سندروم گرامر پدانتری (Grammar pedantry) چیست؟

در این دنیا آدم‌هایی وجود دارند که انتظاراتشان در سطح بالایی است و دوست دارند همه‌چیز را درست کنند؛ مطمئناً نه کل زندگی را، فقط متونی که در زندگی نوشته می‌شود. کسی نمی‌تواند در برخورد با چنین اشخاصی که نیم‌فاصله را رعایت می‌کنند، نقطه‌ویرگول می‌گذارند و یک کسره در متن‌ها از دستشان درنمی‌رود، غلط املایی داشته باشد. ممکن است شما هم به‌عنوان یک بازاریاب دیجیتال و محتوا در طول فعالیت خودتان با این دسته از اشخاص مواجه شده باشید یا خودتان یکی از آن‌ها باشید.

چنین اشخاصی را با عناوین متفاوتی می‌شناسند: نازیهای گرامر، وسواسیها و حتی کمالگرایان متن. با‌این‌حال، چرا برخی افراد در نوشتن متن‌ها و کلمات دقت بسیار زیادی به خرج می‌دهند و نمی‌توانند با درست‌ننوشتن دیگران کنار بیایند؟ در این مطلب قرار است به این سؤال پاسخ دهیم و شما را بیشتر با چنین اشخاصی آشنا کنیم.

سندروم Grammar Pedantry چیست؟

سندروم گرامر پدانتری (Grammar Pedantry Syndrome) یا به‌اختصار GPS، سندرمی است که به سبب آن، افراد به‌طور اجباری تمام خطاهای زبانی‌ای را که توسط افراد دیگر ایجاد می‌شوند، تصحیح می‌کنند. فردی که GPS دارد، همیشه به اشتباهات تایپی سایت‌ها، استفادۀ نادرستِ کلمات از سوی روزنامه‌نگاران و اشتباه‌های هر شخصی اشاره می‌کند و در تلاش است که آن‌ها را درست کند.

به عبارتی دیگر، این دسته از افراد نمی‌توانند تحمل کنند که یک زبان، آن‌طور که باید مورد استفاده قرار نگیرد یا کلمات به‌شکلی جدیدتر بیان ‌شوند. آن‌ها می‌توانند ویراستاران و مصححان بسیار خوبی باشند، اما گاهی‌اوقات هم به دوستانی بسیار آزاردهنده تبدیل می‌شوند.

پیش از این نیز دانشمندان وجود ژنی تحت عنوان ژن گرامر (Grammar Gene) را تأیید کرده‌اند که به عدم استفاده از جملات پیچیده در اشخاص منجر می‌شود. همان‌طور که اکنون به نظر می‌رسد، این ژن نوع دیگری را نیز به خود اختصاص داده که باعث می‌شود افراد، اشتباهات دیگران را به‌طور اجباری تصحیح کنند.

به‌طور خلاصه و در نمونه‌های فارسی، این دسته از اشخاص هکسره،‌ نیم‌فاصله، املای صحیح و هرآنچه فکرش را می‌کنید در یک متن رعایت می‌کنند و متن‌ها، توییت‌ها و کپشن‌های اینستاگرامی اشتباه نه‌تنها برای آن‌ها غلط است، بلکه آن‌ها را آزار می‌دهد. درنتیجه، حواستان باشد که در صحبت و چت کردن با چنین آدم‌هایی، علائم و هر چیزی را که فکر می‌کنید، به‌درستی رعایت کنید!

سندروم Grammar Pedantry و OCD چگونه به هم مرتبط هستند؟

همان‌طور که می‌دانیم، همه‌چیز در فعالیت‌های مغز خلاصه می‌شود؛ اما نکتۀ شگفت‌‌انگیز ماجرا، یافته‌ها و بررسی‌های دانشمندان دربارۀ مغز اشخاصی است که با Grammar Pedantry دست‌وپنجه نرم می‌کردند. آن‌ها در طول این آزمایش‌ها دیده‌اند که بخش‌هایی از مغز این دسته از اشخاص، کوچک‌تر از سایر افراد و زبان‌آموزان در جامعه است.

علاوه‌بر‌این، آن‌ها توانستند فعالیت‌های مغزی مرتبط با OCD را در بررسی‌های خود پیدا کنند و فکر می‌کنند که از منظر مبتلایان به GPS، وضعیت یک زبان و متن، خارج از کنترل است و در ادامه نیز سعی می‌کنند آن را برطرف کرده و به آن نظم دهند.

به همین ترتیب، یک فرد مبتلا به GPS نمی‌تواند از اصلاح‌کردن دست بکشد، حتی زمانی که ممکن است برای شخصی،‌ این فرایند اصلاح‌کردن بی‌ادبانه به ‌نظر برسد. مردم در جوامع مختلف نظرات مختلفی راجع‌به علائم نگارشی و زبان‌های مختلف دارند و قواعد دستوری خودشان را با آن ترکیب می‌کنند و شاید فاقد پیشینۀ نظری هم باشند.

به بیان ساده‌تر، می‌توانیم بگوییم که افراد مبتلا به GPS با مشکلات اجتماعی جدی‌تری دست‌وپنجه نرم می‌کنند؛ چراکه افراد اطراف خود را آزار می‌دهند و طردشدن از سوی افراد، می‌تواند حس انزوا را برای آن‌ها به همراه داشته باشد.

