جلسۀ اول: دیجیتال مارکتینگ واقعاً چیست؟

برای کسانی که می‌خواهند تجارت خود را آنلاین‌سازی کنند، فروشگاه‌هایی که می‌خواهند محصولات خود را به‌شکل آنلاین به ‌فروش برسانند،‌ کسب‌وکارهایی که به ‌دنبال رشد در فضای اینترنت هستند و حتی اشخاصی که می‌خواهند تخصصی را درزمینۀ بازاریابی در فضای اینترنت داشته باشند، واژۀ «دیجیتال مارکتینگ» (Digital Marketing) ابتدایی‌ترین و شاید بتوان گفت اولین کلمه‌ای است که با آن مواجه می‌شوند؛ واژه‌ای که بازاریابی در عصر امروزی را در بر می‌گیرد و دری برای شما به‌سوی دنیایی بزرگ‌تر باز می‌کند. حال به‌راستی «دیجیتال مارکتینگ» چیست؟

با توجه به اینکه امروزه اینترنت بسیار فراگیر است، اگر به شما بگوییم که روزانه افراد بیشتری در این فضای روبه‌رشد حضور پیدا می‌کنند، چه می‌گویید؟ طبق آمارهای Pew Research، استفادۀ مستمر از اینترنت در میان بزرگسالان تنها در سه سال گذشته ۵٪ افزایش داشته است و اگرچه ما از واژۀ اینترنت به میزان بیشتری استفاده می‌کنیم، اما درواقع نحوۀ خرید مردم همراه با ظهور چنین فضایی دستخوش تغییرات بسیار شده است. این یعنی چه؟ یعنی بازاریابی آفلاین به اندازۀ گذشته مؤثر نیست.

بازاریابی از گذشته تا به ‌امروز به‌‌عنوان روشی برای برقراری ارتباط با مخاطبان در زمان مناسب شناخته شده است. امروزه این کلمه روشی است تا بتوانید مخاطبان خود را در جایی که همواره در حال گشت‌وگذار هستند،‌ ملاقات کنید: اینترنت. دیجیتال مارکتینگ به هر شکلی از بازاریابی گفته می‌شود که در بستر آنلاین صورت می‌گیرد. در اولین جلسه از سلسله‌جلسات آموزش‌های بازاریابی دیجیتال قصد داریم به چهار سؤال مهم پاسخ دهیم:

  • دیجیتال مارکتینگ چیست؟
  • چرا باید به دیجیتال مارکتینگ رو بیاوریم؟
  • انواع دیجیتال مارکتینگ چیست؟
  • دیجیتال مارکتر کیست؟

دیجیتال مارکتینگ چیست؟

بازاریابی دیجیتال یا همان دیجیتال مارکتینگ (Digital Marketing) که تحت عنوان بازاریابی آنلاین نیز شناخته می‌شود، به تمام تلاش‌های بازاریابی برای ارتباط با مشتریان فعلی و بالقوه در کانال‌های دیجیتالی مختلف مانند موتورهای جست‌وجو، شبکه‌های اجتماعی، ایمیل و سایر پلتفرم‌ها اختصاص دارد. در عصری که زندگی می‌کنیم، دیجیتال مارکتینگ برای کسب‌وکار و آگاهی از برند شما حیاتی است؛ هر تجارتی در حال حاضر برای خود یک سایت دارد و حتی اگر نداشته باشد، حضور حداقلی را در شبکههای اجتماعی از خود نشان می‌دهد.

محتوای دیجیتال و بازاریابی در عصر امروزی به‌حدی رایج است که مصرف‌کنندگان انتظار دریافت چنین چیزی را از سوی کسب‌وکارهای مختلف دارند؛ به‌عبارتی، مصرف‌کنندگان با استفاده از بازاریابی می‌توانند دربارۀ برند‌ها و کسب‌وکارها اطلاعاتی کسب کنند. وسعت دیجیتال مارکتینگ باعث می‌شود تا گزینه‌ها و استراتژی‌های مختلفی در دسترس بازاریابان قرار بگیرد.

بهترین بازاریابان دیجیتال، تصویر واضحی از اینکه هر کمپین دیجیتال مارکتینگ چه تأثیری در رسیدن به اهداف کلی یک کسب‌وکار دارد، در ذهن خواهند داشت و بسته به اهداف استراتژی، می‌توانند از طریق کانال‌های رایگان و حتی پولی‌ای که در اختیار دارند، کمپین‌های بزرگ‌تری را راه‌اندازی ‌کنند.

برای مثال، یک بازاریاب محتوایی می‌تواند پس از انتشار یک کتاب الکترونیکی جدید، بلاگ‌پست‌هایی را براساس آن کتاب تهیه و منتشر کند. از آن‌ طرف، بازاریاب شبکه‌های اجتماعی ممکن است به تبلیغ این بلاگ‌پست‌ها از طریق پست‌های پولی و ارگانیک در بسترهای اجتماعی بپردازد. بازاریاب ایمیلی نیز می‌تواند یک کمپین ایمیلی ایجاد کند تا به کسانی که کتاب الکترونیک دانلود می‌کنند، محتواهای ویژه‌ای ارسال کند.

اهمیت دیجیتال مارکتینگ چیست

اهمیت دیجیتال مارکتینگ چیست؟ + معرفی ۷ مزیت

دیجیتال مارکتینگ به شما کمک می‌کند تا در مقایسه با روش‌های سنتی، به مخاطبان بیشتر و مشتریان بالقوه‌ای که به احتمال زیاد از خدمات شما استفاده می‌کنند یا محصولاتتان را خریداری می‌کنند، ‌دست پیدا کنید. علاوه‌بر‌این، دیجیتال مارکتینگ اغلب مقرونبهصرفهتر از تبلیغات سنتی است و به شما امکان می‌دهد تا موفقیت را به‌صورت روزانه اندازه‌گیری کنید و آن‌طور که می‌خواهید در مسیر رسیدن به اهداف خود، حرکت کنید. دیجیتال مارکتینگ ۷ مزیت عمده را به‌ خود اختصاص می‌دهد:

  1. شما می‌توانید تلاش‌های خود را فقط روی مشتریان بالقوه‌تان که احتمال خرید محصولات یا خدماتتان را دارند، متمرکز کنید.
  2. دیجیتال ‌مارکتینگ به‌عنوان نوعی مقرون‌به‌صرفه‌ از بازاریابی شناخته می‌شود.
  3. دیجیتال مارکتینگ زمین بازی را برای شما تغییر می‌دهد تا با برندها و کسب‌وکارهای بزرگ‌تر رقابت کنید.
  4. دیجیتال مارکتینگ قابل اندازهگیری است.
  5. تطبیق و تغییر استراتژی دیجیتال مارکتینگ آسان‌تر است.
  6. دیجیتال مارکتینگ می‌تواند نرخ تبدیل و کیفیت سرنخهای شما را بهبود ببخشد.
  7. شما می‌توانید با دیجیتال مارکتینگ، مخاطبان بیشتری را به کسب‌وکار خود جذب کنید.

