شبکههای اجتماعی تلاش میکنند که ما را سرگرم کنند و ارتباطات مجازی ما را افزایش دهند. حضور در این شبکهها مزایای بسیار زیادی برای ما دارد. دسترسی راحتتر به انواع اطلاعات، پیداکردن محتوای مورد نیاز در کمترین زمان ممکن، و همچنین رونق بسیاری از کسبوکارها از طریق این شبکهها صورت میگیرد. اما یکی از بزرگترین معضلات ما اعتیاد به شبکههای اجتماعی است.
حتماً برای همۀ شما پیش آمده است که ساعتها درگیر یک شبکۀ اجتماعی شده باشید. ممکن است که فقط برای بررسیکردن یک پیام به تلفن همراه خود سر بزنید و ساعتها مشغول بررسیکردن حساب اینستاگرام خود باشید. تعدادی از ما حتی در زمان دیدار با دوستان خود هم نمیتوانیم از حضور در این شبکههای اجتماعی غافل شویم. ممکن است در تمام مدت ملاقات با یک دوست درگیر تهیۀ عکس یا محتوای خوب برای حساب کاربری خود در اینستاگرام باشیم. همۀ اینها نشانهای از اعتیاد به شبکههای اجتماعی است.
ترک عادت موجب مرض است
عادتها زندگی ما را تحتتأثیر خود قرار میدهند. رفتارهایی که در ناخودآگاه ما رخنه میکنند و بسیاری از برنامههای روزمرۀ ما را تحتالشعاع قرار میدهند، عادت نامیده میشوند. این نوع از رفتارها میتوانند مثبت یا منفی باشند. مثلاً مسواکزدن یا رفتن به باشگاه میتوانند از عادتهای خوب به شمار بیایند. سیگارکشیدن و خوردن فستفود ازجمله عادتهای بد هستند.
اما اصولاً ترککردن یک عادت برای ما بسیار سخت و مشکل است. ما بیشتر اوقات از مضرات عادات خود آگاهیم ولی توانایی مبارزه با آنها را نداریم. مثلاً عادت سادهای مثل خوردن یک لیوان آب بعد از غذا را در نظر بگیرید. ترک این عادت ممکن است به اندازۀ ترک سیگار برای ما سخت باشد.
هورمونی به نام دوپامین
عملکرد مغز انسان بسیار جالب توجه است. وقتی یک فعالیت بهصورت عادت در ذهن ما سازماندهی میشود، برای انجام آن مشتاق هستیم. وقتی کاری را که دوست داریم انجام میدهیم، مغز ما بهصورت منظم هورمونی به نام دوپامین تولید میکند. این هورمون باعث میشود شما احساس خوبی داشته باشید و در شما ایجاد شادی میکند؛ بنابراین، ما تمایل داریم رفتارهایی را که به ما لذت میبخشند تکرار کنیم.با گذشت زمان این رفتارها تبدیل به یک عادت میشوند و مغز برای انجام آنها مشتاقتر میشود. خنثیسازی این فرایند برای مغز ما بسیار دشوار و ناخوشایند است.
دلایل اصلی اعتیاد به شبکههای اجتماعی
شبکههای اجتماعی شبیه به یک نقاب هستند برای تبدیلشدن به آنچه که نیستیم. در پس اعتیاد به شبکههای اجتماعی، افراد زیادی حضور دارند که سعی میکنند زندگی خود را آنطور که آرزویش را دارند نشان دهند. این موضوع باعث ایجاد رضایت خاطر در آنها میشود. بهطورکلی، میتوان دلایل اعتیاد به شبکههای اجتماعی را در موارد زیر دستهبندی کرد:
- روابط اجتماعی ناموفق
اگر ما در زندگی حقیقی خود روابط اجتماعی عمیقی نداشته باشیم و در برقراری ارتباط با دیگران موفق نباشیم، احتمال اینکه به شبکههای اجتماعی پناه ببریم بسیار زیاد است. در این شرایط ما برای پیداکردن دوستان و کسانی که بتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم، فعالیت زیادی را در شبکههای اجتماعی انجام میدهیم.
- نیاز به تأیید
دریافت لایک و کامنت مثبت در شبکههای اجتماعی برای بسیاری از افراد حکم نان شب را دارد. کسانی که تأیید زیادی را در زندگی خود دریافت نکردهاند، با گرفتن این حس مثبت از مخاطبان، نیاز خود به تأییدشدن را برآورده میکنند. این حس خوب تأییدشدن میتواند اعتیاد به شبکههای اجتماعی را در افراد تشدید کند.
