بازاریابی ویدئویی HonorYourYourdays# را تبلیغ می‌کند، حاوی هیچ کلمه‌ای نیست، اما پیام قدرتمندی دارد: با «احترام به بدنی که به شما ارزانی شده»، از روزهای عمر خود بهترین استفاده را ببرید.
ریباک با این روش عالی، رسالت برند خود در ارتباط با تغییر نحوۀ تجربۀ افراد از تناسب اندام در سنین مختلف را متذکر می‌شود و به مشتریان می‌گوید که می‌تواند تجهیزات ورزشی همۀ عمرشان را در اختیارشان بگذارد.
این ویدئو چرا ویروسی (وایرال) شد؟
ما به‌عنوان انسان از عمر محدود خود خبر داریم، اما درگیری‌های روزمره باعث می‌شود این واقعیت هولناک را فراموش کنیم و مرتب به یادآوری نیاز داشته باشیم. این ویدئو با یادآوری فرصت کوتاه عمر، حس فوریت را در ما بیدار می‌کند تا برای فعالیت‌های مورد علاقه‌مان، در اسرع‌وقت برنامه‌ریزی کنیم.
از نظر روان‌شناسی، این حس فوریت می‌تواند تأثیر بسیار مثبتی بر نحوۀ نگرش مخاطبان نسبت به محصول داشته باشد؛ مخاطبانْ محصول را به‌عنوان چیزی که می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا زندگی سالم‌تر و لذت‌بخش‌تری داشته باشند در نظر می‌گیرند و به‌سوی آن جذب می‌شوند. چه‌بسا به دلیل همان حس فوریت، بی‌درنگ برای خرید محصول اقدام کنند.
حتی در انتهای ویدئو، یک CTA قابل کلیک وجود دارد که روی آن نوشته شده: «روزهای عمر خود را محاسبه کنید.» اگر روی CTA کلیک کنید، به سایت این کمپین بازاریابی ویدئویی هدایت می‌شوید و می‌توانید عکس‌هایی از خود را به اشتراک بگذارید که نشان می‌دهد چگونه به بدن خود احترام می‌گذارید.
نکتۀ مهم این کمپین
قراردادن حس فوریت (مثلاً زمان محدود) در پشت پیام کمپین بازاریابی ویدئویی می‌تواند نوعی انگیزۀ روانی قدرتمند باشد (هم‌اکنون اقدام کنید تا فرصت را از دست ندهید). این کار باعث می‌شود پیام شما نه‌تنها قانع‌کننده، بلکه قابل اجرا باشد.
۲) کوکاکولا (Coca-Cola): آخرین مشتری (The Last Customer)
ویدئوی «آخرین مشتری» کوکاکولا، احتمالاً یکی از نشاط‌آورترین ویدئوهای تعطیلات برندهاست که تاکنون دیده‌اید. در این ویدئوی تبلیغاتی، روال کاری طاقت‌فرسای چندین کارگر را در شلوغ‌ترین روزهای فصل جشن کریسمس تماشا می‌کنیم که دیدگاه جدیدی به ما می‌دهد؛ اینکه درست وقتی اغلب افراد در کنار خانواده و دوستان خود هستند، عده‌ای دیگر سخت‌ترین روزهای کاری خود را می‌گذرانند.
در این ویدئو، کوکاکولا بازار فیلیپین را با کمپین کریسمس خود هدف قرار داد و به بیش از ۱۵۰۰۰ نفر هدایای غافلگیرکننده‌ای داد تا در آستانۀ تعطیلات، از تلاش‌های آنان قدردانی کند.
این ویدئو چرا ویروسی شد؟
تعطیلات معمولاً بهترین‌ها را برای ما به ارمغان می‌آورد؛ هدایای ارزشمند، تازه‌کردن دیدارها و سفرها، حضور در کنار خانواده و عزیزان. این ویدئو با یادآوری این موضوع به مخاطب که قرار است «فصل بخشش» باشد، احساسات او را درگیر می‌کند و با پاداش‌دادن به افراد سخت‌کوشی که برای کار خود زحمت زیادی می‌کشند، احساس خوبی در مخاطبان ایجاد می‌کند.
نکتۀ مهم این کمپین
با انجام عمل هدیه‌دادن، شما کاری را برای دیگران انجام می‌دهید که هیچ فایدۀ ملموسی برای شما ندارد. کوکاکولا با استفاده از این مفهوم توانست در نظر مشتریان خود قابل اعتمادتر، سخاوتمندتر و انسانی‌تر به نظر برسد.