خب، بیایید به بررسی عمیق‌تر هرکدام از هفت مزیت‌ عنوان‌شده بپردازیم:

۱) متمرکزکردن تلاش‌های بازاریابی روی مشتریان بالقوه‌

دیجیتال مارکتینگ به شما این امکان را می‌دهد که مخاطبان بسیار بخصوصی را شناسایی و هدف قرار دهید و پیام‌های بازاریابی شخصی‌سازی‌شده‌ای را به آن مخاطبان ارسال کنید. برای مثال، ممکن است براساس متغیرهایی مانند سن، جنسیت، مکان، علایق، شبکه‌ها یا رفتارها، تبلیغات شبکه‌های اجتماعی خود را برای مخاطبان خاص به‌ نمایش بگذارید.

از طرف دیگر، می‌توانید از استراتژی‌های پرداخت به‌ ازای کلیک (PPC) یا سئو برای ارائۀ تبلیغات به کاربرانی که به محصول یا خدمات شما علاقه نشان داده‌اند، استفاده کرده یا روی کلمات کلیدی خاصی که مرتبط با حوزۀ کاری‌تان است، تمرکز کنید. درنهایت، دیجیتال مارکتینگ شما را قادر می‌سازد تا تحقیقات لازم را برای شناسایی پرسونا یا همان شخصیت خریدار خود انجام دهید، استراتژی بازاریابی خود را در طول زمان اصلاح کنید و به مشتریان بالقوه دست یابید.

بهتر از همه، دیجیتال مارکتینگ به شما کمک می‌کند تا برای زیرگروه‌های مخاطبان بزرگ‌تر خود بازاریابی کنید؛ این امر، به‌ویژه زمانی مفید است که خدمات یا محصولات متنوع را به گسترۀ وسیعی از مخاطبان مختلف بفروشید.

۲) مقرون‌به‌صرفه‌بودن نسبت به بازاریابی برون‌گرا

دیجیتال مارکتینگ به ‌شما امکان می‌دهد کمپین‌ها را به‌صورت روزانه دنبال کنید و در‌صورتی‌که بازگشت سرمایه (ROI) بالایی را نشان ندهند، مقدار پولی را که در یک کانال خاص خرج می‌کنید، کاهش دهید. این روش را نمی‌توان در اشکال سنتی تبلیغات به‌ کار برد. مهم نیست که بیلبورد تبلیغاتی شما چگونه کار می‌کند، چه برای شما تبدیلی به همراه داشته باشد یا نه، هزینه‌ای که پرداخت می‌کنید، در روش‌های تبلیغات سنتی همواره یکسان است.

برای مثال، اگر برای کسب‌وکارهای کوچکی با بودجۀ محدود کار می‌کنید، می‌توانید در شبکههای اجتماعی، بلاگنویسی و سئو سرمایه‌گذاری کنید؛ سه استراتژی‌ای که می‌توانند حتی با حداقل هزینه، بازگشت سرمایۀ بالایی را به ‌همراه داشته باشند.

۳) رقابت با کسب‌وکارهای بزرگ در صنعت

اگر برای کسب‌وکارها و برندهای کوچک کار می‌کنید، احتمالاً رقابت با برندهای بزرگ‌تری که سرمایه‌گذاری‌های میلیون‌دلاری در تبلیغات تلویزیونی یا کمپین‌های ملی می‌کنند، دشوار باشد. خوشبختانه فرصت‌های زیادی وجود دارد تا از طریق ابتکارات دیجیتال مارکتینگ، از بازیگران بزرگ صنعت پیشی بگیرید.

برای مثال، ممکن است کلمات کلیدی خاصی را که مرتبط با محصولات یا خدمات شما هستند، شناسایی کنید و محتوایی باکیفیت ایجاد کنید تا به شما در رتبه‌بندی آن کلمات کلیدی در موتورهای جست‌وجو کمک کند. این موتورها اهمیتی نمی‌دهند که کدام کسب‌وکار بزرگ‌تر است و محتوایی را اولویت‌بندی می‌کنند که به بهترین شکل ممکن، نیازهای مخاطبان هدف را رفع می‌کنند.

۴) قابل اندازه‌گیری بودن دیجیتال مارکتینگ

دیجیتال مارکتینگ می‌تواند دید جامع و کاملی از تمام معیارهایی که ممکن است برای شرکت شما مهم باشد، مثل نظرات، میزان اشتراک‌گذاری‌ها، بازدیدها، کلیک‌ها و زمانی که مخاطبان در یک صفحۀ به‌خصوص از سایت می‌مانند، به شما ارائه دهد. این یکی از بزرگترین مزایای دیجیتال‌ مارکتینگ محسوب می‌شود و درحالی‌که تبلیغات سنتی می‌تواند برای اهداف خاصی مفید باشد، بزرگ‌ترین محدودیت آن، فقدان قابلیت‌های اندازه‌گیری است.

برخلاف بازاریابی آفلاین، دیجیتال مارکتینگ به بازاریابان اجازه می‌دهد تا نتایج دقیق را در زمانی واقعی ببینند. اگر تا‌به‌حال تبلیغی را در روزنامه قرار داده باشید، می‌دانید که محاسبۀ اینکه چند نفر به آن صفحه رفته و به تبلیغ شما توجه کرده‌اند، سخت خواهد بود و هیچ راه مطمئنی برای دانستن اینکه آیا اصلاً آن تبلیغ توانسته فروش لازم را برای شما به ‌همراه داشته باشد یا خیر، وجود ندارد.