- فرار از مشکلات
گروهی از افراد برای رهایی از شر افکار منفی و مشکلات روزانۀ خود دست به دامان شبکههای اجتماعی میشوند. آنها ساعات زیادی از روز را به حضور در این شبکهها میپردازند و زمان زیادی را برای فکرکردن به مشکلات خود باقی نمیگذارند.
علائم اعتیاد به شبکههای اجتماعی
موارد زیر ازجمله نشانههای اعتیاد به شبکههای اجتماعی به شمار میروند:
- متوجه گذر زمان نمیشویم.
- میل شدید و روزافزونی برای حضور در شبکههای اجتماعی احساس میکنیم.
- علاقهای به حضور در فضاهای حقیقی نداریم.
- با حضور در شبکههای اجتماعی مشکلات خود را فراموش میکنیم.
- از انجام کار و فعالیتهای مهم زندگی خود عقب میمانیم.
- فعالیت فیزیکیمان کاهش پیدا کرده است.
- در صورت نداشتن اینترنت احساس پریشانی، اضطراب و خشم میکنیم.
- هنگام رانندگی یا حضور در کلاس درس، شبکههای اجتماعی را بررسی میکنیم.
- به دیگران دربارۀ میزان حضور خود در فضای مجازی دروغ میگوییم.
چرا اعتیاد به شبکههای اجتماعی مضر است؟
همانطور که در ابتدای این مطلب گفته شد، داشتن فعالیت در شبکههای اجتماعی بسیار سرگرمکننده و جذاب است، اما استفادۀ افراطی از این شبکهها میتواند نتیجۀ عکسی داشته باشد. ما در زندگی خود مشغلههای زیادی داریم و گذاشتن زمان زیادی برای شبکههای اجتماعی میتواند زمان و عمر ما را هدر دهد. این زمان میتواند صرف یادگیری یک مهارت، یک زبان و هر فعالیت مفید دیگری شود. همچنین، ما در شبکههای اجتماعی با افراد مجازی در ارتباط هستیم و این خود شکل مدرنی از تنهایی است. ما نیازمند ارتباط با انسانهای واقعی و حقیقی هستیم. نداشتن زمان برای ارتباط با افراد حقیقی میتواند در درازمدت روی سلامت روان ما تأثیر بگذارد.
خلاصه اینکه…
راهحلهای زیادی برای درمان اعتیاد به شبکههای اجتماعی وجود دارد. صحبت با روانشناس و مشاور، ایجاد محدودیت زمانی برای استفاده از شبکههای اجتماعی، دورکردن تلفن همراه در بازههای زمانی طولانی از خود، ایجاد تفریحات جایگزین و داشتن رابطه با افراد حقیقی، همه و همه میتوانند گامهای بلندی در ترک اعتیاد به شبکههای اجتماعی باشند. دنیای ما بسیار بزرگتر از یک تلفن همراه یا یک لپتاپ است. عمر و زمان باارزش خود را نادیده نگیرید و از آن برای انجام کارهای بزرگتری در دنیای حقیقی استفاده کنید.
با ۳.۶میلیارد کاربر، شبکههای اجتماعی به فضایی مرسوم در جوامع امروزی و بخشی از زندگی انسان تبدیل شدهاند. دانشمندان و محققان زیادی در حال تحقیق دربارۀ پیامدهای بالقوۀ شبکههای اجتماعی، بهخصوص پیامدهای مرتبط با سلامت روان هستند. شواهد و مدارک حاکی از این است که این شبکهها به افزایش علائم افسردگی، بهویژه در قشر جوان جامعه، منجر میشوند. در این بلاگپست به بررسی این موضوع و علل آن میپردازیم.
چرا شبکههای اجتماعی منجر به افسردگی میشوند؟
شبکههای اجتماعی بهطور مستقیم باعث افسردگی نمیشوند، اما زمینهساز عادتهایی هستند که افسردگی را به همراه دارند. تعامل در شبکههای اجتماعی باعث میشود که شبها دیر بخوابیم، تمرکز نداشته باشیم و مسئولیتهای خود را نادیده بگیریم. تحقیقاتی که در سال ۲۰۱۹ روی دانشآموزان سال هفتمی کانادایی انجام شد نشان میدهد که هر یک ساعت وقتگذراندن در شبکههای اجتماعی، علائم افسردگیای همچون احساس تنهایی، غمگینبودن و ناامیدبودن را به میزان زیادی افزایش میدهد.
با وجود اینکه این تحقیق نتوانست ثابت کند که شبکههای اجتماعی دلیلی برای افسردگی هستند، اما نتیجهگیری کرد که استفاده از شبکههای اجتماعی باید متعادل باشد تا از وقوع و افزایش علائم افسردگی جلوگیری شود. در ادامه دلایلی را که روانشناسان و محققان باور دارند باعث ارتباط میان شبکههای اجتماعی و افسردگی میشوند، شرح میدهیم.
