از گذشته تا به امروز، افراد از شیوههای مختلفی برای کمک به نیازمندان استفاده کرده و میکنند. بعضیها کمکهای انفرادی را ترجیح میدهند و بعضی دیگر به هر دلیلی دوست دارند بهصورت گروهی به نیازمندان کمک کنند. کمک به نیازمندان بهصورت گروهی خوبیهای خود را دارد؛ از فرهنگسازی مثبت گرفته تا ایجاد حس مفیدبودن در آدمها و بیشترشدن سرعت حل مشکل نیازمندان.
اینترنت و شبکههای اجتماعی این بستر را فراهم کرده است تا درخواست برای کمک به نیازمندان، مثل هر محتوای دیگری سریعتر و راحتتر پخش شود. بیشتر افراد، اینگونه از محتوا را با نیت خیر نشر و بازنشر میکنند تا هرچه زودتر مشکل فرد نیازمند حل شود.
نشاندادن یا بهاشتراکگذاشتن چهرۀ فقر در اینترنت و بهخصوص شبکههای اجتماعی، بهخودیخود کار درست یا نادرستی نیست، بلکه مهم نحوۀ انتشار این نوع از محتواست. به دلیل برانگیختن بیشتر حس همدردی مخاطب، معمولاً چهرۀ سوژههای این نوع از محتواها بهراحتی نشان داده میشود. اما آیا این کار درست است؟ در این مطلب قصد داریم توضیح دهیم که چرا انتشار محتوا با مضمون فقر، بهواسطۀ نشاندادن چهرۀ افراد نیازمند در آن، همانند انتشار فیلمهای غیراخلاقی است و اینکه چرا بهاشتراکگذاشتن چهرۀ نیازمندان در اینترنت، بههیچوجه کار درستی نیست.
چهرۀ فقر در عکاسی
احتمالاً این عکس را دیدهاید. این عکس که در سال ۱۹۹۳ منتشر شد، شاید معروفترین تصویری باشد که تابهحال از فقر و گرسنگی منتشر شده است. عکاس آن آقای کوین کارتر (Kevin Carter) است.
همان موقع، افراد زیادی دربارۀ این عکس اظهارنظر کردند و سؤالاتی را از کوین کارتر پرسیدند: «چرا گذاشتی کرکس اینقدر به بچه نزدیک شود؟»، «چرا بدون اینکه عکس بگیری، سریع کودک را بهسمت اولین غذاخوری نبردی؟»، «چرا این لحظه را ثبت کردی؟»، «خانوادۀ کودک در آن لحظه کجا بودند»، «بعد از ثبت عکس چهکار کردی؟» و… . جواب عکاس این بود:
کرکس را فراری دادم، ولی هیچ کار دیگری برای کودک نکردم.
سرنوشت کودک برای همیشه نامعلوم ماند. درنهایت، این عکس جایزۀ پولیتزر ۱۹۹۴ را برد. دو ماه بعد، آقای کارتر خودکشی کرد. در متن خودکشی نوشته بود که خاطرۀ مربوط به لحظۀ مشاهدۀ رنجکشیدن آن کودک تسخیرش کرده و رهایش نمیکند. هنوز هم بحثهای زیادی دربارۀ این عکس وجود دارد. آیا کار کوین کارتر در آن لحظه اخلاقی بود؟
پورنوگرافی فقر
اصطلاح پورنوگرافی فقر (Poverty porn)، برای هر شکلِ سوءاستفاده از رسانه (اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری) برای نشاندادن فقر به کار میرود که با هدف جلب توجه، همدردی و حمایت مردم انجام میشود. هدف از انتشار این نوع از محتوا، با ترویج عکسالعملهای کوتاهمدت و لحظهای بینندگان به فقر، گره خورده است. پورنوگرافی فقر معمولاً با اهداف مالی ایجاد میشود و به دنبال ایجاد کلیشه در ذهن مردم، دربارۀ شکل فقر است.
برای مثال، به دلیل استفاده از پورنوگرافی فقر، وضعیت زندگی تمام مردم جنوب شهر، در ذهن بیشتر ما به یک شکل است: فکر میکنیم که مردم یک استان خاص همه در یک وضعیت یکسان زندگی میکنند یا فکر میکنیم که امکانات یک کشور، بسیار محدود است، هرچند که شناخت کاملی از آن کشور نداشته باشیم.