از طرفی، با استفاده از دیجیتال مارکتینگ می‌توانید بازگشت سرمایه‌ را در هر جنبه از استراتژی‌های بازاریابی خود اندازه‌گیری کنید. در ادامه به ۳ نمونه از معیارهایی که در فرایندهای بازاریابی دیجیتال اندازه‌گیری می‌شوند، اشاره می‌کنیم:

ترافیک سایت

با دیجیتال مارکتینگ و ابزار تبلیغات دیجیتال در پلتفرم‌های بازاریابی، می‌توانید تعداد دقیق افرادی را که از صفحۀ اصلی شما بازدید می‌کنند مشاهده کنید. از آن طرف، می‌توانید از بین داده‌های مختلف دریابید که از چه تعداد صفحاتی بازدید کرده‌اند، از چه دستگاه‌هایی برای بازدید از سایت شما استفاده می‌کنند و اهل چه کشور یا منطقه‌ای هستند. این هوشمندبودن به شما کمک می‌کند تا براساس تعداد افرادی که از کانال‌های مختلف با برند شما آشنا می‌شوند، اولویت‌بندی انجام داده و بدانید که باید تمرکز اصلی خود را روی کدام کانال‌های بازاریابی بگذارید.

برای مثال، اگر تنها ۱۰درصد از ترافیک شما از جست‌وجوی ارگانیک است، می‌دانید که برای افزایش این درصد احتمالاً باید مدتی روی سئو سایت خود کار کنید. با بازاریابی آفلاین، تشخیص اینکه مردم چگونه با کسب‌وکار شما تعامل دارند، بسیار دشوار خواهد بود؛ اما با دیجیتال مارکتینگ می‌توانید تصمیمات آگاهانه‌تری درمورد نحوۀ جذب مخاطبان به سایتتان بگیرید.

عملکرد محتوا و ایجاد سرنخ

تصور کنید یک بروشور برای محصول خود طراحی کرده‌اید و آن را از طریق صندوق پستی برای اشخاص مختلف پست کرده‌اید؛ آن بروشور نوعی از محتواست، اما محتوایی آفلاین. مشکل اینجاست که شما نمی‌دانید چند نفر بروشور شما را باز کرده‌اند یا چند نفر آن را مستقیماً به سطل زباله انداخته‌اند. حال تصور کنید که به‌جای بروشور، یک سایت برای خود طراحی کنید. شما می‌توانید اندازه‌گیری کنید که دقیقاً چند نفر صفحات خاص را مشاهده کرده‌اند.

نه‌تنها می‌توانید تعداد افرادی را که با محتوای شما درگیر هستند اندازه‌گیری کنید، بلکه هنگام دانلود آن محتوا از سوی مردم می‌توانید سرنخ‌هایی ایجاد کنید تا کاربران به سایت شما بازگردند.

مدل‌سازی اسناد

استراتژی‌های دیجیتال مارکتینگ مؤثر، همراه با ابزارها و فناوری‌های مناسب، به شما این امکان را می‌دهند که فروش خود را به اولین نقطۀ تماس دیجیتال بین مشتری با کسبوکارتان تبدیل کنید. به چنین فرایندی مدلسازی اسناد گفته می‌شود که به کسب‌وکارها امکان می‌دهد تا روش‌های تحقیقاتی در ارتباط با خرید یک محصول را پیاده‌سازی کنند؛ روش‌هایی که به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا تصمیمات آگاهانه‌تری درمورد اینکه کدام بخش از استراتژی بازاریابی شما مستحق توجه بیشتر است و چه بخش‌هایی از چرخۀ فروش شما نیاز به اصلاح دارد، بگیرند.

اتصال نقاط بین بازاریابی و فروش بسیار مهم است. طبق گفتۀ Aberdeen Group، شرکت‌هایی که فروش و همسویی بازاریابی قوی دارند، به نرخ رشد سالانۀ ۲۰٪ دست می‌یابند و از آن ‌طرف، شرکت‌هایی که همسویی ضعیفی دارند، کاهش ۴درصدی را تجربه می‌کنند. اگر بتوانید با استفاده از فناوری‌های دیجیتال، تجربۀ خرید مشتری را بهبود ببخشید، احتمالاً تأثیر مثبتی بر نتیجۀ کسب‌وکارتان احساس خواهید کرد.

۵) آسان‌تربودن تغییر استراتژی‌های دیجیتال مارکتینگ

اقدامات زیادی برای توسعۀ یک استراتژی بازاریابی انجام می‌شود. به‌طور کلی،‌ شما استراتژی‌ها را تا زمان تکمیل‌شدن دنبال می‌کنید، اجازه می‌دهید که تأثیرشان اعمال شود و سپس نتایج را بررسی می‌کنید. با‌این‌حال، همیشه همه‌چیز طبق برنامه پیش نمی‌رود؛ ممکن است در نیمۀ راه متوجه شوید که محاسباتی به‌درستی انجام نشده، فرضیاتی که داشته‌اید نادرست بوده یا مخاطبان واکنش مورد انتظاری از خود نشان نداده‌اند. اینکه بتوانید استراتژی خود را در طول مسیر تغییر دهید و آن را تنظیم کنید، به شما این امکان را می‌دهد تا به نتایجی سودمند دست پیدا کنید.

به‌عبارتی، تطبیقپذیری یکی از ویژگی‌های خوب دیجیتال مارکتینگ به‌ حساب می‌آید. برای مثال، اگر یک تبلیغ آنلاین، آن‌طور که انتظار می‌رود ارائه نمی‌شود، می‌توانید دست به تغییر آن بزنید یا حتی آن را متوقف کنید تا استراتژی خود را مورد بررسی‌های بیشتر قرار دهید.

۶) بهبود نرخ تبدیل و کیفیت سرنخ‌های بازاریابی

همان‌طور که دیجیتال مارکتینگ فرایند اندازه‌گیری را برای شما آسان‌تر می‌کند، می‌تواند نرخ تبدیل شما را نیز بهبود دهد. توانایی اندازه‌‌گیری به شما کمک می‌کند تا استراتژی‌های بهتری ایجاد کنید. اصلاح مداوم روش‌ها نیز نرخ تبدیل شما را بهبود می‌بخشد و تضمین می‌کند که همه‌چیز برای بیشترین نرخ تبدیل، بهینه شود.