۳) ال‌جی (LG): مصاحبۀ شغلی پایان جهان (End of the World Job Interview)
برند ال‌جی تصمیم گرفت برای تبلیغ خط جدید تلویزیون‌های HD خود، با برخی از کارجویان شوخی کند. هیچ‌چیز به اندازۀ یک مصاحبۀ شغلی پرتنش نیست؛ بنابراین وقتی روند مصاحبه به‌سمتی می‌رود که برای کارجویان وخیم می‌شود، ما هم با آن‌ها همذات‌پنداری می‌کنیم و دچار استرس می‌شویم.
این ویدئو چرا ویروسی شد؟
این ویدئوی هوشمندانه بسیار قابل اشتراک‌گذاری است؛ زیرا می‌تواند بهانه‌ای برای شروع یک گفت‌وگوی عالی میان دوستان باشد. شما می‌توانید ویدئو را برای دوستتان بفرستید و از او بپرسید: «اگر تو در این شرایط بودی چه می‌کردی؟» این ویدئو مخاطبان را ترغیب می‌کند تا داستان‌های «بدترین مصاحبه‌شان» را به اشتراک بگذارند.
نکتۀ مهم این کمپین
آدم‌ها به‌طور ذاتی قصه‌گو هستند. آن‌ها دوست دارند تجربه‌های خود را به اشتراک بگذارند و درمورد آنچه در موقعیت‌های مشابه انجام می‌دهند تخیل و داستان‌سرایی می‌کنند. به بینندگان موضوعی برای کندوکاوهای ذهنی بدهید، یا پرسشی که تمایل داشته باشند پاسخش را با دیگران به اشتراک بگذارند.
۴) داو (Dove): طرح‌های زیبایی واقعی (Real Beauty Sketches)
داو در این کمپین بازاریابی ویدئویی از چند زن خواست که خود را برای یک هنرمند پزشکی قانونی توصیف کنند تا او بتواند بدون دیدن آن‌ها، چهره‌شان را ترسیم کند. آن هنرمند یک بار هم چهرۀ آن زن‌ها را براساس توصیفات ارائه‌شده توسط دیگران ترسیم کرد. این دو تصویر خیلی شبیه هم نبودند و به‌خوبی نشان می‌دادند که چقدر تصورات زنان درمورد چهرۀ خودشان متفاوت است.
این ویدئو چرا ویروسی شد؟
زنان درمورد ظاهر خود بسیار سخت‌گیرند. این تبلیغ متقاعدکننده باعث شد زنان آن را با یکدیگر به اشتراک بگذارند تا یادآوری کنند که ما اغلب بدترین منتقدان خود هستیم.
نکتۀ مهم این کمپین
برخی از قابل‌اشتراک‌گذاری‌ترین ویدئوها نه هیجان‌انگیزند و نه خنده‌دار، بلکه چیزهایی را می‌گویند که ما نمی‌توانیم به زبان بیاوریم. بنابراین، آن‌ها را به‌عنوان حرف دلمان با دیگران به اشتراک می‌گذاریم.
۵) Always: مثل یک دختر (LikeAGirl#)
مشابه کمپین داو، Always نیز در کمپین بازاریابی ویدئویی LikeAGirl# تلاش کرده است تا مخاطبان را متناسب با دیدگاه‌های نسل‌های جوان‌تر خطاب قرار دهد، به‌ویژه زمانی که صحبت از مقابله با تبعیض جنسی و جنسیتی است.
هدف از این کمپین، از‌بین‌بردن کلیشه‌های رایج علیه زنان بود که انجام کارها «مثل یک دختر» را بی‌ارزش و تحقیرآمیز می‌دانست. درعوض، Always این گفتۀ تحقیرآمیز را در راستای توانمندسازی زنان تغییر داد و گفت هیچ اشکالی در «خودبودن» وجود ندارد. این کمپین در طول سال‌ها مورد تحسین فراوان قرار گرفته و برندۀ جایزۀ امی (Emmy)، جایزۀ بزرگ کن (Cannes Grand Prix award) و جایزۀ بزرگ کلیو (Grand Clio award) شده است.
این ویدئو چرا ویروسی شد؟
در سال‌های اخیر، مسائل مربوط به برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان به‌طور فزاینده‌ای در محیط کار، سرگرمی و سیاست مورد توجه قرار گرفته است و هیچ تعجبی ندارد که دنیای تبلیغات و بازاریابی را نیز متأثر کرده باشد.
