با پایینآمدن ارزش ریال، در سالیان اخیر بسیاری از مردم به دنبال کسب درآمد دلاری بودهاند؛ از فعالیت در یوتیوب گرفته تا همکاری فریلنسری با کسبوکارهای خارجی، ازجمله شغلهایی هستند که بسیاری را در سالیان اخیر از کارمندی دور کرده و بهسمت کسب درآمد دلاری برده است. اما یکی دیگر از فعالیتها و حرفههایی که میتواند در کنار درآمد ریالی، درآمد دلاری هم داشته باشد، تأسیس آژانس تبلیغات گوگلی یا فعالیت فریلنسری در این حوزه است.
در این مطلب گفتوگویی با هاتف تالویی (مدیر آژانس دیجیتال مارکتینگ HDM) داشتیم و این سوال را با وی مطرح کردیم که چگونه میتوان یک آژانس تبلیغات گوگلی راه انداخت؟ و از همه مهمتر اینکه آیا میتوان به این حرفه به چشم یک حرفه با درآمد دلاری نگاه کرد یا خیر؟
الزامات تأسیس آژانس تبلیغات گوگلی
برای اینکه بهعنوان یک آژانس یا یک فرد حقیقی در حوزۀ تبلیغات گوگلی یا همان گوگل ادز بخواهیم فعالیت کنیم، الزامات خیلی زیادی وجود ندارد؛ اما همانهایی که هستند بسیار مهم و تأثیرگذارند و عملاً شما بدون آنها نمیتوانید وارد این حوزه شوید؛ مثلاً داشتن دانش، داشتن حساب کاربری در گوگل ادز، توانایی پرداخت پول بهصورت ارزی، داشتن حساب بینالمللی و… . در ادامه یکسری از این نیازها را بررسی میکنیم.
دانش؛ مهمترین پیشنیاز!
بدون شک داشتن دانش در حوزۀ تبلیغات گوگلی مهمترین و اصلیترین نیازی است که شما قبل از واردشدن به آن، باید داشته باشید. اگر میخواهید در این حوزه بهدرستی فعالیت کنید و یا به عبارت دیگر، در این حوزه بهصورت پیوسته کار کنید، باید دانش خود را تکمیل و بهروز کنید؛ چون یک مشتری وقتی دوباره به شما برخواهد گشت که از شما نتیجۀ خوب و مناسبی مطابق با اهدافش گرفته باشد و این جز با داشتن دانش به دست نمیآید.
من بهعنوان کسی که سالهاست در این حوزه فعالم، اولین قدم فعالیتم در این حوزه، شروع با یک پروژه آن هم با حداقل مبلغ بود. خب طبیعتاً در ابتدای کار محدودیتهای بسیاری داشتم؛ مثلاً اینکه در خارج از کشور حساب بانکی نداشتم و باید برای این کار از پلتفرمهای داخلی استفاده میکردم. اما تلاش من بیشتر بر این بود که کسبوکاری که قرار بود برایش تبلیغات انجام دهم، حس خوبی از کار و نتیجه پیدا کند، طوری که پس از اتمام تبلیغات نتیجه را آشکارا ببیند.
نداشتن دانش هم باعث میشود نهتنها مشتریهای حال حاضر خود را از دست بدهید، بلکه مشتریهای بالقوۀ خود را هم از دست میدهید. چرا؟ بسیاری از افراد چون دانش این کار را ندارند، برای کسب درآمد بیشتر هزینۀ کلیک را بالا نگه میدارند تا تبلیغات گوگلی را یک نوع تبلیغ هزینهبر جلوه دهند؛ اما اگر هدف مشخص باشد و دانش رسیدن به آن هدف هم وجود داشته باشد، قطعاً هزینۀ تبلیغات کم خواهد شد.
بسیاری از افراد ناشی که تازه وارد این حوزه شدهاند، فقط به کسب درآمد، ولو بدونِ گرفتن نتیجۀ دلخواه فکر میکنند؛ یعنی کمپینی را آغاز میکنند و چون دانشی ندارند و درپی کسب آن هم نیستند، چون هدفشان چیز دیگری است، کلیکهایی با قیمت بالا میگذارند تا صرفاً از جهات دیگر کسب درآمد کنند و به نتیجه هیچ اهمیتی نمیدهند! اما شما بهعنوان کسی که قرار است به این حوزه وارد شوید، بهتر است تمرکز خود را روی کیفیت کارتان بگذارید.