علاوه‌بر‌این، همۀ سرنخ‌ها ارزش یکسانی برای کسب‌وکار شما ندارند. دیجیتال مارکتینگ فرصتی را برای شما فراهم می‌کند تا مخاطبان خاصی را هدف قرار دهید تا به مشتریان درست دست یابید. اتصال کسب‌وکار شما با باارزش‌ترین مشتریان، به‌طور مستقیم نرخ تبدیل شما را بهبود می‌بخشد.

۷) درگیرکردن مخاطبان

برقراری ارتباط در مرحلۀ اول از آشنایی مشتری با کسب‌وکار شما می‌تواند تأثیر بسیاری بر نظرات آن‌ها داشته باشد. استفاده از دیجیتال مارکتینگ به شما این امکان را می‌دهد تا ارتباطی مؤثر برقرار کنید و از طریق کانال‌های آنلاین، تجربۀ مشتریان و بازدیدکنندگانتان را دنبال و بررسی کنید.

درک و تجزیه‌وتحلیل نحوۀ عملکرد مشتریان، برای ایجاد سرنخ بسیار مهم است. دیجیتال مارکتینگ به شما این امکان را می‌دهد که سرنخ‌ها و مشتریان بالقوه را به‌خوبی دنبال کنید و حداقل بتوانید مطمئن شوید که کاربران و بازدیدکنندگان با کسب‌وکار شما ارتباط برقرار کرده‌اند.

13 نوع دیجیتال مارکتینگ

۱۳ نوع دیجیتال مارکتینگ

در ادامه خلاصه‌ای سریع از ۱۳ تاکتیک بازاریابی دیجیتال در کانال‌های مختلف را معرفی و به شرح هرکدام می‌پردازیم:

۱) بهینه‌سازی موتورهای جست‌وجو یا همان سئو

این فرایند به‌عنوان بهینه‌سازی سایت برای دریافت رتبه‌ای بالاتر در صفحات نتایج موتورهای جست‌وجو شناخته می‌شود که افزایش میزان ترافیک ارگانیک (یا همان رایگان) برای سایت‌ها را به ‌همراه دارد. کانال‌هایی که از سئو (SEO)سود می‌برند، شامل سایت‌ها، بلاگ‌ها و اینفوگرافیک‌ها هستند. راه‌های مختلفی برای فرایند سئوی سایت‌ها وجود دارد تا ترافیکی را به‌سمت سایت خود هدایت کنید که شامل موارد زیر می‌شود:

  • سئوی داخلی (ON Page): این نوع سئو روی تمام محتوایی که در یک صفحه وجود دارد و هنگام مشاهدۀ یک سایت به ‌نمایش گذاشته می‌شود، تمرکز می‌کند. با تحقیق درمورد کلمات کلیدی، می‌توانید به سؤالات خوانندگان خود پاسخ دهید و در صفحات نتایج موتور جست‌وجو (SERP)، رتبۀ بالاتری کسب کنید.
  • سئوی خارجی (Off Page): این نوع سئو روی فعالیت‌هایی تمرکز می‌کند که هنگام بهینه‌سازی سایت شما در خارج از یک صفحه انجام می‌شود. چه فعالیت‌هایی که در سایت شخصی من نیست، می‌تواند روی رتبۀ من تأثیر بگذارد؟ ممکن است این سؤالی باشد که پس از خواندن سئوی خارجی در ذهن شما ایجاد شود. پاسخ این است که سئوی خارجی (Off Page) لینک‌های ورودی‌ای است که به‌عنوان بک‌لینک نیز شناخته می‌شوند؛ درواقع تعداد ناشران و سایت‌هایی که به کسب‌وکار شما لینک می‌دهند، بر میزان رتبۀ بالای شما برای کلمات کلیدی موردعلاقه‌تان تأثیر می‌گذارد. ایجاد شبکه با ناشران دیگر، نوشتن پست‌های مهم در این سایت‌ها (و لینک‌دادن به سایت خود) و درنهایت جلب توجه خارجی می‌تواند بک‌لینک‌هایی را که برای ارتقای سایت خود در همۀ موتورهای جست‌وجو نیاز دارید، در اختیار شما قرار دهد.
  • سئوی فنی (Technical): این نوع سئو روی باطن سایت شما و نحوۀ کدگذاری صفحاتتان تمرکز دارد. فشرده‌سازی تصویر، ایجاد ساختار در داده‌ها و بهینه‌سازی فایل‌های CSS همگی اشکالی از سئوی فنی هستند که می‌توانند سرعت بارگذاری سایت شما را افزایش دهند؛ عاملی در رتبه‌بندی که برای موتورهای جست‌وجویی مانند گوگل بسیار مهم است.

جدا از این توضیح مختصر، در جلسۀ چهارم به‌شکلی همه‌جانبه‌تر و کامل‌تر به معرفی کامل سئو و روش‌های آن می‌پردازیم.

۲) بازاریابی محتوایی

اصطلاح بازاریابی محتوایی (Content Marketing) به ایجاد و ارتقای دارایی‌های محتوا به‌منظور ایجاد آگاهی از برند، رشد ترافیک، تولید سرنخ و دستیابی به مشتریان بیشتر اشاره دارد. بسترهایی که می‌توانند در استراتژی بازاریابی محتوایی شما نقش داشته باشند، عبارت‌اند از:

  • بلاگپست: نوشتن و انتشار مقاله در بلاگ یک کسب‌وکار کمک می‌کند تا تخصص خود را در صنعت نشان دهید و ترافیک جست‌وجوی ارگانیک برای سایتتان را افزایش دهید. این روش درنهایت فرصت‌های بیشتری برای تبدیل بازدیدکنندگان یک سایت به مشتریان و مصرف‌کنندگان دائمی فراهم می‌کند.
  • کتابهای الکترونیکی و مقالات: کتاب‌های الکترونیکی، مقالات و محتواهای طولانی‌ای که در حوزۀ آموزش باشند، بازدیدکنندگان بیشتری برای سایت شما به ‌همراه خواهند داشت و به شما این امکان را می‌دهند تا در ازای اشتراک‌گذاری محتوای خود، اطلاعاتی همچون شماره‌تماس، ایمیل و… را از بازدیدکننده به ‌دست آورید.
  • اینفوگرافیک: گاهی‌اوقات خوانندگان از شما می‌خواهند که محتوا را به‌ نمایش بگذارید، نه اینکه به‌شکل کتبی شرح دهید. اینفوگرافیک‌ها شکلی از محتوای بصری هستند که محتوای آموزشی مورد نیاز بازدیدکنندگان را به‌شکل تجسمی در اختیار آن‌ها قرار می‌دهند.
  • محتوای صوتی یا تصویری: محتواهای ویدئویی یا پادکستها نوعی از محتوا هستند که محبوبیت بسیاری در میان کاربران و مخاطبان دارند و به‌عنوان محتواهایی محبوب در استراتژی‌های دیجیتال مارکتینگ نیز شناخته می‌شوند.