این ویدئو نه‌تنها به یک موضوع روز می‌پردازد، بلکه این کار را به‌گونه‌ای انجام می‌دهد که ما متوجه می‌شویم حتی چیزهای کوچکی مانند شوخی‌ها و جوک‌ها چقدر می‌توانند برای عزت‌نفس دختران و زنان مضر باشند.
نکتۀ مهم این کمپین
تبلیغاتی که به‌جای حس ناکافی‌بودن، به مخاطبان حس قدرت می‌دهند، معمولاً موفق عمل می‌کنند.
بنابراین، سعی کنید عواطف بسیار آشنای انسانی مانند اضطراب یا خودآگاهی را در بازاریابی خود مورد استفاده قرار دهید تا بتوانید با مخاطبان خود ارتباطی واقعی و نزدیک برقرار کنید. مهم است که درمورد مسائل اجتماعی به‌روز باشید و به مردم نشان دهید که شرکت شما به چیزی بیش از پول اهمیت می‌دهد و به دنبال ایجاد تأثیر مثبت بر جهان است.
۶) Google Earth: پیش به‌سوی خانه (Homeward Bound)
کسانی که فیلم Lion را دیده‌اند، داستان الهام‌بخش این کمپین ویدئویی را از قبل می‌دانند: یک روز، سارو بریرلی (Saroo Brierley)، پسرک هندی، در‌حالی‌که منتظر برادرش است، در قطار به خواب می‌رود. وقتی از خواب بیدار می‌شود می‌بیند که قطار در حال حرکت به مقصدی نامعلوم است.
سارو که نمی‌داند چگونه به خانه بازگردد، توسط یک خانوادۀ استرالیایی به فرزندی قبول می‌شود و در همان‌جا رشد می‌کند. با‌این‌حال، خاطرۀ خانه و خانواده‌اش در هند هرگز او را رها نمی‌کند. وقتی بزرگ‌تر می‌شود، با استفاده از Google Earth می‌تواند دهکدۀ زادگاهش در هند را پیدا کند. این ماجرا یک داستان عالی برای تبلیغ این محصول گوگل است.
این ویدئو چرا ویروسی شد؟
داستان سارو به‌قدری قدرتمند و تأثیرگذار است که قطعاً احساسات مخاطبان را برمی‌انگیزد و آن‌ها را متأثر می‌کند. هرچند می‌بایست مراقب باشید که در این استراتژی تبلیغاتی زیاده‌روی نکنید. احساسات یک محرک فوق‌العاده قدرتمند است که می‌تواند بر نحوۀ عملکرد و واکنش افراد به محصول یا خدمت شما تأثیر بگذارد. واقعی‌بودن داستان سارو نقش مهمی در موفقیت این ویدئو داشته است.
نکتۀ مهم این کمپین
نشان‌دادن سودمندی محصول یا خدمت خود با یک داستان‌سرایی واقعی، یک استراتژی بازاریابی عالی است. در این مورد، گوگل به دلیل زمینۀ بسیار احساسی ارائه‌شده توسط داستان، نشان داد که محصول آن‌ها چیزی بیش از یک هدف صرفاً تجاری را دنبال می‌کند و هدفش بهبود زندگی کاربران است.
۷) GoPro: آتش‌نشان بچه‌گربه را نجات می‌دهد (Fireman Saves Kitten)
اگر GoPro را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کرده باشید، متوجه می‌شوید که این ویدئو با سایر ویدئوهای معرف این برند، متفاوت است. GoPro در برندینگ خود به ساخت فیلم در محیط‌های ماجراجویانه معروف است که اغلب با ورزش‌های شدید (پریدن از هواپیما و موج‌سواری بر امواج غول‌آسا) همراه است.
اما این ویدئو که در آن آتش‌نشانی یک بچه‌گربه را از آتش نجات می‌دهد، هیچ‌کدام از این مؤلفه‌ها را ندارد. پس چرا GoPro برای بازاریابی خود از آن استفاده کرده است؟ زیرا می‌خواهد مخاطبان گسترده‌تری خارج از حوزۀ ورزش‌های هیجانی را جذب کند. بنابراین، در این کمپین بازاریابی ویدئویی، جنبۀ مراقبت بیشتری از برند خود را نمایش می‌دهد تا بتواند عموم مردم را جذب کند.
این ویدئو چرا ویروسی شد؟
ویدئوهایی که حیوانات بامزه را نشان می‌دهند همیشه برای مردم جذاب‌اند. در این مثال خاص، مراقبتی که آتش‌نشان به بچه‌گربه می‌دهد تأثیرگذار است و موسیقی پس‌زمینه نیز احساسات بیننده را تشدید می‌کند و در طول داستان، ترس و آرامش را برمی‌انگیزد. ضمن اینکه همۀ ما یک پایان خوش را دوست داریم.
