سرمایۀ اجتماعی چیست؟

همه‌چیز دربارۀ سرمایۀ اجتماعی

اصطلاح سرمایه‌های اجتماعی (Social capital) در دهۀ گذشته بسیار رایج گشته و این در حالی است که بیش از یک قرن است که این عبارت وجود دارد. در کتابی که در سال ۱۹۱۶ در ایالات‌متحده به قلم لیدا حنیفان (L.J.Hanifan) به چاپ رسید، به عبارت سرمایه‌های اجتماعی با این تعریف اشاره شده است: «آن‌هایی که قابل لمس هستند، دارایی [که] بیشتر اوقات در زندگی روزمرۀ مردم دیده می‌شود: مثل حسن‌نیت، معاشرت، همدردی و روابط اجتماعی که در بین افراد و خانواده‌هایی که یک واحد اجتماعی را تشکیل می‌دهند، وجود دارد.»

درحقیقت، با وجود سادگی ظاهری این اصطلاح، ارائۀ تعریفی مشترک که همه را راضی کند، دشوار است. می‌توانیم به این شکل به آن نگاه کنیم که سرمایۀ اجتماعی عبارت است از پیوندها، ارزش‌ها و درک مشترک در جامعه‌ای که افراد و گروه‌ها را قادر می‌سازد به یکدیگر اعتماد کنند.

در این مقاله سعی شده است تا با نگاهی عمیق‌تر به تعریف سرمایه‌های اجتماعی، انواع آن و تأثیر آن بر اجتماع پرداخته شود. برای دانستن این‌ها و بسیاری دیگر، همراه باشید.

سرمایۀ اجتماعی چیست؟

سرمایۀ اجتماعی یعنی شبکه‌ای متشکل از روابط بین افرادی که در یک جامعۀ خاص زندگی و کار می‌کنند و این شبکه جامعه را قادر می‌سازد تا به‌صورت مؤثری عمل کند.

رابرت پاتنام (Robert D.Putnam) کتابی با عنوان بولینگ به‌تنهایی (Bowling alone) منتشر کرده است که پرفروش‌ترین کتاب در سال ۲۰۰۰ شناخته می‌شود. پاتنام در این کتاب به تعریف جالبی از سرمایۀ اجتماعی می‌پردازد. او این‌گونه استدلال می‌کند که آمریکایی‌ها در‌حالی‌که ثروتمندتر شده‌اند، احساس اجتماعی‌شان پژمرده شده است. شهرها و حومه‌های سنتی جای خود را به «شهرهای حاشیه‌ای» و مکان‌های گسترده و ناشناس که مردم در آن حضور دارند، داده‌اند. زندگی مردم فقط شامل «بخواب و کارکن و کار دیگری انجام نده»، شده‌ است. همان‌طور که مردم بیشتر و بیشتر خرج می‌کنند، وقت بیشتری هم در دفتر کارشان، رفت‌و‌آمد به محل کار و تماشای تلویزیون در تنهایی می‌گذرانند و زمان کمتری برای پیوستن به گروه‌های اجتماعی و سازمان‌های داوطلبانه و معاشرت با همسایگان، دوستان و حتی خانواده اختصاص می‌دهند.

پاتنام برای نشان‌دادن این کاهش علاقه در اجتماعی‌بودن، به نحوۀ بازی بولینگ ۱۰پین آمریکایی‌ها نگاه می‌اندازد؛ ورزشی که طرف‌داران زیادی دارد. وی اشاره می‌کند که آمریکایی‌ها دیگر در این مسابقات با یکدیگر رقابت نمی‌کنند، لیگ‌های محلی که قبلاً بسیار محبوب بوده‌اند، دیگر مثل گذشته نیستند و بولینگ یک بازی انفرادی شده است. پاتنام استدلال کرد که کاهش شبکه‌های اجتماعی آمریکایی‌ها، نشان‌دهندۀ ازدست‌دادن تعامل اجتماعی است.

انواع سرمایه‌های اجتماعی در یک نگاه

نظریات بسیاری درمورد اشکال مختلف این سرمایۀ اجتماعی وجود دارد. یک رویکرد کاملاً ساده آن را به سه دسته تقسیم می‌کند:

  1. پیوند با افراد براساس احساس هویت مشترک: افرادی مانند خانواده، دوستان نزدیک و افرادی که فرهنگ یا قومیت ما را به اشتراک بگذارند.
  2. پیوندهایی که فراتر از احساس مشترک هویت ما هستند: برای مثال، دوستان دور، همکاران، همسایگان و… .
  3. پیوند با افراد یا گروه‌هایی در درجات نزدیکی کمتر.

درواقع، بحث اصلی در سرمایۀ اجتماعی بر سر پیوندهایی است که در زندگی از بدو تولد همراه انسان هستند (نوع اول)، در طول زندگی به دست می‌آیند (نوع دوم) و یا براساس حضور در جهان هستی وجود دارند (نوع سوم).

با نگاهی به مزایای بالقوۀ سرمایۀ اجتماعی می‌توان فهمید پیوندهای اجتماعی دوستان و خانواده‌ها می‌توانند از بسیاری جهات (از نظر عاطفی، اجتماعی و اقتصادی) به ما کمک کنند. برای مثال، در انگلستان، یک نظرسنجی دولتی نشان داد که شغل اکثریت افراد از طریق تماس‌های شخصی با دوستان و آشنایان تأمین می‌شود. درواقع، چنین حمایتی می‌تواند در کشورهایی که حاکمیت قانون دارند از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.

سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (Organization for Economic Co-operation and Development) یا به اختصار OECD سرمایۀ اجتماعی را چنین تعریف می‌کند: «شبکه‌های همراه با هنجارها، ارزش‌ها و درک مشترکی که همکاری را درون یا در میان گروه‌ها تسهیل می‌کند». در این تعریف می‌توانیم شبکه‌ها را به این صورت در نظر بگیریم:

شبکه‌ها درحقیقت دوستان، خانواده، همکاران سابق و… هستند. پیوندهای دنیای واقعی بین گروه‌ها یا افراد شکل می‌گیرد و مجموع این پیوندها شبکه‌ها را تعریف می‌کنند.

انتقاداتی که سرمایۀ اجتماعی را هدف گرفته است

مفهوم سرمایۀ اجتماعی منتقدان خود را دارد. یکی از این انتقادات به این اشاره دارد که پاتنام با گفتن اینکه  سرمایۀ اجتماعی، تعامل اجتماعی است، اشتباه کرد.

در عصر جدید به‌جای عضویت در گروه‌های محلی، مانند لیگ‌های بولینگ، انسان‌ها به گروه‌هایی می‌پیوندند که از افرادی با عقاید مشابه آن‌ها تشکیل شده‌اند؛ برای مثال، برای محافظت از محیط‌زیست یا حقوق همجنسگرایان می‌جنگند، مانند شاخه‌ای از صلح سبز (Greenpeace) یا سازمان عفو بین‌الملل (Amnesty international) که این عضویت می‌تواند در دنیای واقعی یا دنیای مجازی وجود داشته باشد.

به عبارت دیگر، در بستر اینترنت، اجتماعات کاملاً جدیدی شکل گرفته‌ است که شامل افرادی است که ممکن است هرگز از نظر فیزیکی یکدیگر را ملاقات نکرده باشند، ولی ارزش‌ها و منافع مشترکی با یکدیگر دارند؛ باوجوداین، همه متقاعد نشده‌اند که این اشکال جدید روابط اجتماعی همان ارزشی را دارند که عضویت در اجتماعات در دنیای خارج از اینترنت در گذشته داشته‌اند.

منتقدان همچنین استدلال می‌کنند که اصطلاح «سرمایۀ اجتماعی» مبهم، دشوار و غیرقابل اندازه‌گیری است و تعریفی ضعیف دارد. اقتصاددانان اغلب استدلال می‌کنند که سرمایه شامل نوعی فداکاری در زمان حال است؛ مانند تحصیل در مدرسه برای تربیت خود، زمانی که می‌توانید به‌جای رفتن به مدرسه، در محیط بیرون بازی کنید. در‌حالی‌که استفاده از واژۀ سرمایه در سرمایۀ اجتماعی، از منظر اقتصاددانان مبهم است.

کلام آخر

منظور از درکنارهم‌بودن، نهادهای اجتماعی‌ای است که کارکرد دیدار، شناخت و درنهایت اعتماد را آسان می‌سازند. البته حتماً لازم نیست که ارتباطاتی که پیش از این ‌گفته شده است تنها در داخل گروه‌های جامعۀ مدنی باشد، بلکه بیشتر روش‌ها و قالب‌های اجتماعی که ارتباط مداوم و سازمان‌دهی‌شده دارند، در بر می‌گیرد. اما نباید از یاد برد که اعتماد و حس همکاری با شیوه‌ای سهل‌تر در داخل نهادهای جامعۀ مدنی شکل می‌گیرد؛ به این دلیل که اعضای آن گروه‌ها به دلخواه و بدون هیچ چشم‌داشتی به عضویت آن گروه‌ها درمی‌آیند.

به این ترتیب، سرمایۀ اجتماعی عبارت است از مجموع آن دسته از ارتباطات و شبکه‌های ارتباط جمعی که در جامعه موجودند؛ همچنین، میزان اعتماد و همکاری میان این شکل از روابط نیز مهم است. ذکر این نکته در اینجا مهم است که اگر در جامعه‌ای میزان سرمایۀ اجتماعی پایین باشد، خطر افتادن آن جامعه به وضعیت تلۀ اجتماعی بسیار زیاد است. تلۀ اجتماعی بدین معناست که اعتماد و اطمینان به یکدیگر بین مردم نباشد و فساد اداری، اقتصادی، ترس و… رواج یافته باشد؛ درنتیجه، می‌توان تلۀ اجتماعی را که گاهی از آن به‌عنوان مشکل منافع جمعی یاد می‌شود، به‌صورت زیر شرح داد.

همه باید باور داشته باشند که منافع‌ افراد ایجاب می‌کند که همه با هم همکاری کنند. اما اگر شخصی به این باور نرسد که تمام افراد دیگر اجتماع هم همکاری می‌کنند، دیگر معنایی نخواهد داشت که فردی به‌تنهایی همکاری کند. نتیجۀ این باور این است که همکاری و تلاش برای منافع جمعی فقط زمانی ممکن می‌شود که انسان به این باور برسد که همۀ افراد دیگر نیز همکاری خواهند کرد.

امتیاز می‌دم
مطالب پیشنهادی ما:

نظر شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.