در ادامه و با رسیدن به جلسۀ پنجم آموزشی، دربارۀ بازاریابی محتوایی بیشتر صحبت می‌کنیم.

۳) بازاریابی شبکه‌های اجتماعی

با استفاده از بازاریابی شبکه‌های اجتماعی (Social Media Marketing)‌ می‌توانید کسب‌وکار و محتوای خود را در بسترهای مختلف اجتماعی تبلیغ کنید تا آگاهی از برند شما افزایش پیدا کند، ترافیک سایت بیشتر شود و درنهایت، سرنخ‌هایی برای کسب‌وکار شما ایجاد شود. پلتفرم‌هایی که در بازاریابی شبکه‌های اجتماعی می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید، عبارت‌اند از:

بسیاری از بازاریابان از شبکه‌های اجتماعی برای راه‌اندازی کمپین‌های تبلیغاتی خود استفاده می‌کنند. به‌طور کلی، هدف از فعالیت در شبکه‌های اجتماعی، ایجاد محتواهایی است که قابل اشتراک‌گذاری باشند تا آگاهی از کسب‌وکار و برند شما به ‌سبب انتشار آن محتوا، افزایش یابد. در جلسۀ هفتم به‌شکلی جامع‌تر دربارۀ شبکه‌های اجتماعی و نحوۀ بازاریابی در پلتفرم‌های مختلف صحبت می‌کنیم.

۴) پرداخت به ‌ازای کلیک (PPC)

پرداخت به‌ ازای کلیک یا همان تبلیغات کلیکی (PPC) روشی برای هدایت ترافیک به سایت شما با پرداخت هزینه‌ای به ناشران به ‌ازای هر کلیک روی تبلیغ است. یکی از رایج‌ترین روش‌های پرداخت به‌ ازای کلیک، تبلیغات گوگل است که کمپین‌های شما را در صفحۀ نتایج موتور جست‌وجوی خود به‌ نمایش می‌گذارد و به‌ ازای هر کلیک روی آن تبلیغ، هزینه‌ای را برای شما در نظر می‌گیرد. سه کانال دیگری که می‌توانید برای تبلیغات PPC از آن‌ها استفاده کنید، عبارت‌اند از:

  • تبلیغات پولی فیس‌بوک: در این پلتفرم، کاربران می‌توانند با اجرای کمپین‌های تبلیغاتی، پست‌های تصویری، ویدئو یا اسلاید‌های مختلف را در فیدهای خبری کاربران به ‌نمایش بگذارند و هزینه‌ای به ازای هر کلیک پرداخت کنند.
  • کمپینهای تبلیغاتی توییتر: در این سرویس، کاربران می‌توانند برای نمایش محتوای خود در فید مخاطبان خاص هزینه‌ای پرداخت کنند تا به اهداف بازاریابی خود دست پیدا کنند؛ این اهداف می‌توانند ترافیک سایت، دنبال‌کنندگان بیشتر در توییتر، مشارکت یا حتی دانلود اپلیکیشن را شامل شوند.
  • پیامهای اسپانسری در لینکدین: در این بستر، کاربران می‌توانند برای ارسال مستقیم پیام‌های تبلیغاتی خود به کاربران خاص لینکدین براساس حوزۀ کاری‌شان، پول بپردازند.

۵) افیلیت مارکتینگ

افیلیت مارکتینگ (Affiliate Marketing) نوعی تبلیغات مبتنی بر عملکرد است که در آن شما برای تبلیغ محصولات یا خدمات دیگران در سایت خود، کمیسیون و مبلغی دریافت می‌کنید. کانال‌های مورد استفاده در افیلیت مارکتینگ عبارت‌اند از:

  • میزبانی تبلیغات ویدئویی از طریق برنامۀ Partner Program سرویس یوتیوب
  • ارسال لینک‌های افیلیت در شبکه‌های اجتماعی

افیلیت مارکتینگ به‌نوعی بخشی از موج نسبتاً جدید اینفلوئنسر مارکتینگ (Influencer Marketing) است. اجرای کمپین‌های تبلیغاتی از سوی اینفلوئنسرها، به‌عنوان یک استراتژی افیلیت مارکتینگِ مؤثر شناخته می‌شود. پیداکردن تولیدکنندگان مناسب می‌تواند تأثیرگذاری یا سطح کمپین دیجیتالی شما را افزایش دهد.

۶) تبلیغات بومی

تبلیغات بومی (Native Advertising) به تبلیغاتی اطلاق می‌شود که عمدتاً مبتنی بر محتوا هستند و در یک پلتفرم، به‌موازات محتوای غیرپولی نمایش داده می‌شوند.