حساب کاربری گوگل ادز و پرداخت ارزی
نکتۀ بسیار مهم دربارۀ این نیاز، دوری از ریسک است؛ یعنی شما شاید در ابتدای ورود به این حوزه بخواهید از طریق راهکارهای مختلف، خودتان حساب کاربری بسازید و خودتان هم پرداخت ارزی آن را انجام دهید؛ مثلاً با ایجاد یک حساب بانکی در خارج از کشور مثل ترکیه، خودتان حساب گوگل ادز را با لیر شارژ کنید.
یا اینکه شاید بخواهید از حساب فردی که در خارج کشور زندگی میکند استفاده کنید. اما تمام این کارها منوط به این است که شما از قوانین مالی و مالیاتی آن کشور اطلاع کامل داشته باشید؛ چون بهسادگی پس از مدتی کار با آن حساب، تراکنشهای مشکوک شناسایی شده و حساب بسته میشود. در چنین شرایطی، اگر حساب برای خودتان باشد که باید سفری به آن کشور داشته باشید تا مشکل را حل کنید و اگر هم حساب برای فرد دیگری باشد که مشکلش دوچندان میشود، چون ممکن است حساب شخصیاش بسته شده باشد و روند زندگیاش مختل شود.
پس، صِرفِ داشتنِ یک حساب بانکی در خارج، شما را یک مرحله جلوتر نمیاندازد و برتری چندانی در آغاز کار برایتان ایجاد نمیکند؛ چون در کشورهای دیگر بهخاطر بحث پولشویی و پول سیاه و فعالیتهای غیرقانونی، گردش حسابها و مقصد و مبدأ آنها رصد شده و کار با آنها از داخل ایران ریسک بسیار زیادی دارد. حتی در ایران هم بهواسطۀ قوانین جدید، شما باید حواستان به میزان گردش مالی سالیانهتان باشد. درمقابل، شما میتوانید از پلتفرمها و آژانسهای داخلی که پرداخت بینالمللی انجام میدهند استفاده کنید.
اما همانطور که در بالاتر به آن اشاره کردم، بسیاری از افرادی که وارد این حوزه میشوند به دنبال کسب درآمد از طریق پرداخت ارزی و شارژ حساب کاربری گوگل ادز هستند! یعنی آن فرد بدون اینکه هیچ دانشی داشته باشد، فقط برای گرفتن کمیسیون روی آن مبلغ ارزی وارد این حوزه میشود و اسم آن را هم شغلی با درآمد ارزی میگذارد! اما موضوع اصلی اینجاست کهبنر سود اصلی این حرفه روی مدیریت آن حساب کاربری است.
یعنی شما بهواسطۀ مدیریت و بهینهسازی آن کمپینهای تبلیغاتی باید از طرف مقابلتان هزینه (کارمزد) بگیرید. البته توجه داشته باشید که وقتی صحبت از پرداخت هزینه میشود، عدهای به این موضوع اشاره میکنند که درنهایت مبلغی عاید مدیریت کمپین نمیشود؛ درصورتیکه اینگونه نیست. مدیریت کمپین سود خود را در افزایش هزینۀ تبلیغات کلیکی میگنجاند که عملاً برای مشتری پنهان است و این موضوع باعث میشود تا مشتری تصور کند که امکان پرداخت هزینۀ پایینتر برای پیشبرد تبلیغات کلیکی وجود ندارد، یا با هزینۀ کمتر نمیتوان به عملکرد بهتری دست یافت. شاید دلیل وجود چنین تصوراتی، پابرجایی دیدگاه «خرید جایگاه اول گوگل» باشد!
مدیریت و پرفورمنس را کنار بگذارید و بهجای وقت گذاشتن برای بهینهسازی و کمکردن قیمت کلیکها، کاری کنید که طرف مقابل، یعنی آن کسبوکار، فقط به شما ارز پرداخت کند و کمیسیون شما بیشتر شود! چون درنهایت حساب گوگل ادز آنها به دست افراد دیگر میافتد و آنها متوجه اهمالکاری شما میشوند و اعتباری منفی در بازار برای شما ایجاد میشود.
روند کار با مشتری چگونه است؟
حالا که همۀ پیشنیازها را دارید، سؤالی که پیش میآید این است که چگونه باید کار را با مشتری پیش برد؛ چون بههرحال شما در قالب یک فرد (نه آژانس و شرکت) در حال همکاری با آن فرد یا کسبوکار هستید و شاید روند متفاوتی در انتظارتان باشد. در ادامه این روند را از چند وجه بررسی میکنیم.
۱) ابتدا باید مشخص شود که مشتری دنبال چیست!