انتشار محتوایی با موضوع فقر و تنگدستی، هر نیت و هدف انساندوستانهای را هم که پشت خود داشته باشد، نباید به پورنوگرافی فقر تبدیل شود. یکی از راههای تبدیلشدن محتوا با موضوع فقر به پورنوگرافی فقر، انتشار چهرۀ افراد در آن محتواست.
افراد دربارۀ محتوای پورنوگرافی فقر بهواسطۀ انتشار چهره، نظرات و عکسالعملهای متفاوتی دارند. بعضیها اعتقاد دارند که چهره را باید منتشر کرد و بعضی هم مخالف آن هستند. در ادامۀ مطلب به این موضوع میپردازیم که چرا استفاده از چهره در نشر نیازمندی دیگران، درنهایت به پورنوگرافی فقر تبدیل میشود و چرا نباید از چهره بههیچوجه استفاده کرد.
۴ دلیل تبدیلشدن محتوای ما به پورنوگرافی فقر، با نشاندادن چهره
دلایل زیادی برای اثبات این موضوع وجود دارد که هنگام انتشار چهرۀ نیازمندان، محتوای ما به پورنوگرافی فقر تبدیل میشود. در اینجا به ۴ دلیل متداولتر اشاره میکنیم.
۱) گرفتن حس همدردی
انتشار محتوایی با مضمونهای احساسی مثل درد، فقر و رنج ظرفیت این را دارد که بیشتر از انواع محتواهای دیگر مورد توجه قرار بگیرد. بعضی افراد، بهخصوص اینفلوئنسرها، فقر دیگران را دستمایۀ تولید محتوای خود قرار میدهند و چهرۀ افراد نیازمند را با هدف افزایش فالوئر و یا بیشتردیدهشدن در اکسپلور یا تایملاین دیگر شبکههای اجتماعی، بهراحتی منتشر میکنند.
این افراد سعی میکنند با عناوینی مثل «احتیاج به کمک فوری»، شرایط را بهشکلی نشان دهند که مخاطب را سریع به نشاندادن واکنش وادارند. نشاندادن چهرۀ درماندۀ افراد و یا فرزندانشان دل هر فردی را به درد آورده، او را وادار به کمک میکند. افراد نشردهنده هم خواسته یا ناخواسته از این موضوع سوءاستفاده میکنند و سریعتر کمکها را جمعآوری میکنند.
تبعات منفی این نوع انتشار چهره از فرد نیازمند، بهراحتی از بین نمیرود؛ درنتیجه باید توجه داشت که به بهانۀ کمکگرفتن، محتوا به پورنوگرافی فقر تبدیل نشود.
۲) ما در نقش کمککننده یا ابرقهرمان؟
اینترنت و خصوصاً شبکههای اجتماعی گاهی انسانها را وادار میکنند که در مواجهه با موقعیتهای حساس، در نقش یک قهرمان ظاهر شوند. گاهی این نقش بهصورت فردی ایفا میشود و گاهی یک گروه آن را بر عهده میگیرند.
قهرمانبودن در یک کنش خَیِّرمآبانه، کار بدی نیست. فقط باید به این توجه کنیم که چه افرادی تحت تبعات احساس قهرمانشدن ما قرار میگیرند. اگر بخواهیم برای بهدستآوردن تشویق دیگران، دست به انتشار تصویر کار خیری که میکنیم بزنیم و همزمان تصویر خودمان را که در حال کمک به فرد نیازمند است منتشر کنیم، به تولید محتوا با مضمون پورنوگرافی فقر نزدیک شدهایم.
حس قهرمانبودن بهواسطۀ کمک به افراد نیازمند، بهشدت در صنعت توریسم دیده میشود. حتماً تصویری از سفیدپوستان را دیدهاید که به کشورهای آفریقایی رفته و در حال کمک به کودکان آنها بهواسطۀ دادن آب، غذا و لباس هستند. در کشور خودمان این موضوع بیشتر دربارۀ مردم و خصوصاً کودکان سیستان و بلوچستان دیده میشود. حواسمان باشد به چه قیمتی میخواهیم در چشم بقیه قهرمان دیده شویم.