۷) اتوماسیون بازاریابی

اتوماسیون بازاریابی (Marketing Automation) به‌ نرم‌افزاری اطلاق می‌شود که عملیات اصلی بازاریابی شما را به‌شکلی خودکار پیاده‌سازی می‌کند. بسیاری از بخش‌های بازاریابی می‌توانند فرایندهای مستمری را که تا به ‌امروز به‌شکل دستی انجام می‌دادند، خودکار کنند. چه بخش‌هایی؟ در ادامه به معرفی چهار بخش می‌پردازیم:

  • خبرنامههای ایمیلی: اتوماسیون ایمیلی به شما این امکان را می‌دهد تا نه‌تنها به‌شکلی خودکار برای مخاطبان خود ایمیل ارسال کنید، بلکه فهرست مخاطبان خود را سفارشی‌سازی کنید تا خبرنامه‌های شما فقط به افرادی ارسال شود که دوست دارند ایمیل‌های شما را دریافت کنند.
  • برنامهریزی برای پستهای شبکههای اجتماعی: اگر می‌خواهید حضور سازمان خود را در یک شبکۀ اجتماعی افزایش دهید، باید محتواهای خود را به‌شکلی مستمر به ‌اشتراک بگذارید. استفاده از ابزارهای زمان‌بندی باعث می‌شود تا محتوای شما به‌شکل خودکار و در زمان درست در شبکه‌های اجتماعی مختلف منتشر شود و شما در این بین، زمان لازم را برای تمرکز روی استراتژی محتوا داشته باشید.
  • پیشروبودن گردش کار: تولید سرنخ‌ها و تبدیل آن‌ها به مشتریان دائمی مسیری طولانی محسوب می‌شود؛ اما شما می‌توانید طی‌کردن بخشی از این مسیر را با ارسال خودکار ایمیل‌ها و محتواهای خاص به مشتریان احتمالی، سرعت ببخشید.
  • ردیابی و گزارش کمپینها: کمپین‌های بازاریابی، کاربران، صفحات سایت، ایمیل و مواردی از این دست را شامل می‌شود. اتوماسیون بازاریابی به شما کمک می‌کند هر چیزی را که روی آن کار می‌کنید مرتب‌سازی کنید و عملکرد کلی کمپین‌ را در طول زمان، مورد بررسی قرار دهید.

۸) بازاریابی ایمیلی

شرکت‌ها از بازاریابی ایمیلی (Email Marketing) به‌عنوان راهی برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود استفاده می‌کنند. ایمیل‌ها اغلب برای تبلیغ محتوا، تحقیق‌ها و رویدادها و همچنین هدایت افراد به‌سمت سایت‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند. پنج مورد از ایمیل‌هایی که ممکن است در کمپین بازاریابی ایمیلی خود ارسال کنید، عبارت‌اند از:

  • خبرنامه‌های اشتراک بلاگ؛
  • ایمیل‌های Follow-up برای بازدیدکنندگانی که چیزی را از سایت دانلود کرده‌اند؛
  • ایمیل‌های خوشامدگویی به مشتریان؛
  • تبلیغات در ایام تعطیلات برای کاربران وفادار؛
  • نکات یا ایمیل‌های مشابه برای پرورش مشتریان.

در جلسۀ ششم آموزش به شرح کامل بازاریابی ایمیلی می‌پردازیم.

۹) روابط عمومی آنلاین

تضمین پوشش آنلاین با نشریات دیجیتال، بلاگ‌ها و سایر سایت‌های مبتنی بر محتوا را روابط عمومی آنلاین (Online Public Relation) می‌گویند که به‌نوعی مشابه روابط عمومی سنتی است، اما در فضای آنلاین صورت می‌گیرد. کانال‌هایی که برای فرایندهای روابط عمومی مورد استفاده قرار می‌گیرند، عبارت‌اند از:

  • ارتباط با خبرنگاران از طریق شبکههای اجتماعی: برای مثال، گفت‌وگو با خبرنگاران در توییتر راهی عالی برای ایجاد ارتباط با مطبوعات به‌ شمار می‌آید که فرصت‌های جدیدی را برای کسب‌وکار شما ایجاد می‌کند.
  • نظرات آنلاین و تعاملی دربارۀ کسبوکار شما: وقتی شخصی شرکت شما را به‌صورت آنلاین بررسی می‌کند، خواه آن بررسی خوب باشد یا بد، غریزۀ اولیۀ شما این است که سمت نظرات و بررسی‌ها نروید؛ چراکه ممکن است انتقادهای مناسبی را شامل نشوند. برعکس، نظرات جذاب و تعاملی به شما کمک می‌کنندکه برند و کسب‌وکار خود را انسانیتر کنید و پیام‌های قدرتمندی را ارائه دهید که از شهرت شما محافظت می‌کنند.
  • نظرات و بررسیها در سایت و بلاگشخصی شما: مشابه روش قبلی، پاسخ به افرادی که محتوای شما را می‌خوانند، بهترین راه برای ایجاد گفت‌وگویی سازنده در حوزۀ فعالیت شما محسوب می‌شود.

۱۰) بازاریابی درون‌گرا

در مدل بازاریابی درون‌گرا (Inbound Marketing)، شما باید در هر مرحله از سفر مشتری، آن‌ها را جذب کنید و رضایتشان را به دست آورید. کسب‌وکارها می‌توانند از هر تاکتیک بازاریابی دیجیتالی که در بالا ذکر شد، در طول یک استراتژی بازاریابی درون‌گرا برای ایجاد تجربه‌ای خوب برای مشتری استفاده کنند. در ادامه سه نمونۀ کلاسیک از بازاریابی درون‌گرا در مقایسه با بازاریابی سنتی آورده شده است:

  • بلاگنویسی در مقابل تبلیغات پاپآپ
  • بازاریابی ویدئویی در مقابل تبلیغات تجاری
  • بازاریابی ایمیلی در مقابل ایمیلهای هرزنامهای

۱۱) محتوای اسپانسری

با محتوای اسپانسری (Sponsered Content) و حمایت‌شده، شما به‌عنوان یک برند به شرکت یا نهاد دیگری پول می‌دهید تا محتوایی مرتبط با کسب‌وکار و خدمات شما را ایجاد و تبلیغ کند. یکی از محتواهای محبوب اسپانسری، اینفلوئنسر مارکتینگ است که با استفاده از آن، یک اینفلوئنسر از کسب‌وکار شما حمایت کرده و پست‌ها یا ویدئوهای مربوط به کسب‌وکارتان را در شبکه‌های اجتماعی مختلف منتشر می‌کند.

نوع دیگری از محتوای اسپانسری می‌تواند بلاگپست یا مقاله‌ای باشد که برای برجسته‌کردن یک موضوع، خدمت یا نام تجاری تهیه و نوشته می‌شود.