گوگل اشکال مختلفی از تبلیغ دارد؛ مثل سرچ ادز، دیسپلی ادز، یو ای سی و… . اینکه مشتری دنبال چیست، در انتخاب نوع تبلیغ تأثیر دارد. اینجاست که دانش شما باید به کمکتان بیاید و تبلیغات مناسب را به آن مشتری پیشنهاد کنید. شما برای خوردن هر غذایی به ابزار مناسب نیاز دارید. اگر غذا آش است، به قاشق و کاسه نیاز دارید نه چنگال و بشقاب! پس انتخاب نوع تبلیغ، بسته به هدف مشتری تغییر میکند و این وظیفۀ شماست که آن ابزار مناسب را پیدا، معرفی و استفاده کنید.
۲) مشتری شاید ابتدا بخواهد آزمایشی تبلیغ کند!
شاید در ابتدا با فردی مواجه شوید که بخواهد تبلیغ گوگلی را آزمایش کند تا ببیند که آیا جواب میدهد یا خیر؛ به همین دلیل هم از شما بخواهد که هزینۀ حداقلیای برای او مشخص کنید. اینجاست که شما با توجه به تجربهای که تاکنون کسب کردهاید، ابتدا باید متوجه شوید منظور فرد از تبلیغ گوگلی بهطور مشخص سرچ ادز است، تا حداقل بودجهای را برای او پیشبینی کنید، یا منظور او دیسپلی ادز است که در این حالت چون نتیجۀ تبلیغ در لحظه مشخص نمیشود، نمیتوان بودجهای برایش در نظر گرفت. بنابراین باید بهشکل دقیق منظور فرد را از آزمایش و تست تبلیغ گوگلی متوجه شد.
چرخی را تصور کنید که برای چرخیدن به حداقل ۱۰۰ واحد نیرو نیاز دارد. حالا شما بیایید و هر روز ۵۰ واحد نیرو به آن وارد کنید، آیا چرخ میچرخد؟ قطعاً خیر. با این کار، یعنی با هزینهکرد حداقلی بهمنظور تستگرفتن، نتیجهای حاصل نمیشود. حتی این تستگرفتن هم بسته به هدف مشتری و حوزۀ کاری آن میتواند روند کاملاً متفاوتی داشته باشد. کسبوکاری که محصولات و خدمات میلیاردی ارائه میکند، آیا با یک تست و هزینۀ حداقلی میتواند نتیجهای بگیرد؟ مشخصاً خیر.
بیایید اینگونه تصور کنیم که فردی از شما میپرسد برای سفررفتن چقدر پول نیاز است؟ خب، سفر به کجا؟ سفر با چه وسیلهای؟ اصلاً تعریف سفر برای شما چیست؟ برای بسیاری، دورشدن چندکیلومتری از شهر و نشستن در دشت و دمن سفر کاملی است و برای بعضیها هم رفتن با بهترین پرواز به اروپا یک سفر محسوب میشود! پس در ابتدا باید هدف آن مشتری از گرفتن تست مشخص شود. تست گرفته شود تا …؟ پس صرفاً با گرفتن یک تست نمیتوان نتیجهای از گوگل ادز گرفت و باید شروع کار در این حوزه هدفمند و منطقی باشد.
۳) فعالیت بدون دانش = دلالی!
خیلی رک اگر بخواهیم حرف بزنیم باید بگوییم که این کار، تعریف حقیقی دلالی است! یعنی شما پروژهای را قبول کنی و آن را با گرفتن کمیسیون به فرد یا آژانس دیگری بسپاری، یا اینکه با راهاندازی یک کمپین بهینهنشده صرفاً بخواهی از روی ارز پرداختی کسب درآمد کنی! اگر واقعبین باشیم، میبینیم که بسیاری از افراد صرفاً بهخاطر زمین حاصلخیز دلالی، اسم خودشان را دیجیتال مارکتر گذاشتهاند!
اما اینکه من بهعنوان فعال در حوزۀ محتوا پروژهای را به شمایی که در حوزۀ تبلیغات گوگلی فعالی بسپارم و شما هم در قبال این کار نه کمیسیون، بلکه پروژههای مرتبط با بازاریابی محتوایی را به من بسپاری، موضوع جدایی است که خیلی هم پیشنهاد میشود و باعث تعامل بیشتر آژانسها در حوزۀ دیجیتال مارکتینگ میشود. چون آژانسها معمولاً در بیشتر موارد توانایی ساخت تیم در حوزۀ جدید را بهخاطر سختی پیداکردن نیرو یا نداشتن سرمایۀ کافی ندارند، درنتیجه این تعامل بسیار کارایی خواهد داشت و بههیچوجه دلالی محسوب نمیشود.