۳) استاندارد دوگانه
اختلاف طبقاتی گاهیاوقات باعث میشود رفتار دوگانهای درخصوص رعایت اخلاقیات و قوانین در پیش گرفته شود. متأسفانه این استاندارد دوگانه، درخصوص پخش تصاویر از وضعیت زندگی افراد تهیدست و ثروتمند هم دیده میشود.
عدهای فکر میکنند که برای نشاندادن تصویر اموال و چهرۀ افراد متمول و کودکانشان حتماً باید اجازه گرفته شود، زیرا امنیت آنها حرف اول را میزند؛ اما برای نشاندادن وضعیت و چهرۀ افراد نیازمند، به اجازه نیاز نیست، چون هدف از انتشار این تصاویر، اطلاعرسانی و کمک به آنهاست.
جدا از هر تفاوتی، اجازه از افراد برای انتشار تصاویری از وضعیت مالیشان لازم است. نشر هر تصویری بدون اجازۀ سوژه، به هر بهانهای، حتی بهبهانۀ کمکرسانی به فرد نیازمند، اخلاقی نیست.
۴) جلب اعتماد
گاهیاوقات افراد به این بهانه تصاویر چهرۀ نیازمندان را نشان میدهند تا مردم بیشتر به آنها اعتماد کنند. آنها میگویند اگر چهرۀ افراد نیازمند و عمق وضعیت بدشان را پخش نکنند، درنهایت نمیتوانند کمک مالی مناسبی از طرف نهادهای مردمی جمعآوری کنند.
جلب اعتماد فقط با انتشار تصویر چهرۀ افراد نیازمند به دست نمیآید. باید به سمتی رفت که مستندسازی شرایط فرد نیازمند با مواردی غیر از انتشار تصویر چهرۀ او انجام شود.
همچنین، باید توجه کرد که اعتماد، مسئلهای دوطرفه است. فقط اعتمادکردن مردم مهم نیست. اگر حیثیت فرد نیازمند به بهانۀ اعتمادکردن به خیرین به خطر بیفتد، مبلغ جمعآوریشده نهتنها به او کمکی نمیکند، بلکه ممکن است بهخاطر تجربۀ بدی که به دست میآورد، دیگر به هیچ فرد یا نهادی اعتماد نکند، از آنها کمکی نگیرد و شرایط زندگیاش بدتر شود.
«بهخطرانداختن حیثیت افراد نیازمند به بهانۀ جلب اعتماد و مستندسازی، حکم تولید محتوا با مضمون پورنوگرافی فقر را دارد.»
۵ دلیل برای پخشنکردن چهرۀ نیازمندان
اولین دلیل برای منتشرنکردن چهرۀ افراد، نص صریح قانون جرایم رایانهای است: طبق مادۀ ۱۶ و ۱۷، هر محتوایی که بدون اجازۀ افراد منتشر شود و حیثیت افراد را نشانه گرفته باشد، غیرقانونی شمرده شده و مجازات دارد.
بهجز قوانین، دلایل اخلاقی و عرفی دیگری برای منتشرنکردن چهرۀ افراد نیازمند وجود دارد که به ۵ نمونه از آنها اشاره میکنیم.
۱) احترام به حریم شخصی افراد
برای نشر هرگونه محتوای تصویری، اجازۀ افرادی که در آن حضور دارند مهم است. شاید پیش خودتان فکر کنید هر روز تعداد زیادی محتوا ردوبدل میشود که چهرۀ افراد زیادی در آنها وجود دارد و برای نشر همۀ آنها اجازه گرفته نمیشود و مشکلی هم پیش نمیآید. این حرف تا حدودی درست است؛ ولی دلیل موجهی برای بازنشر فقر بهصورت عمومی نیست. حتماً قبول دارید که انتشار محتوا با موضوع فقر، با محتوایی تصویری از یک مهمانی خانوادگی یا کافهرفتن با دوستان فرق میکند.