۱۲) بازاریابی موتورهای جست‌وجو (SEM)

تبلیغات پولی و سئو دو استراتژی عالی برای ارتقای کسب‌وکار شما برای سرمایه‌گذاری روی آن کاربر در آینده است و بازاریابی موتورهای جست‌وجو (Search Engine Marketing) باعث می‌شود تا تبلیغات شما به‌شکل پولی در صفحات موتورهای جست‌وجو قرار بگیرد و درنهایت، ترافیک سایت شما افزایش یابد.

دو سرویس محبوب در بازاریابی موتورهای جست‌وجو عبارت‌اند از ‌Bing Ads و Google Ads. با استفاده از این روش، تبلیغات و سایت شما به‌طور یکپارچه در بالای صفحات موتور جست‌وجو قرار می‌گیرد؛ نمونه‌ای از تبلیغات بومی مؤثر که افزایش بازدید را برای سایت و آگاهی از برند را برای کسب‌وکار شما به ‌همراه دارد.

۱۳) بازاریابی پیام‌های فوری

بازاریابی محصولات از طریق پلتفرم‌های پیام‌رسانی، راهی سریع برای دستیابی به مشتریان و مخاطبان بالقوه است، حتی برای کسانی که شماره‌تلفن همراه خود را ارائه نکرده‌اند. بازاریابی پیام‌های فوری (Instant Messaging Marketing) راهی ساده برای آگاه‌کردن مخاطبان از فروش محصولات جدید یا به‌روزرسانی سفارش‌های آن‌هاست.

اگر مشتریان شما سؤالی دارند یا به اطلاعات بیشتری نیاز دارند، شما می‌توانید با ارسال پیام‌ها، مشتریان خود را به بخش خدمات مشتری کسب‌وکارتان متصل کنید. در این روش، شما می‌توانید پیام خود را از طریق پیامک یا در پلتفرم‌هایی مانند واتساپ یا Facebook Messanger به مخاطبان هدف خود ارسال کنید.

یک دیجیتال مارکتر چه کارهایی انجام می‌دهد

یک دیجیتال مارکتر چه کارهایی انجام می‌دهد؟

دیجیتال مارکترها (Digital Marketer) یا همان بازاریابان دیجیتال مسئولیت ایجاد آگاهی از برند و سرنخ از طریق کانال‌های دیجیتالی اعم از رایگان و پولی را بر عهده‌ دارند؛ کانال‌هایی شامل شبکه‌های اجتماعی، سایت، موتورهای جست‌وجو، ‌ایمیل، تبلیغات بصری و بلاگ یک کسب‌وکار. یک دیجیتال مارکتر معمولاً روی شاخص‌های عملکرد کلیدی متفاوتی (KPI) برای هر کانال تمرکز می‌کند تا بتواند عملکرد یک کسب‌وکار را در هر کانال بسنجد. برای مثال، دیجیتال مارکتری که وظیفۀ سئو را بر عهده گرفته، ترافیک ارگانیک سایت را مورد تجزیه‌وتحلیل قرار می‌دهد.

در شرکت‌ها و کسب‌وکارهای کوچک، یک متخصص عمومی می‌تواند بسیاری از تاکتیک‌های دیجیتال مارکتینگ را پیاده‌سازی، مدیریت و بررسی کند؛ اما در شرکت‌های بزرگ‌تر، متخصصان بخش‌های مختلفی از بازاریابی دیجیتال را مدیریت می‌کنند و به‌طور کل روی یک یا دو کانال دیجیتال برای کسب‌وکار تمرکز می‌کنند.

برای مثال، مدیران سئو (SEO Manager) وظیفۀ ترافیک ارگانیک را بر عهده دارند و تلاش می‌کنند تا یک کسب‌وکار، رتبه‌بندی بهتری در موتورهای جست‌وجو داشته باشد یا از آن طرف، کارشناسان بازاریابی محتوا (Content Marketing Specialist) به‌عنوانی تولیدکنندگان محتوای دیجیتال در بسترهای مختلف هستند.

بازاریابی ورودی در مقابل بازاریابی دیجیتال؟ کدام را انتخاب کنیم؟

بازاریابی درون‌گرا روشی است که از دارایی‌های دیجیتال مارکتینگ برای جذب، تعامل و خوشحالی مشتریان آنلاین استفاده می‌کند. از سوی دیگر، دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال صرفاً یک اصطلاح جامع برای توصیف تاکتیک‌های بازاریابی آنلاین است، صرف‌نظر از اینکه ورودی یا خروجی‌ای برای کسب‌وکار ما به همراه داشته باشند.

دیجیتال مارکتینگ اغلب با بازاریابی درون‌گرا مقایسه می‌شود، اما بین روش‌های ورودی یا خروجی در بازاریابی،‌ تفاوتی قائل نمی‌شود. بازاریابی برون‌گرا بیشتر یک اصطلاح کلی برای تمام روش‌هایی است که ارتباطات دیجیتال را شامل می‌شود، درحالی‌که بازاریابی درون‌گرا بیشتر به‌عنوان یک استراتژی شناخته می‌شود. هدف از تاکتیک‌های بازاریابی برون‌گرا، ارائۀ یک پیام به کاربران در فضای آنلاین است، صرف‌نظر از اینکه آن پیام مرتبط باشد یا حتی مورد استقبال قرار بگیرد.

برای مثال، تبلیغات بنری پرزرق‌و‌برقی که در بالای بسیاری از سایت‌ها مشاهده می‌کنید، سعی می‌کنند یک محصول یا تبلیغ را برای مخاطبان مختلف به ‌نمایش بگذارند. از سوی دیگر، بازاریابانی که از تاکتیک‌های درون‌گرا استفاده می‌کنند، از محتوای آنلاین برای جذب مشتریان هدف به سایت‌ها استفاده می‌کنند. یکی از ساده‌ترین و درعین‌حال قدرتمندترین دارایی‌های بازاریابی دیجیتال درون‌گرا بلاگ است که به سایت شما اجازه می‌دهد روی محتوایی که مخاطبان ایدئالتان به دنبالش هستند، سرمایه‌گذاری کنید.

آیا دیجیتال مارکتینگ برای همۀ مشاغل مناسب است

آیا دیجیتال مارکتینگ برای همۀ مشاغل مناسب است؟

دیحیتال‌ مارکتینگ در هر کسب‌وکاری استفاده می‌شود. صرف‌نظر از محصولات و خدمات شما، بازاریابی دیجیتال برای ساختن پرسونای مخاطبان و پیدا‌کردن نیازهای مشتریان، در کنار ایجاد محتوای آنلاین، ارزشمند است. با‌این‌حال، استراتژی بازاریابی در هر شغل و کسب‌وکاری می‌تواند متفاوت باشد.