نکتۀ مهم این کمپین
در‌حالی‌که برای برندسازی پیروی از دستورالعمل‌های ثابت برند مهم‌اند، خوب است که گاهی فراتر از آن‌ها برویم و از اتخاذ رویکردی نوآورانه نترسیم. کاوش در زوایای جدید می‌تواند راه خوبی برای گسترش مخاطبان شما باشد.
۸) Budweiser: کسی در خانه منتظر شماست (Some Waits For You At Home)
در ابتدای این ویدئو، دوستیِ یک مرد و سگش را تماشا می‌کنیم. در ادامه، مرد با دوستانش از خانه خارج می‌شود و چند آبجو با خود می‌برد، در‌حالی‌که به سگش می‌گوید زود برمی‌گردد. و بعد، سگ را می‌بینیم که مدت‌های طولانی انتظار می‌کشد ولی مرد بازنمی‌گردد. مخاطب از خود می‌پرسد چه اتفاقی افتاده است؟
سازندگان ویدئو داستان غم‌انگیز محتمل را تغییر می‌دهند؛ مرد روز بعد به خانه بازمی‌گردد و به سگ توضیح می‌دهد که دیشب پس از نوشیدن مشروب تصمیم گرفته رانندگی نکند. این ماجرا مخاطب را به فکر فرو می‌برد که چگونه یک تصمیم غلط می‌تواند همه‌چیز را تغییر دهد و نه‌تنها به خودمان بلکه به عزیزانمان آسیب برساند.
این ویدئو چرا ویروسی شد؟
این ویدئو پیامی ساده اما قدرتمند دارد: مشروب ننوشید و به هنگام مستی رانندگی نکنید؛ نه به خاطر خودتان، بلکه به خاطر کسانی که دوستتان دارند و به شما وابسته‌اند. محال است این ویدئو را تماشا کنیم و به زندگی و مسئولیت‌های خود فکر نکنیم.
نکتۀ مهم این کمپین
مشابه ویدئوی تولیدشده توسط Always، این نمونه نیز اهمیت بهره‌گیری برندهای بزرگ از صدای خود برای طرح بحث‌های مهم را نشان می‌دهد. عمل به مسئولیت اجتماعی می‌تواند راهی عالی برای جذب مخاطب باشد.
۹) گوگل اندروید (Google Android): Friends Furever
ویدئوی «Friends Furever» گوگل اندروید، ساده، زیبا و کاملاً مدیریت‌شده است و و درعین‌حال یکی از ویروسی‌ترین تبلیغات تمام دوران است. این ویدئو نشان می‌دهد که حیوانات واقعاً بهترین ویدئوهای ویروسی را می‌سازند.
در این ویدئو تولید محتوای چندانی انجام نشده است و درواقع فقط چیدمان یک‌سری کلیپ از حیوانات است که با هم بازی می‌کنند. چه کسی دوست ندارد طوطی‌ای را ببیند که به هاسکی اسپاگتی می‌دهد؟ یا میمونی که از پشت یک اسب بالا می‌رود و بلافاصله از روی آن می‌افتد؟
پس از تماشای گونه‌های مختلف حیوانات که با هم بازی می‌کنند، این برند پیام «حمایت از تنوع» خود را که یک موضوع کاملاً جدی است، به‌روشی ساده و دل‌انگیز منتقل کند: «با هم باشیم، نه مثل هم. اندروید.»
این ویدئو چرا ویروسی شد؟
این ویدئو «احساسات» مخاطب را به بهترین شکل هدف قرار می‌دهد. موسیقی پس‌زمینه با حسی لطیف، حیوانات بامزه‌ای که بازیگوشانه بازی می‌کنند، همه‌چیز این ویدئو حس شادی و گرما را در ما برمی‌انگیزد و وادارمان می‌کند تا آن را با عزیزانمان به اشتراک بگذاریم.
نکتۀ مهم این کمپین
حتی ساده‌ترین ویدئوها هم اگر موضوعی جذاب داشته باشند می‌توانند فوق‌العاده قابل اشتراک‌گذاری باشند. در اینجا، موضوع حیوانات است که تجربیات مشترک مخاطبان اندروید را می‌سازد. با استفاده از احساسات بینندگان، این ویدئو جذابیت و قابلیت اشتراک‌گذاری گسترده‌ای یافته است.