احساس انزوا
شبکههای اجتماعی کمک شایانی به پرورش احساس جامعه داشته و به دوستیهای پایداری منجر میشوند؛ اما درعینحال میتوانند ترس ازدستدادن (Fear of missing out) یا بهاختصار FOMO را در اشخاص ایجاد کنند. در شبکههای اجتماعی، دورهمی افراد مختلفی را میبینیم که همین موضوع حس تنهایی، حسادت، کنارگذاشتهشدن و بیگانگی را در ما برمیانگیزد.
یک مطالعۀ بزرگ در سال ۲۰۱۹ تأثیرات شبکههای اجتماعی را بر انزوای اجتماعی جوانان ۱۸ تا ۳۰ ساله بررسی کرده است. محققان دریافتند که به ازای هر ۱۰درصد افزایش حس منفی در تجربیات شبکههای اجتماعی، حس انزوا به مقدار ۱۳درصد افزایش پیدا میکند. از آن طرف هم به ازای هر ۱۰درصد افزایش حس مثبت در تجربیات شبکههای اجتماعی، تغییری در حس انزوا و تنهایی ایجاد نمیشود یا بهتر است بگوییم که شبکههای اجتماعی در بهبود این وضعیت، تأثیری ندارند.
DoomScrolling
ایدهای که کاربران فضای مجازی دارند این است که اگر همهچیز را بدانند و راجب همهچیز بخوانند، میتوانند شرایط را کنترل کنند. این ایده در آخر به اسکرول (Scroll) کردنهای بیپایان در توییتر و خواندن محتواهای غمگین در یک صفحۀ ردیت (Reddit) منجر میشود. این رفتار بهعنوان دوم اسکرولینگ (DoomScrolling) شناخته میشود: عادتی برای خواندن اخبار سرتاسر جهان، حتی اگر غمانگیز و ناراحتکننده باشد. یکی از دردناکترین علائم افسردگی، ناامیدی است. دنبالکردن مکرر اخبار و مطالب ناراحتکنندهای که مقدارشان در اینترنت روزبهروز افزایش پیدا میکند، باعث تشدید افسردگی میشود.
کمخوابی
لازمۀ وقتگذراندن در شبکههای اجتماعی، بیداربودن است؛ شاید حتی بیشتر از مقداری که بدن شما بخواهد. اضطراب و بدترشدن روحیه از تأثیرات کمخوابی است. مدارک و گزارشهای مختلفی حاکی از این است که کمبود خواب افسردگی را تشدید میکند.
آزار و اذیت اینترنتی
شبکههای اجتماعی فضایی برای آزار و اذیتهای اینترنتی (Cyberbullying) فراهم کردهاند؛ جایی که کاربران در پشت نامهای کاربری ناشناس به توهین و منفینگری راجب اشخاص دیگر میپردازند. مرکز تحقیقاتی Pew در سال ۲۰۱۸، گزارشی دربارۀ تجربیات آزار و اذیت اینترنتی نوجوانان ۱۳ تا ۱۷ ساله و صحبتهای والدینشان منتشر کرد. طبق این گزارش، ۶۰درصد دخترها و ۵۹درصد پسرها تجربۀ آزار و اذیت اینترنتی، چه بهشکل توهین و چه بهشکل انتشار شایعات مختلف را داشتهاند.
مقایسۀ خود با دیگران
امروزه خیلی راحت است که زندگی خودمان را با پست اینستاگرام یا ویدئوهای منتشرشده از زندگی شخصی دیگر، مقایسه کنیم. شبکههای اجتماعی باعث شده تا باور کنیم که همگان دنیایی کامل و بینقص دارند و این زندگی ماست که با مشکلات مختلف روبهروست. مقایسهکردن در شبکههای اجتماعی عاملی برای افسردگی است که در بین جوانان و بهخصوص دخترهای جوان شایعتر است.
در آخر
شبکههای اجتماعی بهخودیخود منجر به افسردگی نمیشوند، اما عواطف، رفتارها و تجربیاتی را به همراه دارند که احتمال بروز افسردگی را تشدید میکنند. اینکه بدانیم چگونه از شبکههای اجتماعی استفاده کنیم و چه مدتزمانی را در آنها بگذرانیم، تأثیر زیادی در سلامت روان و اوضاع روحی ما خواهد گذاشت.
چرا اسکرولکردن اعتیادآور است؟
شبکههای اجتماعی برای معتادکردن ما طراحی شدهاند تا چشمانمان ۲۴ ساعت شبانهروز به صفحه خیره شود و سود کلانی به این پلتفرمها اضافه شود. به همین خاطر هم توسعهدهندهها ابزارهای اعتیادآوری همچون لایک، کامنت و نوتیفیکیشن را در شبکههای اجتماعی میگنجانند. اسکرول بیپایان (The infinite scroll) یکی دیگر از این ابزارهاست. اما چرا اسکرولکردن اعتیادآور است؟ با صباویژن همراه باشید تا به بررسی این موضوع بپردازیم.