افراد نیازمند هم مانند هر شخص دیگری حریم خصوصی خود را دارند. درست است که بهخاطر شرایط خود از افراد دیگری کمک خواستهاند، اما دلیل نمیشود به بهانۀ کمک، از حریم شخصی آنها عبور کنید. آنها حق دارند از شما بخواهند که چهرهشان را نشان ندهید.
رعایت حریم شخصی درمورد کودکان، چندبرابر اهمیت دارد. بیشتر بچهها دوست دارند که در عکس و فیلمها حضور داشته باشند، حتی شاید پدر و مادر آنها نیز این اجازه را بدهند، اما باید بدانید که این برخلاف رعایت حقوق کودکان است.
۲) امنیت اهمیت دارد
بازنشر چهرۀ افراد نیازمند، امنیت آنها را به خطر میاندازد. افراد زیادی در اینترنت در کمین هستند تا از شرایط نیازمندانی که چهرهشان منتشر شده سوءاستفاده کنند. این سوءاستفاده با اشکال و اهداف مختلفی صورت میگیرد؛ از دزدی و اخاذی گرفته تا حککردن حسابهای آنها در شبکههای اجتماعی و ساختن محتوای جعلی و غیراخلاقی با تصویر صورت آنها و… .
درخصوص امنیت، کودکان آسیبپذیرتر ار بزرگسالان هستند. شاید خیلی تلخ به نظر برسد، اما ممکن است با نشر چهرۀ کودکان، افراد سوءاستفادهگر آنها و خانوادهشان را پیدا کنند، نیازمندی خانواده را دستمایۀ اهداف غیراخلاقیشان قرار بدهند و با پیشنهادهای مالی به خانوادهها، کودکان را به کارهایی وادار کنند که انسانی نیست.
۳) هیچچیز جایگزین عزتنفس نمیشود
سطح نیازمندی انسانها مانند سطح تمول آنها طیف گستردهای را در بر میگیرد. اما یک چیز در بین همۀ انسانها مشترک است: همه عزتنفس دارند. برای هر شخصی ممکن است شرایطی پیش بیاید که به پول احتیاج پیدا کند، تا حدی که دست به دامن افراد و نهادهای مردمی شود. برای مثال، ممکن است فرزند خانوادهای به بیماری سختی دچار شود که هزینههای درمان آن بسیار بالاتر از درآمد خانواده باشد (این تنها یک مثال از هزاران مثالی است که وجود دارد).
این افراد، بهجای تکدیگری بهصورت محترمانه و از سر استیصال درخواست کمک میکنند تا شرایطشان بهبود پیدا کند. معمولاً در شرایط بد، افراد مجبور میشوند که بازنشر تصویر خودشان و وضع زندگیشان را قبول کنند. آنها در آن لحظه به تبعات این بازنشر فکر نمیکنند. وظیفۀ ما بهعنوان کسی که محتوا را نشر یا بازنشر میدهد این است که بهجای آن شخص، کمی آیندهنگری کنیم و تصویر چهرۀ او و خانوادهاش را نشان ندهیم.
به این فکر کنید که شرایط آن شخص ممکن است بهتر شود یا به حالت عادی برگردد و دیگر نخواهد بهعنوان آدم مستأصل و نیازمند قبلی شناخته شود. اگر تصویر او بهصورت گسترده پخش شده باشد، این اتفاق خیلی سخت میافتد.
باز هم کودکان، بیشتر شاهد ازبینرفتن عزتنفسشان به بهانۀ دریافت کمک هستند؛ مثل کودکان کار که ممکن است با انتشار تصاویرشان در حال کمکگرفتن، مایۀ تمسخر و سوءاستفاده قرار بگیرند و برای همیشه عزتنفسشان زیر سؤال برود.
۴) آدمها زود وابسته میشوند
انسانها در شرایط آسیبپذیری مثل تنگدستی، بیشتر به دیگران وابسته میشوند. وقتی چهرۀ نیازمندان توسط افراد بهصورت گسترده نشر پیدا میکند، احتمالاً موج توجه زیادی را به سمتشان راه میاندازد. در این حالت، فرد نیازمند برای مدتی کمک مالی قابل توجه و ابراز احساسات زیاد را دریافت میکند که همین اتفاق او را وابسته میکند. اما این موج توجهات، مدت زیادی دوام نمیآورد و تمام میشود.
