کلمهای را در نظر بگیرید که پیش از این صدها هزار بار آن را خواندهاید و نوشتهاید، و حالا ناگهان املای آن برایتان عجیب میشود. انگار یک چیزی سر جایش نیست. یک حرفش کم است؟ یک حرف اضافه دارد؟ حروفش جابهجا شدهاند؟ چه بلایی سرتان آمده که این کلمۀ سادۀ کلاس دوم دبستان، اینطور برایتان غریب شده است؟ نکند مغزتان ایرادی پیدا کرده یا حافظهتان را از دست دادهاید یا شاید هم از عوارض کرونا یا تشعشعات اتمی است؟ نگران نباشید. این وضعیت، کاملاً طبیعی و رایج است. و حتی یک کلمه برای آن وجود دارد: Wordnesia!
در این مطلب از ویپدیا میخواهیم به این پدیدۀ جالب بپردازیم.
وردنزیا (Wordnesia) در مقابل اشباع معنایی (Semantic Satiation)
قبل از پرداختن به وردنزیا، مهم است حواسمان باشد که وردنزیا پدیدهای متفاوت از اشباع معنایی است. پدیدۀ اشباع معنایی، پدیدهای است که در آن، بر اثر مشاهدۀ طولانیمدت یک کلمه و تکرار چندینبارۀ آن (شفاهی یا نوشتاری)، آن کلمه به اجزای خود تقسیم میشود و ناگهان تمام معنای خود را از دست میدهد. اشباع معنایی، شبیه زمانی است که کیسهای چیپس را له میکنید و میبینید که همۀ تکههای چیپس مانند ذرات گرد و غبار پودر شدهاند. اکنون هرچه هستند، قطعاً دیگر چیپس نیستند. در اشباع معنایی نیز کلمهها تبدیل میشوند به یکسری اصوات بیمعنی.
دربارۀ اشباع معنایی این مطلب از ویپدیا را بخوانید: از اشباع معنایی (Semantic Satiation) چه میدانید؟
اما وردنزیا چیز دیگری است. در وردنزیا کلمه برای شما آشنا است، اما نحوۀ املای آن را به یاد نمیآورید یا ممکن است شکل و شمایل کلمه به نظرتان خندهدار بیاید. شاید اگر یک فنجان قحوه بخورید، درست شود. قحوه؟ چرا نوشتم قحوه؟ غحوه نبود؟ نه، نه… چقدر زشت به نظر میرسد. غهوه زیباتر است، ولی این هم انگار خودش نیست. قهوه؟ قهوه؟ باید فرهنگ لغت را باز کنم. نه اصلاً همین حالا گوگل میکنم. نباید خجالت بکشم. نباید بترسم. جای نگرانی نیست.
پدیدۀ عجیب وردنزیا
وردنزیا (Wordnesia) اصطلاحی است با املایی غریب برای توصیف پدیدهای غریب در مورد کلماتی که به نظر میرسد غلط املایی دارند و املای درستشان را با اینکه همیشه میدانستهایم، حالا به یاد نمیآوریم. ریشۀ «nesia» بیشتر به ایدۀ «ازدستدادن چیزی» اشاره دارد. مشکل دقیقاً به زمانی برمیگردد که نمیتوانید یک کلمۀ ساده را بنویسید، یا زمانی که یک کلمۀ بسیار آشنا ناگهان غریب به نظر میرسد؛ بنابراین در املای آن شک میکنید و نمیتوانید درمورد درستبودن آن به قطعیت برسید. در وردنزیا، شما درواقع کلمات را فراموش نمیکنید، فقط از ارتباط املای آنها با آنچه به آن عادت کردهاید گیج میشوید.
جنبۀ منفی این پدیده آن است که ما بهطور دقیق نمیدانیم چرا اتفاق میافتد و ریشهاش کجاست. بااینحال، دانشمندان میگویند که عارضهای کمابیش رایج و زودگذر است و نباید آن را جدی گرفت. پس اگر با این وضعیت مواجه شدید، دست و پایتان را گم نکنید. شما حافظهتان را از دست ندادهاید، فقط به کمی زمان نیاز دارید تا به حالت قبل برگردید.