۱۰) Canadian Tire: چرخ‌ها (Wheels)
تبلیغ Canadian Tire با نام «چرخ‌ها» در سال ۲۰۱۶ در طول بازی‌های المپیک تابستانی ۲۰۱۶ پخش شد و یکی از ویروسی‌ترین ویدئوهای بازاریابی سال ۲۰۱۷ بود.
این آگهی تبلیغاتی، بر پسربچۀ معلولی تمرکز دارد که از انجام فعالیت‌های روزمره‌ای مانند بازی بسکتبال با بچه‌های همسایه کنار گذاشته می‌شود. یکی از بچه‌های همسایه او را می‌بیند و تصمیم می‌گیرد یک بازی بسکتبال ابداع کند تا او هم بتواند نشسته بر ویلچر در آن شرکت کند.
هرچند Canadian Tire در این ویدئو روی برند خود هیچ مانوری نمی‌دهد، اما حمایت خود از تیم المپیک کانادا را به‌گونه‌ای اعلام می‌کند که همدردی طیف وسیعی از مخاطبان را برمی‌انگیزد و درعین‌حال به‌طور نامحسوس به محصول خود (چرخ‌ها) اشاره می‌کند.
این ویدئو چرا ویروسی شد؟
همدلی و همدردی ازجمله عواطف انسانی است که همیشه و در هر موقعیتی کار می‌کند. این ویدئو توانسته به بهترین نحو این همدلی را در بحبوحۀ یک رویداد جهانی برانگیزد.
نکتۀ مهم این کمپین
از نشان‌دادن حمایت خود از رویدادهایی که به‌طور مستقیم با کسب‌وکار شما مرتبط نیستند نترسید.
درنهایت، هدف اصلی شما فقط فروش محصولات نیست، بلکه باید بتوانید با جامعۀ مخاطبان خود ارتباط درست و عمیقی برقرار کنید. از خود بپرسید که چگونه می‌توانید تصویر برندتان را متناسب با رویدادهای روز بازسازی کنید و شما در کجای این معادلات قرار می‌گیرید؟ سپس، آن حمایتی را که متناسب با برند شماست، به عمل بیاورید.
سخن آخر
محتوای ویدئویی می‌تواند مخاطبان را به تعامل بیشتر تشویق کند و نرخ کلیک و اشتراک‌گذاری را به‌‌طرز شگفت‌انگیزی افزایش دهد. بسیاری از ما از ساختن ویدئو و برگزاری یک کمپین بازاریابی ویدئویی می‌ترسیم، اما واقعیت این است که با آموختن نکات و اصول آن می‌توانیم به موفقیت خود امیدوار باشیم.
در این مطلب، چند نمونه از بهترین کمپین‌های ویدئویی تاریخ را به شما معرفی کردیم تا از آن‌ها برای ساختن ویدئوهای بازاریابی خود الهام بگیرید. همان‌طور که دیدید، برای داشتن یک کمپین ویدئویی موفق و اثرگذار، حتی به تجهیزات فیلم‌برداری و نرم‌افزارهای ویرایشگر عجیب و غریبی نیاز ندارید. بازنگری در رویکردهای اشتباهی که در تدوین استراتژی بازاریابی ویدئویی خود داشته‌اید، باعث می‌شود بهترین نتیجه را از محتوای ویدئویی خود بگیرید.
اگر نیاز به کمک داشتید، آژانس تبلیغات آنلاین صباویژن می‌تواند در برگزاری کمپین‌های ویدئویی موفق در کنار شما باشد.
منابع
سؤالات متداول
اصلی‌ترین ویژگی یک کمپین بازاریابی ویدئویی موفق چیست؟
یک کمپین بازاریابی ویدئویی موفق، در وهلۀ اول نوعی ارزش را به مخاطبان ارائه می‌دهد. این ارزش، اغلب از یک ارتباط عاطفی قوی با مخاطب ناشی می‌شود.
کمپین‌های ویدئویی الهام‌بخش از چه ترفندهایی استفاده می‌کنند؟
داستان‌سرایی قدرتمند، کوتاه و مختصر بودن، برانگیختن احساسات مخاطبان، مرتبط و قابل اشتراک‌گذاری بودن، حمایت از رویدادهای جهانی و ملی، استفاده از حیوانات بامزه، ایجاد حس فوریت، عمل به مسئولیت اجتماعی، انتقال پیام‌های ساده و قدرتمند و استفاده از موسیقی مناسب، ازجمله ترفندهای مهم چنین کمپین‌هایی است.
بسیار عالی