بازاریابی دیجیتال B2B

اگر شرکت شما خدمات تجارت‌به‌تجارت (Business to Business Marketing یا به‌اختصار بازاریابی B2B) را ارائه می‌دهد،‌ تلاش‌های دیجیتال مارکتینگ شما احتمالاً حول محور تولید سرنخ‌های آنلاین و ارتباط با فروشنده‌ها متمرکز می‌شود. به همین دلیل، استراتژی بازاریابی شما درواقع نقش جذب و تبدیل بالاترین کیفیت سرنخ‌ها برای فروشندگان شما از طریق سایت و کانال‌های دیجیتالی را ایفا می‌کند.

علاوه بر سایت، فعالیت در بسترهای متمرکز بر کسب‌وکار مانند لینکدین نیز می‌تواند بر جامعۀ اهداف شما و ارتباط با آن‌ها تأثیر بگذارد.

بازاریابی دیجیتال ‌B2C

اگر شرکت شما خدمات تجارت ‌به ‌مصرف‌کننده (Business to Customer یا به‌اختصار ‌B2C) را ارائه می‌دهد، بسته به خدمات و محصولات، هدف از دیجیتال مارکتینگ، جذب کاربران به سایت شما و تبدیلشان به مشتری‌های وفادار است. به همین دلیل، در این نوع از کسب‌وکار، تمرکز کمتری روی ایجاد سرنخ‌ها گذاشته می‌شود و عموم تمرکزِ بازاریابی بر ایجاد یک سفر مشتری بسیار خوب برای کاربران است، از لحظۀ ورود به سایت شما تا لحظۀ خرید.

در این روش، ویژگی‌‌های محصول و محتوای شما در جایگاه بالاتری از قیف بازاریابی قرار می‌گیرد. از طرفی، ارائۀ فراخوان‌ به اقدام‌های قوی‌تر (CTA) نیز می‌تواند به افزایش اثرگذاری استراتژی بازاریابی شما کمک کند. برای کسب‌وکارهای ‌B2C، بسترهایی مانند اینستاگرام و توییتر اغلب می‌توانند ارزشمند‌تر از پلتفرم‌های متمرکز بر کسب‌وکاری مانند لینکدین باشند.

چه نوع محتوای دیجیتالی باید ایجاد کنیم

چه نوع محتوای دیجیتالی باید ایجاد کنیم؟

نوع محتوایی که ایجاد می‌کنید، به نیازهای مخاطبان شما در مراحل مختلف سفر مشتری بستگی دارد. می‌توانید از ایجاد پرسونا و شخصیت خریدار شروع کنید تا اهداف و چالش‌های مخاطبان در ارتباط با کسب‌وکارتان را شناسایی کنید. در سطح پایه، محتوای آنلاین شما باید به مخاطبان کمک کند تا نه‌تنها به اهداف خود برسند،‌ بلکه پاسخی برای سؤالات خود بیابند.

پس از آن، باید به این فکر کنید که چه زمانی محتوای شما برای خوانندگان و مخاطبان جذاب خواهد بود. به این دانستن و برنامه‌ریزی برای آن، نگاشت محتوا (Content Mapping) می‌گوییم. براساس سفر مشتری، محتواهای متفاوتی برای نمایش به کاربران و بازدیدکنندگان وجود دارد:

مرحلۀ آگاهی

  • بلاگپستها برای افزایش ترافیک ارگانیک، داشتن سئو قوی و استراتژی کلمات کلیدی نقشی مهم ایفا می‌کنند.
  • اینفوگرافیکها قابلیت اشتراک‌گذاری دارند؛ به این معنی که شانس شما برای دست‌یافتن به مخاطبان جدید در شبکه‌های اجتماعی و بسترهای مختلف را افزایش می‌دهند.
  • ویدئوهای کوتاه نیز از آن دست محتواهایی هستند که قابلیت اشتراک‌گذاری دارند و می‌توانند با میزبانی مخاطبان جدید در پلتفرم‌هایی مانند یوتیوب، کسب‌وکار شما را گسترش دهند.

مرحلۀ بررسی

  • کتاب‌های الکترونیکی برای تولید سرنخ عالی هستند؛ چراکه محتوای جامع‌تری را نسبت به بلاگ‌پست‌ها و اینفوگرافیک‌ها به ‌خود اختصاص می‌دهند.
  • از آن طرف، گزارش‌های تحقیقاتی نوعی محتوای باارزش به ‌شمار می‌آیند که برای تولید سرنخ عالی هستند. گزارش‌های تحقیقاتی و داده‌های جدید برای صنعت شما نیز می‌توانند برای مرحلۀ آگاهی کارساز باشند؛ چراکه اغلب توسط شبکه‌ها یا مطبوعات صنعتی به ‌اشتراک گذاشته می‌شوند.

مرحلۀ تصمیم‌گیری

  • مطالعات موردی: داشتن مطالعات موردی در سایت شما می‌تواند شکل مؤثری از محتوا را در اختیار کسانی قرار دهد که آمادۀ تصمیم‌گیری برای خرید هستند. چرا؟ زیرا به شما کمک می‌کند تا بر تصمیم آن‌ها تأثیری مثبت بگذارید.
  • گواهی: اگر مطالعات موردی برای کسب‌وکار شما مناسب نبودند، توضیحات کوتاهی که گواهی و اعتبار خوبی برای کسب‌وکار شما به ‌همراه داشته باشند نیز می‌توانند جایگزین بسیار خوبی باشد. برای برندهای B2C، تمرکز بیشتری روی این توضیحات بگذارید. به‌طور مثال، اگر یک برند لباس هستید، عکس‌ها و محتواهایی از اینکه یک پیراهن یا لباس چگونه طراحی می‌شود به‌ اشتراک بگذارید تا مخاطبان بتوانند تعامل بهتری با برند شما داشته باشند و به کسب‌وکارتان اعتماد کنند.

منابع

مطالب پیشنهادی ما:

نظرات بسته شده است.