اگر قرار باشد فقط یک جمله درباره تبلیغات ویدئویی بگوییم، این است: ویدئو سریعتر از هر فرمت دیگری اعتماد میسازد. اما فقط وقتی که درست طراحی شود.
خیلی از برندها هزینه میکنند، بازدید میگیرند، حتی ویوهای میلیونی… ولی وقتی نوبت به «سرنخ» (Lead) و «فروش» میرسد، خروجی ناامیدکننده است. دلیلش معمولاً کمبود بودجه نیست؛ مشکل، نبودِ مسیر تبدیل (Conversion Path) است.
در این مقاله از بلاگ صباویژن، قدمبهقدم میگوییم چگونه تبلیغات ویدئویی را طوری بسازید که از آگاهی (Awareness) به اقدام (Action) برسد. با ما همراه باشید.
اول هدف را دقیق کنید: «ویو» هدف نیست
قبل از ساخت یا اجرای کمپین، این سؤال را شفاف جواب دهید:
-
میخواهم کاربر فرم پر کند؟
-
میخواهم تماس بگیرد یا در واتساپ پیام بدهد؟
-
میخواهم ثبتنام کند؟
-
میخواهم به صفحه محصول برود و خرید کند؟
اگر هدف «Lead» است، پس KPI اصلی شما باید یکی از اینها باشد:
-
نرخ تبدیل (CVR)
-
هزینه بهازای هر سرنخ (CPL)
-
کیفیت سرنخ (Lead Quality) مثل نرخ تبدیل سرنخ به مشتری
ویو و Reach فقط وقتی ارزش دارند که به مرحله بعد وصل شوند.
قیف را سهمرحلهای ببینید، نه یکمرحلهای
یکی از خطاهای رایج این است که یک ویدئو میسازیم و انتظار داریم هم معرفی کند، هم اعتماد بسازد، هم بفروشد. بهتر است قیف را ساده کنید:
مرحله A آگاهی
هدف: دیده شدن + جا افتادن پیام
فرمت پیشنهادی: ویدئوی کوتاه ۶ تا ۱۵ ثانیه
پیام: یک مشکل/نیاز + یک وعده کوتاه
مرحله B توجه و اعتماد
هدف: توضیح ارزش + دلیل برای اعتماد
فرمت پیشنهادی: ۱۵ تا ۳۰ ثانیه، یا اسلاید/موشن با نکتههای واضح
پیام: مزیتها + اثبات (آمار، نمونه، تجربه مشتری)
مرحله C تبدیل
هدف: اقدام مشخص
فرمت پیشنهادی: ۱۰ تا ۲۰ ثانیه با CTA قوی
پیام: پیشنهاد واضح + محدودیت زمانی/مزیت فوری + مسیر اقدام
اگر فقط یک ویدئو دارید، آن را طوری طراحی کنید که CTA و مسیر اقدام از همان ثانیههای اول مشخص باشد.
قلاب ۳ ثانیه اول را جدی بگیرید
در تبلیغات ویدئویی، معمولاً ۳ ثانیه اول تعیین میکند کاربر میماند یا رد میکند. چند الگوی قلاب که برای برندها خوب جواب میدهد:
-
مسئله مستقیم: «اگه هزینه تبلیغاتت بالاست ولی فروش نمیگیری…»
-
وعده مشخص: «در ۱۴ روز، ۲ برابر سرنخ با همین بودجه»
-
مقایسه/قبلبعد: «قبلش این بود… بعدش این شد»
-
ضدباور رایج: «ویو زیاد همیشه یعنی فروش؟ نه!»
قلاب باید «واضح» باشد، نه صرفاً هیجانانگیز.
پیشنهاد (Offer) را مثل محصول طراحی کنید
گاهی کمپین خراب میشود چون پیشنهاد مبهم است: «برای اطلاعات بیشتر کلیک کنید». کاربر با خودش میگوید: اطلاعات بیشتر یعنی چی؟
پیشنهادهای سرنخساز که معمولاً خوب عمل میکنند:
-
مشاوره رایگان ۱۵ دقیقهای (با زمانبندی مشخص)
-
دموی محصول (Demo)
-
کاتالوگ/ لیست قیمتی (اگر B2B هستید)
-
تخفیف اولین خرید یا هدیه شروع
-
ارزیابی رایگان (Audit / Checkup)
پیشنهاد خوب یعنی: ارزش فوری + کمترین اصطکاک.
CTA باید «یک کار» بخواهد، نه چند کار
CTAهای ضعیف:
-
«همین حالا اقدام کنید»
-
«برای اطلاعات بیشتر…»
CTAهای قوی:
-
«همین الان مشاوره رایگان بگیر»
-
«دمو رو رزرو کن»
-
«قیمتها رو ببین»
-
«کد تخفیف رو دریافت کن»
و مهمتر: فقط یک CTA. چند CTA یعنی هیچ CTA.
صفحه فرود (Landing) باید همقد و همزبان ویدئو باشد
بزرگترین قاتل نرخ تبدیل این است: ویدئو یک چیز میگوید، صفحه فرود چیز دیگری. هماهنگی این سه مورد حیاتی است:
-
تیتر صفحه فرود دقیقاً ادامه پیام ویدئو باشد.
-
فرم کوتاه: نام + موبایل/ایمیل (بیشتر از این فقط وقتی لازم است)
-
یک دلیل برای اعتماد: لوگوی مشتریها، نظر مشتری، گواهی، آمار واقعی
اگر CTA شما «دمو» است، صفحه فرود باید با یک تقویم/فرم رزرو ساده تمام شود—نه توضیحات طولانی و پراکنده.
ریتارگتینگ را نصف بودجهتان بدانید (نه آپشن اضافی)
بخش زیادی از تبدیلها از کسانی میآیند که دفعه اول خرید نمیکنند. یک ساختار ساده ریتارگتینگ:
-
کسانی که ۵۰٪ ویدئو را دیدند → ویدئوی مرحله B
-
کسانی که وارد صفحه شدند اما فرم پر نکردند → ویدئوی مرحله C با پیشنهاد قویتر
-
کسانی که فرم پر کردند → پیام پیگیری/محتوای اعتمادساز برای بستن فروش
سه تست ساده که بیشترین اثر را دارد
به جای تغییرات زیاد و گیجکننده، این سه مورد را تست کنید:
-
قلاب متفاوت (دو نسخه ۳ ثانیه اول)
-
پیشنهاد متفاوت (مشاوره رایگان vs دمو vs تخفیف)
-
لندینگ کوتاه vs متوسط (تعداد فیلدها و تیتر)
هر تست را حداقل با داده معنیدار بسنجید (مثلاً چند هزار نمایش یا چند ده تبدیل، بسته به مقیاس).
جمعبندی
تبلیغات ویدئویی وقتی سرنخ و فروش میسازد که «مسیر» داشته باشد:
قلاب → ارزش → اثبات → CTA → لندینگ هماهنگ → ریتارگتینگ