نزدیک پایان سال که میشویم، خیلیها شروع میکنند به برنامهریزی برای سال آینده؛ اما این برنامهریزیها (خیلی وقتها) به دلایل مختلف به نتیجه نمیرسد. بعضی از دلایلی که برای این اتفاق میتوان برشمرد عبارتاند از:
- عدم واقعبینی: بسیاری از افراد در برنامهریزیهای خود اهداف غیرواقعبینانه و بلندپروازانهای تعیین میکنند. این اهداف نه تنها دست یافتنی نیستند، بلکه میتوانند باعث دلسردی و ناامیدیشان در ادامه مسیر شوند.
- عدم وجود برنامه عملی: بعضیها تنها به اهداف خود فکر میکنند و هیچ برنامهای برای رسیدن به آنها تدوین نمیکنند. بدون برنامهای مشخص، گامهای عملی و زمانبندی مناسب، رسیدن به اهداف دشوار خواهد بود.
- عدم تعهد: بسیاری از افراد در ابتدای سال با شور و اشتیاق شروع به برنامهریزی میکنند، اما به مرور زمان تعهد و انگیزۀ خود را برای ادامه مسیر از دست میدهند.
- کمبود مهارت: ممکن است یک شخص برای رسیدن به اهداف خود به مهارتهای جدیدی نیاز داشته باشد، اما برای یادگیری آنها هیچ اقدامی انجام ندهد.
- عدم پیشبینی موانع: در مسیر رسیدن به اهداف، موانع و چالشهای مختلفی وجود خواهد داشت. اگر برای مقابله با این موانع برنامهریزی نکنید، به احتمال زیاد در مواجهه با آنها تسلیم خواهید شد.
- عدم انعطافپذیری: برنامهریزیها باید انعطافپذیر باشند تا در صورت بروز تغییرات در شرایط و یا نیازهای شخص، قابلتغییر باشند.
در آخرین وبینار سال 1402 از مجموعه وبینارهای صباویژن، به اتفاق میثم زرگرپور به یک موضوع بسیار مهم میپردازیم: چطور برای کسبوکارمان در سال آینده برنامهریزی کنیم؟ در این وبینار سعی میکنیم اصول اساسی حاکم بر برنامهریزی برای شرکتها و استارتاپها را مرور کنیم. همچنین نگاهی میاندازیم به مهمترین دلایلی که باعث عدم اجرای این قبیل از برنامهها میشوند.
سرفصلهای این وبینار عبارتاند:
- چشمانداز: مهمترین گمشده برنامهریزی استراتژیک یا تفکر استراتژیک؟
- تبدیل اهداف استراتژیک به پروژههای استراتژیک
- تعیین اهداف و شاخصهای کلیدی عملکرد
- چرا در پایان سال، به اهدافی که اول سال نوشته بودیم نمیرسیم؟