چرا دچار وردنزیا میشویم؟
اما چرا دچار وردنزیا میشویم؟ پاسخ کوتاه این است که دلیلش را نمیدانیم. دانشمندان این پدیده را بهطور کامل مطالعه نکردهاند، اما برخی محققان برای آن ایدههایی دارند. میتوان گفت وردنزیا یک مشکل زودگذر و رایج مغزی است. دکتر ویور (Charles A Weaver III)، استاد روانشناسی و علوم اعصاب دانشگاه بیلور، میگوید که ما بسیاری از کارهای روزانۀ خود مانند خواندن و نوشتن را بهطور خودکار انجام میدهیم، و بهترین راه برای ایجاد اختلال در این فرایندهای خودکار آن است که آگاهانه دربارۀ آنها فکر کنیم.
همانطور که دارید ساز میزنید یا ورزش میکنید، روی آنها تمرکز کنید و ناگهان از خود بپرسید: «صبر کن ببینم، آیا این کار را درست انجام میدهم؟» این سؤال اغلب به خرابکاری منجر میشود. حتی درمورد نفسکشیدن یا پلکزدن هم همینطور است. شما این کارها را بیوقفه و بدون فکرکردن انجام میدهید؛ اما کافی است تصمیم بگیرید به پلکزدن یا نفسکشیدن خود فکر کنید، ناگهان تمرکزی که روی آن میگذارید باعث ایجاد اختلالاتی در قسمت خودکار مغزتان میشود.
این بار سعی کنید به رانندگی خود فکر کنید. احتمالاً پدال ترمز و گاز را با هم قاطی خواهید کرد یا اینکه با خود خواهید گفت: «آیا باید کلاچ را با پای چپم فشار دهم؟» عجب سؤال مسخرهای! اتفاقی که درمورد وردنزیا میافتد نیز همین است، حتی اگر ما از زیرسؤالبردن آنچه میخوانیم یا مینویسیم آگاه نباشیم.
در حین مطالعه یا نوشتن، بخش بسیار تربیتشدۀ مغز ما بهطور خودکار به محرکها پاسخ میدهد؛ یعنی ما زیاد فکر و تمرکز نمیکنیم تا کلمهها را بنویسیم یا بخوانیم. دقیقاً به همین دلیل است که در بیشتر مواقع، اشتباهات املایی برخی متنها به چشممان نمیآید و از آنها میگذریم.
دکتر ویور میگوید: «هر زمان که روی فعالیتهای خودکار خود نظارت آگاهانه انجام دهید، دچار وقفه میشوید.» بنابراین، وقتی هنگام خواندن یا نوشتن، مغزتان ناگهان هنگ میکند و املای درست کلمهای را که میلیونها بار آن را نوشتهاید به یاد نمیآورید، احتمالاً دچار همین وقفه شدهاید.
بنابراین طبق یک ایده، میتوان دلیل پدیدۀ وردنزیا را اینگونه خلاصه کرد:
هنگام انجام کارها با سرعتهای گوناگون، قسمتهای مختلف مغزمان را فعال میکنیم. پس از یادگیری خواندن و نوشتن، و با فراتررفتن از «مرحلۀ یادگیری»، انسانها معمولاً تمایل دارند سرعت خواندن و نوشتن خود را افزایش دهند. این بدان معناست که درک کلمات، تقریباً بهطور خودکار یا غیرآگاهانه انجام میشود.
از طرفی، وقتی سرعت خواندن یا نوشتن خود را کاهش میدهید، بخش دیگری از مغز شما فعال میشود که باعث میشود کلماتی را که میبینید یا در حال نوشتن آنها هستید، متفاوت پردازش کنید. بنابراین، بسیاری از آن کلماتی که در حالت عادی آنها را مثل آب خوردن مینویسید، ممکن است در آن لحظه زشت یا عجیب و غریب به نظر برسند.
و حرف آخر…
اگر دچار وردنزیا شدید، هرگز نترسید! این یک سکسکۀ مغزی طبیعی و بیضرر است. درعوض، تجربههای جالبتان از وردنزیا را با ما در میان بگذارید.