۴) معضل فاکتور رسمی
خب بسیاری از شرکتها برای پرداخت هزینهها به فاکتور رسمی نیاز دارند و شما اگر بهعنوان یک فریلنسر بخواهید با آنها کار کنید، قطعاً توانایی صدور فاکتور رسمی ندارید و به مشکل میخورید. برای رهایی از این مشکل باید سراغ یک آژانس رسمی تبلیغات گوگلی (یعنی یک شرکت) بروید، با آن قرارداد ببندید و از طرف آنها برای مشتریتان فاکتور صادر کنید.
برای راهاندازی یک آژانس به حساب بانکی بینالمللی نیاز است؟
بله، اما مشکل نداشتن اطلاع از قوانین مالی و بانکی آن کشور همچنان باقی است؛ چون در چنین حرفهای، گردش مالی میتواند بالا برود و اینگونه در آن کشورها روی شما حساس میشوند و با بستهشدن حساب شما، کسبوکارتان به مشکل میخورد.
راه دیگر این است که شما بهعنوان یک کسبوکار ایرانی با یک کسبوکار دیگر در کشوری خارجی قرارداد ببندید و توافق کنید که مراودات بانکی بین دو کشور را بدون ایجاد مشکلهای قانونی انجام دهید. راه دیگر هم این است که بروید در کشوری خارجی یک شرکت ثبت کنید و از طریق آن در ایران فعالیت کنید که این کار هم به آگاهی کامل از قوانین آن کشور نیاز دارد.
درآمد فعالیت در حوزۀ تبلیغات گوگلی چقدر است؟
اینکه چقدر بتوانیم در این حوزه کسب درآمد کنیم، بستگی به این دارد که هدف آن پروژههایی که قبول میکنیم چه باشد و هم اینکه توانایی مدیریت چند پروژه بهطور همزمان را داریم؟ از همه مهمتر اینکه کیفیت کار ما چقدر است. یک نقاش حرفهای و یک نقاش آماتور هردو نقاشی میکشند، اما قیمتگذاری روی کار آنها میتواند بهسادگی انجام شود؟ قطعاً خیر، این مسئله کاملاً به کیفیت کار آنها بستگی دارد.
چون در این بازار استاندارد و مظنۀ خاصی وجود ندارد، صرفاً توانایی شما در انجام این کار است که درآمدتان را مشخص میکند. بسیاری در آژانسهای مختلف ابتدا هزینۀ نفر-ساعت را محاسبه میکنند و سپس با تحقیق اینکه چقدر کسبوکارها از تبلیغات گوگلی کسب درآمد میکنند، قیمت خود را تعیین میکنند. این سبک قیمتگذاری نسخهای برای همه نیست و برای شما و هر فرد دیگری میتواند کاملاً متفاوت باشد و نیاز است که شما دراینباره بسیار تحقیق کنید.
همچنین، اینکه چه تعداد پروژه را میتوانید در روز مدیریت کنید هم در میزان درآمدتان تأثیر دارد. من در اوج کارهایم تا روزی ۵۰ پروژه را هم مدیریت میکردم، اما هفت روز هفته روزی ۲۲ یا ۲۳ ساعت پشت کامپیوتر بودم و در صدم ثانیه پاسخ مشتریها را میدادم که این موضوع برای چند سال ادامه داشت. پس باید ببینید توانایی مدیریت چند پروژه را بدون اینکه به کیفیت کارتان لطمهای وارد شود دارید.
گوگل پارتنرشیپ بودن میتواند برتری من را در حوزۀ تبلیغات گوگلی نشان دهد؟
این موضوع صرفاً یک نشان است و برتری خاصی را ثابت نمیکند و مزیت خارقالعادهای محسوب نمیشود؛ فقط نمایانگر این است که آن آژانس گردش مالی بالایی در این حوزه دارد و تمام منفعت آن برای آژانس است نه مشتریها!
درنهایت باید به این موضوع اشاره کرد که این تفکر که برای کسبوکارها، کارکردن با شما بهعنوان فریلنسر در حوزۀ تبلیغات گوگلی گرانتر از کارکردن با آژانسهای تبلیغاتی میشود، درست نیست! چون شما اگر بخواهید بهدرستی و بهشکل حرفهای کار کنید، آن کسبوکار فقط هزینۀ مدیریت و بهینهسازی تبلیغات گوگلی را میپردازد که چهبسا ممکن است هزینۀ مناسبتری هم برای آن محسوب شود.