علائم سندرم Grammar Pedantryعلائم سندرم Grammar Pedantry

نشانه‌هایی کلی در افراد مبتلا به این سندرم وجود دارد؛ اما در عموم مواقع، این دسته از اشخاص احساس می‌کنند که افرادی که نمی‌توانند گرامر و املای درست را رعایت کنند، از هوش کمتری برخوردار هستند. با نگاهی دقیق‌تر، می‌توانید ببینید که هیچ شخصی تحمل شنیدن چنین جمله‌ یا وجود چنین تفکری را ندارد.

در زبان انگلیسی، مثال‌های بی‌نهایتی از املای غلط واژه‌ها و جملات وجود دارد؛ اما اگر بخواهیم دربارۀ زبان فارسی بیشتر صحبت کنیم و از واژه‌های جدیدی که نوجوانان امروزی ساخته‌اند استفاده کنیم، می‌توانیم واژه‌ای تحت عنوان «نمد» را به‌عنوان مثال انتخاب کنیم؛ واژه‌ای که مختصر یا کوتاه‌شدۀ «نمی‌دانم» است.

شما می‌توانید به شخصی که سندرم Grammar Pedantry دارد، پیامی با مضمون «نمد» ارسال کنید و ببینید که چگونه یک انفجار به وسعت هیروشیما در صفحۀ چت شما و در آن طرف، جایی که آن شخص گوشی را به دست گرفته، اتفاق می‌افتد!

یا از طرفی دیگر، نقطه‌گذاری نادرست می‌تواند وسواس فکری این دسته از اشخاص را به میزان بسیار زیادی قلقلک دهد. برای مثال، فکر کنید جملۀ «با هم بیرون رفتیم، و غذا خوردیم» جلوی اشخاص دارای این سندرم قرار بگیرد؛ هیچ‌گاه بعد از ویرگول نباید حروف اضافه‌ای همچون «و» قرار بگیرد و درنتیجه آن، شخص همواره می‌خواهد شیوۀ صحیح نوشتار این جمله را به شما بگوید و یاد دهد.

این دسته از اشخاص همچنین کلمات جدید و معنای آن‌ها را سریع یاد می‌گیرند و سعی می‌کنند تا در جملات و مکالمات خود، منظورشان را با این کلمات برسانند، که البته فهم جملات را برای اشخاص عادی‌تر سخت‌ می‌کند؛ خب، چه می‌شود کرد؛ همه دوست ندارند واژه‌هایی مثل استراق سمع را بشنوند!

اگر یک بازاریاب دیجیتال (Digital Marketer) و تولیدکنندۀ محتوا در شبکه‌های اجتماعی (Social Media) به Grammar Pedantry دچار باشد، پست و محتوای خود را بارها و بارها چک می‌کند تا مطمئن باشد که هیچ ایرادی در آن وجود ندارد و محتوا به ساده‌ترین و بهترین شکل ممکن برای مخاطبان و دنبال‌کنندگان به نمایش گذاشته می‌شود. اگر می‌خواهید شخصی را برای این سِمت انتخاب کنید، این دسته از اشخاص می‌توانند گزینۀ بسیار خوبی باشند.

چگونه Grammar Pedantry Syndrome را درمان کنیم؟

راستش را بخواهید، در حال حاضر هیچ درمان پزشکی و ثابت‌شده‌ای برای GPS وجود ندارد؛ اما دانشمندان در حال کار روی شاخه‌های مختلف OCD و ازجمله سندرم Grammar Pedantry هستند که کمک بزرگی به این دسته از اشخاص می‌کند. در حال حاضر، بهترین راه برای درمان، صحبت با روان‌شناسان است تا این تصحیح‌های اجباری و مشکلاتشان در روابط، اندکی بهبود یابد.

منابع

۵/۵ | (۲ امتیاز) امتیازت با موفقیت ثبت شد!
مطالب پیشنهادی ما:
2 نظرات
  1. سامه نجفی می گوید

    مرسی که درباره‌ش نوشتید. خود من از همین دسته افرادم. قبلاً دربارهٔ همهٔ متن‌ها همین‌طور بودم؛ اما الآن خودم رو به متن‌های رسمی‌تری مثل نامه‌ها و گزارش‌ها محدود کردم. در واقع برای اینکه به خودم کمک کنم به این فکر می‌کنم که هر متنی چقدر مهمه و این وسواس رو برای متن‌های مهم فعال می‌کنم. در بقیهٔ موقعیت‌ها سعی می‌کنم سکوت کنم و بگذرم. تا الآن که این روش جواب داده برام.

  2. علیرضا می گوید

    کسایی که اشتباه مینویسن و هیچ احساس مسوولیتی راجع به پاسداشت زبان که از گذشتگان و ادبا به ما رسیده ندارن و حتی از قصد غلط مینویسن آزاردهنده هستند. احتمالا نویسنده خودش یکی از نوجوونای بدون فکر این دوره است که تقریبا در مقابل هیچ چیز زندگی خودشون و جامعه احساس مسوولیت نمیکنن و به صرف نوجوون بودن هر کاری رو مجاز و باحال میدونن. زمان بهترین آموزگاره و در آینده درس خوبی به چنین افراد بی‌توجهی میده. انسان با تعهد و مسوولیت معنا پیدا میکنه در مقابل هر چیز میخواد زبان باشه میخواد خانواده باشه جامعه باشه و…

نظر شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.