احتمال اینکه فرد بعد از موج اولیۀ کمکها توجه قبلی را از مردم نگیرد و به همین دلیل ضربۀ روحی شدیدی بخورد، زیاد است؛ پس بهتر است حتی اگر خود فرد اصرار به انتشار تصاویر چهره داشت، صادقانه او را از این موضوع آگاه کنیم.
«خطر وابستگی به کمکهای مالی بهطور کلی برای فرد نیازمند وجود دارد. اگر به این موضوع، خطر وابستگی به شناختهشدن در بین مرد هم اضافه شود، مشکل دو برابر میشود؛ زیرا توجهات بههیچوجه دائمی نیست.»
۵) گاهی همۀ واقعیت قابل نشان دادن نیست
انتشار هر تصویر فقط بخشی از واقعیت را نشان میدهد و نه همۀ آن را. انتشار تصاویر نیازمندان هم از این واقعیت مستثنا نیست. ممکن است با پخششدن تصویر نیازمندان و محیطی که در آن هستند، ابعاد دیگر وجودی یا زندگی آنها که برای خود شخص مهمتر است به حاشیه برود یا تحتتأثیر قرار بگیرد. برای مثال، ممکن است اعضای خانوادۀ شخصی که تصویر او پخش شده مورد آزار دیگران قرار بگیرند و یا در محل کار برای آن فرد مشکل ایجاد شود.
بهعنوان فرد کمککننده چهکار کنیم؟
- اگر مشکل مالی فرد، به هر طریقی غیر از نمایشدادن در اینترنت قابل حل بود، از همان راه وارد شوید.
- اگر مشکل در حدی بود که باید بهصورت عمومی به نمایش گذاشته میشد، در صورت امکان سعی کنید از خیریههای معتبر برای حل آن کمک بگیرید. اینگونه از نهادها مورد اعتماد مردم هستند و لازم نیست برای گرفتن کمک از آنها، تصویر افراد را پخش کنند.
- اگر تصمیم دارید شخصاً وارد عمل شوید، در مرحلۀ اول از آشناهای خود که به آنها اعتماد دارید کمک بگیرید و از طریق آنها شبکهسازی کنید تا مشکل فرد نیازمند، بدون انتشار تصویر او حل شود.
- اگر تصویر فردی را دیدید که منتشر شده، شما بهعنوان بازنشردهنده چهرۀ او را مخفیکنید تا در حد خودتان در حفظ آبروی شخص تلاش کرده باشید. به بقیه هم توصیه کنید همین کار را بکنند.
- برای مستندسازی به چیزی غیر از چهرۀ فرد نیازمند، متوسل شوید؛ مثل قسمتهایی از محیط زندگی او (بدون مشخصبودن آدرس)، پخشکردن صدا، صحبت با پزشک معالج و… (حتی انتشار این نوع از اسناد هم میتواند خطرناک باشد).
- بههیچوجه، بههیچوجه و بههیچوجه چهرۀ کودکان نیازمند را بازنشر ندهید.
انتشار تصاویری از فقر به بهانۀ کمککردن به افراد نیازمند، مثل راهرفتن روی شمشیری دولبه است: گاهی ممکن است به شخص کمک کند و گاهی هم بیشتر باعث آزار و اذیت او شود.
درهرصورت، انتشار تصاویر افراد نیازمند، فارغ از اینکه رضایت آنها را در بر داشته باشد، از نظر قانونی کار درستی نیست؛ زیرا حیثیت آنها را زیر سؤال میبرد.
اگر قصد کمک به افراد نیازمند، بهواسطۀ انتشار شرایط زندگی آنها در اینترنت را دارید، عزتنفس، امنیت و آیندهشان را در نظر بگیرید. سعی کنید از نقش قهرمان فاصله بگیرید و با توجه به مواردی که گفته شد، منطقیترین راهی را که به ذهنتان میرسد انتخاب کنید.
به نظر شما منطقیترین روش برای کمکرساندن به افراد نیازمند از طریق اینترنت و شبکههای اجتماعی چیست؟
👏👏👏