بوروس فردریک اسکینر (Burrhus Frederic)، روانشناس معروف و بنیانگذار «شرطیسازی عامل» است، یکی از تأثیرگذارترین مفاهیم در روانشناسی رفتاری. در این مفهوم، رفتارها یا تقویت میشوند یا از طریق مجازات، تضعیف میشوند. اساساً به همین دلیل است که دکمۀ لایک تا این اندازه کارآمد است.
توییت یا عکسی را در نظر بگیرید که به اشتراک میگذارید و لایکهای زیادی دریافت میکند. این لایکها به سه تقویتکنندۀ توجه، تأیید و علاقۀ دیگران تبدیل میشوند. درنتیجه چه اتفاقی میافتد؟ ما بیشتر پست میکنیم تا به تعداد لایکهای پست قبلی خود برسیم. به عبارت دیگر، تقویت لایک، رفتار پستکردن را نیز تقویت میکند.
برنامۀ تقویتکنندۀ نسبی متغیر
اسکینر برنامههای تقویتی مختلفی را آماده کرده که الگوهای قابل پیشبینی یا تصادفی مرتبط با تقویت رفتاری را مشخص میکنند. یکی از این برنامهها، تقویتکنندۀ نسبی متغیر است که در آن تقویت بهشکل متناوب، اما در بازههای زمانی مختلف، اتفاق میافتد. اسکینر در برنامههای خود دریافت که تقویتکنندۀ نسبی متغیر بهترین برنامه برای حفظ رفتار است و توقف آن دشوار.
به عبارت دیگر، اعتیادآور است. زمانی که براساس برنامۀ نسبی متغیر، رفتارمان را تقویت میکنیم، مطمئن نیستیم که این رفتار تقویت خواهد شد یا خیر. تنها میدانیم که احتمال تقویت آن وجود دارد. به همین دلیل هم مرتباً آن را تکرار میکنیم.
یک مثال بزنیم: تصور کنید یک بازی ویدئویی وجود دارد که هر دفعه آن را بازی میکنید، پیروز میشوید. ممکن است در ابتدا جذاب باشد، اما با گذر زمان خستهکننده میشود. حال اگر این بازی براساس برنامۀ نسبی متغیر باشد چه؟ اگر چندین بار بازی کنید و فقط دفعات کمی برنده شوید چه؟ در این صورت بازی هیجانانگیز میشود و ما برای برندهشدن، بارها و بارها به بازی برمیگردیم. همین دلیل اعتیادآوربودن اسکرول است.
ماشین قماری در جیب ما
تریستان هریس (Tristan Harris)، اخلاقشناس سابق گوگل و از بنیانگذاران مرکز فناوری انسانی، دراینباره میگوید:
این حقیقتی ناگوار است که امروزه چندین میلیارد نفر ماشین قماری در جیبشان دارند. زمانی که گوشی را از جیبمان بیرون میآوریم، مشغول بازی با یک ماشین قمار هستیم تا ببینیم چه اعلانها و پیامهایی دریافت کردهایم. هنگامی که در Feed اینستاگرام میچرخیم، داریم با یک ماشین قمار بازی میکنیم تا ببینیم عکس بعدی که برای ما نمایش داده میشود، چیست.
اسکرولکردن در شبکههای اجتماعی نیز مانند ماشین قمار بهشکل متناوب از طریق برنامۀ نسبی متغیر تقویت میشود. یک بار ممکن است با اسکرولکردن عکس دوستانمان را ببینیم، یک بار توییتی از سلبریتی مورد علاقهمان و یک بار ویدئویی از یوتیوبر محبوبمان. هریس میگوید:
برای آنکه این اعتیاد به حداکثر برسد، کافی است تا توسعهدهندگان، به ازای رفتارهای کاربر، متغیری از جنس پاداش در نظر بگیرند.
اسکرولکردن و لمس صفحه، برخلاف کار با ماشین قمار، بسیار آسانتر است و همین موضوع اعتیاد را تشدید میکند.
در آخر
اسکرول ابزار طراحیشدۀ اعتیادآوری است که دسترسی آسان و برنامۀ تقویتکنندۀ نسبی متغیر، آن را خطرناکتر کرده است تا همواره سرمان در گوشی باشد و دائماً به چککردن مشغول باشیم. درک این موضوع میتواند چرخۀ این عادت کذایی و اعتیادآور را بشکند و ما را از این مخمصۀ عصر اینترنت نجات دهد.